به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایسنا؛ یک معلم هنر که بیش از 40 سال است، در مدارس به آموزش هنر میپردازد، گفت: مدارس ما مشکلاتی مانند نبودن معلم زبده، نبودن تمایل برای همراهی با سیستم نوین آموزش و پرورش دنیا و نداشتن کارگاه دارند.
فریماه تابعی - هنرمند نقاش - اظهار کرد: من نزدیک 40 سال است که نقاشی را در مقاطع مختلف، پیش از دبستان تا سنین بزرگسالی، تدریس میکنم. من قبل از انقلاب از دانشسرای هنر فارغالتحصیل شدم و بهعنوان معلم هنر به آموزش و پرورش آمدم و از همان سال تا کنون درس هنر را تدریس کردهام.
او دربارهی مشکلاتی که ارائهی زنگ هنر در ایران دارد، توضیح داد: یکی از مشکلاتی که آموزش و پرورش ما برای ارائهی درس هنر با آن روبهرو است، این است که امکانی فراهم نمیکند تا در سنینی که کودکان باید دید درستی نسبت به رشتههای هنری پیدا کنند، این امکان برایشان فراهم شود. مقطع راهنمایی، زمانی است که مدرسه باید بتواند شیوههای مختلف هنری را به دانشآموزان معرفی کند، ولی چنین اتفاقی در مدارس ما نمیافتد.
این هنرمند نقاش ادامه داد: البته این مشکل قبل از انقلاب هم وجود داشت و در آن سالها، وقتی من در مدارس تدریس میکردم، میدیدم دانشآموزان فرصت ندارند که با رشتههای مختلف هنری آشنا شوند و در عوض، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مکانی بود که در آن، استعداد کودکان شکوفا میشد. این کانون فعالیتهای مفیدی برای بروز خلاقیتهای کودکان انجام میداد، ولی حالا کانون نیز کارایی لازم را ندارد، مدام درجا میزند و دیگر محلی برای شکوفایی دانشآموزان نیست.
او همچنین بیان کرد: در مدارس غیرانتفاعی (که به ارائهی حرفهای زنگ هنر اعتقاد دارند) نیز یکی از مشکلات این است که فقط به بچهها بهعنوان وسیلهای برای تجارت فکر میکنند، کودکمحور نیستند، بچهها و رقابت برایشان مهمتر از انجام کار خوب است و به همین دلیل، به مقولهی هنر آنگونه که موجب شکوفایی استعداد کودکان میشود، پرداخته نمیشود. همچنین دانشآموزان در زنگ هنر آزاد گذاشته نمیشوند. علاوه بر این، کارگاه هنر در مدارس وجود ندارد. در حالی که وجود یک کارگاه هنر برای اینکه بچهها بتوانند در آنجا کار کنند و آزاد باشند، ضروری است.
این معلم هنر افزود: بهطور کلی باید آموزش و پرورش به این فکر باشد که در مواردی، زنگ هنر را متفاوت از ساعتهای دیگر اداره کند. مثلا معلم را مجبور نکند که یونیفورمی را مانند دیگر معلمها را بپوشد، چون به هر حال برای انجام کار هنری، ساختن گِل و ... یونیفرم معلمها، لباس مناسبی نیست و دستوپا گیر است.
تابعی همچنین گفت: موضوع مهمی که دربارهی زنگ هنر در مدارس باید مورد توجه قرار گیرد، حذف نمره است. من دربارهی زنگ هنر همیشه این نظر را داشتم که باید نمره دادن در مدارس ممنوع باشد. برای هنر نباید نمره در نظر گرفته شود تا خلاقیت کودکان شکوفا شود.
او ادامه داد: باید در نظر گرفت که در مدارس، نبودن معلم هنر زبده به چشم میآید. نیروی متخصص و توانمندی که بتواند باعث شکوفایی دانشآموزان شود، کمتر وجود دارد و جای خالی آنها دیده میشود.
این هنرمند اظهار کرد: باید به زنگ هنر، بهای بیشتری داده شود. اگر دستاندرکاران به این نتیجه برسند که هنر در شخصیت بچهها قیامت میکند، شرایط را برای بروز استعدادهای آنها فراهم خواهند کرد. چنین بچههایی که رشتهی هنری خود را کشف کردهاند، آنهایی نیستند که در بزرگسالی بهدنبال درست کردن کاکُل سر برای خود هستند. البته پرورش استعدادهای کودکان نیز از پیش از دبستان و دبستان آغاز میشود.
او بیان کرد: در این سالها که تدریس میکردم، پرسشنامهای را برای کشف مشکلات و خواستههای کودکان تهیه کردم. کودکان و مربیان این پرسشنامه را پر کردند، ولی مدیران مدارس زیر بار پر کردن آنها نرفتند، چون میترسند با کارهایی که خودشان کردهاند، روبهرو شوند. این پرسشنامهها به من کمک کرد تا بفهمم بچهها به چه چیزهایی نیاز دارند و چه چیزهایی آنها را اذیت میکند. در نتیجه، پرسشنامهها در روند تدریس من نیز موثر بوده است.
تابعی در بخش دیگری از سخنانش گفت: من در مدارسی که تدریس میکردم، همیشه این پیشنهاد را داشتم که در دبستانها، کلاسی با نام «کلاس هنر» در طول روز برقرار باشد تا هر زمانی که کودکان دوست داشتند، در آن شرکت کنند و کارهای هنری انجام دهند.
این معلم نقاشی همچنین از تلاشش برای همراه کردن زنگهای علوم و ریاضی با هنر سخن گفت و اظهار کرد: من با مطالعهی کتابهای درسی به این نتیجه رسیدم که برخی مباحث درسی را میتوان در قالب هنر به دانشآموزان ارائه کرد، مثلا فسیلها، قرینهها و ... نتیجهی آن نیز بسیار موفقیتآمیز است و کودکان مباحث علوم و ریاضی را با هنر یاد میگیرند.
او با انتقاد از اینکه در بیشتر مدارس ایران، تمایلی برای همراهی با آموزش نوین دنیا وجود ندارد، افزود: چند سال پیش، معلمی را که دانشآموزان را برای آشنا کردن با آتش به محوطهی باز برده و آتش درست کرده بود، اخراج کردند. این موضوع نشان میدهد که تمایلی برای همراه شدن با آموزش نوین دنیا وجود ندارد. در حالی که وقت آن رسیده که از نظر آموزشی، مدارس ما ارتقا یابد و شرایط برای این کار نیز فراهم شده است.