فرهنگ امروز: برنامهی این هفتهی سینمامعیار با موضوع بررسی فیلم «سیزده» ساختهی هومن سیدی و با حضور تهیهکنندهی فیلم، سعید سعدی و منتقدین برنامه، رضا حسینی و مهدی انصاری برگزار شد.
سعدی: سیزده، رویکرد تربیتی دارد
به رسم معمول همیشگی سینمامعیار، ابتدای برنامه با گفتگو تلفنی با عوامل فیلم آغاز شد. سعید سعدی، ضمن ابراز رضایت از فروش فیلم، بیان داشت که هدف از ساخت این فیلم، مدنظر قرار دادن مسائل تربیتی و تاثیر درگیریهای والدین بر روی فرزندان بوده است. وی در پاسخ به این سوال که اگر خودشان صاحب فرزند پسری 13 ساله باشند، جهت بازدارندگی از خطرات او را به تماشای این فیلم خواهند برد، اشاره کرد که شرایط سنی و ممنوعیت تماشا برای سنین زیر 15 سال، در تبلیغات فیلم لحاظ شده است. سعدی همچنین در رابطه با این که فیلم تا چه میزان بر پایهی تحقیقات و فراوانی آماری چنین نمونههایی در جامعه بنا شده است، افزود: «طرح اولیه را هومن سیدی، برای ما آورد و روی شناختمان از ایشان کار را قبول کردیم.» و در ادامه مدعی شد که کارگردان اثر بر پایهی پژوهشهایی، دست به ساخت این اثر زده است.
انصاری: عبارت «تربیتی» برای فیلم درست نیست؛ باید از ادعاها عبور کنیم
بخش تحلیل و نقد اثر، با سوال جاوید از انصاری در رابطه با تناسب مدیوم سینما با چنین پیامهایی در قالب چنین سوژههایی پرسید. انصاری در پاسخ گفت: «این دعوی که فیلم با رویکرد تربیتی -که در شخصیت «بمانی» بروز مییابد- ساخته شده است، فقط متوجه چند دقیقهی ابتدایی و انتهایی فیلم است و این پیام که روابط نامطلوب والدین موجب انحراف کودکان میگردد، به هیچ وجه در اثر جاری نیست. ضمن این که اگر قرار است فیلمی رویکرد تربیتی داشته باشد نمیتواند حتی در ادبیات خود نیز رعایت موازین تربیتی را نکند. ما نمیتوانیم با نمایش رفتار خشونتآمیز به کودکمان، انتظار داشته باشیم که او از رفتار خشونتآمیز پرهیز کند.» اما جاوید با به میان کشیدن گزارهی «ادب از که آموختی از بیادبان» و جایگاه آن در سینما، حسینی را وارد مباحثه نمود. حسینی در تایید تناسب این گزاره با مدیوم سینما گفت: «این فیلم در تصویری کردن اثر ناخودآگاه رفتار والدین بر تمایل فرزندان به ترک خانه، خوب عمل میکند و اساسا سینما میتواند با نمایش بدرفتاری و بیادبی، رویکرد تربیتی داشته باشد. مثال آن را میتوان فیلم «باید با کوین صحبت کنیم» دانست که در رابطه با جریانی مشابه آن چه در مدرسه کلمباین آمریکا اتفاق افتاد و دانشآموزی دوستانش را به گلوله بست، دانست که البته در آمریکا مسئلهی معمولی است اما نمیتوان گفت که فیلم رویکرد تربیتی ندارد و خشونت آن مانع از تماشا است.» مجری-کارشناس برنامه، با سوال از اثر ترویجی که در ذات رسانهی سینما نهفته است، از حسینی پرسید که آیا میتوان انتظار داشت که با نمایش مسائل ضدتربیتی، بازدارندگی در مخاطب ایجاد شود که وی در پاسخ گفت: «مهم این است که اثر دنیای خودش را بسازد و با زبان تصویر حرفش را منتقل کند که سیزده، از این حیث اثر موفقی است و میتوان به سیدی امیدوار بود.»
آیا گزارهی «ادب از که آموختی از بیادبان» در سینما کارکرد دارد؟
اما در ادامه انصاری تاکید کرد: «لفظ تربیتی، حتی در حق خود این اثر نیز جفاست و فیلم حرفهای دیگری را مدنظر دارد. به علاوه که ادعای فیلم تربیتی، ادعای نابجایی است چون فضای فرهنگی کشور ما، در رشد و تربیت فضائل اخلاقی و انسانی ریشه گرفته و بالیده است و حداقل چیزی که میتوان گفت این است که این فیلم تناسبی با فضای بومی و اقتضائات فرهنگی ایران ندارد.» حسینی نیز مخالفت خود را با این نوع نگاه به سینما، چنین ابراز کرد: «نباید سینما را تا این حد پایین بیاوریم که از آن انتظار تربیت داشته باشیم بلکه وظیفهی والای سینما، سرگرمیسازی است.»
نگاه انسانشناسانهی سیزده، مبتنی بر دو غریزهی سکس و خشونت
سپس جاوید پرسید: «اگر فیلم سیزده، تربیتی نیست پس چیست؟» و انصاری پاسخ داد: «همهی مسئلهی فیلم را میتوان خلاصه شده در رشد غرایز انسانی در شخصیت بمانی دانست که آن هم به گویاترین شکل ممکن در همان پلانی مشهود است که در یک آسانسور بمانی در وسط قاب، ویشکا آسایش در سمت چپ او و پدرش در سمت راست قرار دارد. این پلان میگوید که همهی مسئلهی فیلم، رشد غریزهی جنسی از یک سو و رشد غریزهی خشونت از سوی دیگر را در بمانی مدنظر دارد.» اما طرح این موضوع، بحث در رابطه با برداشتهای متفاوت از پیرنگ اصلی قصهی فیلم را در پی داشت که در همین رابطه حسینی، مدعی شد که فیلم مسئلهی «تاثیر رفتار والدین بر چالشهای دوران بلوغ پسران» را مورد توجه قرار داده است در حالی که انصاری در مقابل افزود: «مسئله بیش از آن که متوجه انتقال پیام اخلاقی در فیلم باشد، متوجه آن است که نوعی رویکرد انسانشناسانه در فیلم مطرح میشود که میخواهد انسان را از بعد دو غریزهی سکس و خشونت تعریف کند و همین پیرنگ اصلی را شکل میدهد. این درحالی است که در رویکرد تربیت بومی ما، توجه به بعد روحی انسان، از اصالت بیشتری برخوردار است. از طرف دیگر فیلم بدون آن که بتواند پایان جمعوجوری را رقم بزند به سمت نگاهی شعاری در بحث تربیت حرکت میکند که همین نشاندهندهی این موضوع است که قصد فیلم خیلی هم تعلیم و تربیت نیست.» انصاری سپس با آوردن چندمثال از فیلمهای روی پرده گفت: « در سالهای اخیر، شاهد رشد فیلمهایی هستیم که به همین شکل ابعاد غریزی را محوریت نگاه اثر قرار میدهند و در آنها، شخصیتها به نوعی دچار سرگشتگی و معضلات عدیده هستند و اتفاقا حتی جغرافیای خاص شهرک اکباتان برایشان مطرح است که به جز در سیزده، در فیلمی چون پرویز هم شاهدیم. این آثار ضمن تکراری بودن، خطر آفرین نیز هستند چرا که در جامعهای طرح میشوند که به هیچ وجه ظرفیت و تحمل پذیرش چنین سطحی از خشونت را ندارد. باید توجه داشت که اگر ضرورتی هم برای نمایش خشونت عارض میشود، در خدمت رشد جامعه باشد.»
دستاورد فرمی بدون دغدغهی مضمونپروری
سپس اختلاف دیگری در میان دوکارشناس حاضر در استودیوی سینمامعیار بر سر مسئلهی سینمایی بودن یا نبودن و غنای تصویری فیلم سیزده بروز کرد. انصاری معتقد بود که سیزده اثر ساده و به دور از پیچیدگیها و ژرفای تصویری است اما در مقابل حسینی اعتقاد داشت که این فیلم سرشار از ایدههای بصری است و کارگردان در پرداخت میزانسنها موفق عمل کرده است. حسینی همچنین در بیان علت نو پنداشتن سیزده و فیلمهای شبیه به آن گفت: «در این فیلمها شاهدیم که استفادهی نو و جدیدی از لوکیشنهای بسته و آپارتمانی در حال شکلگیری است. و اهمیت این در آن است که فیلم بتواند مخاطب را پای تماشای خود نگه دارد.» انصاری با تایید ضمنی این موضوع تصریح کرد: «شاید فیلمهایی از این دست در نوع تصویربرداری و مسائل این چنینی، دستاوردهایی داشته باشند اما همیشه باید پرسید که چه دستاورد جدیدی در عرصهی قصه یا مهمتر از آن در حوزهی مضمونی داشتهاند؟ چه چیزی به محتوای سینما اضافه کردهاند؟ از این موقعیتهای تنشزای روحی که شخصیتها در آنها قرار میگیرند فراتر از مدل قاب و زاویهی دوربین، چه چیزی عاید تماشاگر میشود؟ شاید این فیلمها فرم را کمی جلو ببرند اما از جلو بردن مخاطب، باز میمانند و باید دید که فیلم وقتی در گرفتن دست مخاطب و همراه کردن او موفق شد، او را با خود به کجا میبرد.»
حسینی: برخورداری از استانداردهای ریتینگ بومی در سینما، حق مخاطب ایرانی است
پس از پخش گزارشی از نظرات مردمی در رابطه با فیلم سیزده، انصاری صحبتهای خود را این گونه جمعبندی کرد: «از آن جا به قدر کفایت دربارهی فیلم صحبت شد و این که به پایان سال سینمایی کشور نزدیک میشویم باید خلاصهای از آن چه در این سال، تقدیم مخاطب شده است را مرور کنیم. در حالی که حتی بانکهای اطلاعاتی فیلم مشهور دنیا هم در موضوعاتی چون مسائل جنسی، خشونت، کلمات رکیک، ترس و مواد مخدر، شاخصهایی را در اختیار مخاطبان این فیلمها قرار میدهند تا وی قادر به انتخاب درست باشد، ما شاهدیم که در ظرف یک سال، خشونت کلامی و فیزیکی به صراحت در فیلمهای سیزده، زندگی جای دیگری است، بیگانه، زندگی مشترک آقای محمودی و بانو، کلاشینکف، فصل فراموشی فریبا، خانهی پدری، همه چیز برای فروش و چندی دیگر به نمایش درآمده است که شاید بالغ بر ماهی یک فیلم خشن باشد. باید به چنین خطری توجه داشته باشیم.» حسینی نیز در تایید صحبتهای انصاری، به عنوان پایانبندی تصریح کرد: «همه جای دنیا، لحاظ کردن شرایط سنی و هدایت مخاطب برای انتخاب بهتر مرسوم است و این حق مخاطب ایرانی است که از این استانداردها در سینمای کشورش برخوردار باشد.»
برنامه رادیویی سینما معیار پنجشنبهها ساعت 16 از رادیو گفتوگو پخش میشود. برنامهای به مجری کارشناسی سیدامیر جاوید و تهیه کنندگی و سردبیری محمد جواد طالبی که سعی دارد ضمن پرداختن به مسائل اساسی سینمای ایران سطح آگاهی مخاطب از فیلمهای روی پرده را بالا ببرد.