به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ جواد محقق یکی از شاعرانی است که در سالهای آغازین پیروزی انقلاب اسلامی به صف شاعران مردمی پیوست و نام خود را در کنار شاعرانی مانند قیصر امینپور، محمدعلی معلم دامغانی، سلمان هراتی، و... قرار داد؛ کسانی که شعر را برای مردم و در میان مردم میخواستند و میسرودند.
او که سالها در حوزه هنری و سایر نهادای ادبی و فرهنگی همراه و همکار شاعران و نویسندگان انقلاب اسلامی بوده است، تاریخ شفاهی ادبیات انقلاب را در ذهن دارد. در میانه سخنانش گاه خاطراتی نانوشته و ناگفته را به یاد میآورد و بیان میکند، خاطراتی از روزهای انقلاب و سالهای جنگ که باید روزی در جایی منتشر شوند تا تاریخ ادبیات فارسی پس از پیروزی انقلاب را شکل دهند.
او علاوه بر شاعری، در زمینههای دیگری نیز فعالیت کرده و میکند. سردبیری ماهنامۀ رشد معلم، «رشد نوجوان» و «رشد کودک» و فصلنامههای «جوانه» و «رشد آموزش هنر، از این جمله است.
همچنین در کارنامه او، همکاری با بیش از ۸۰ مجله و روزنامه، برگزاری دهها شب شعر و کنگرۀ علمی - فرهنگی، داوری جشنوارههای گوناگون کتاب و مطبوعات، عضویت در شورای شعر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، دبیری علمی بیش از ۱۰ جشنوارۀ ملی در حوزۀ شعر، داستان، کتاب و مطبوعات، عضو هیئت علمی جایزۀ کتاب فصل، داور دهها جشنوارۀ انتخاب کتاب و مطبوعات، و... را می توان دید. او هم اکنون دبیر شانزدهمین جشنواره کتاب سال دفاع مقدس است.
عناوین آثار ادبی این شاعر و پژوهشگر بدین شرحند؛ قصۀ مرد بزرگ پاپتی، مردی چو آفتاب، با آخرین رسول، تاوان عشق، مثل من به انتظار، قدر استاد، علم و ایمان، در گفتوگو با دانشمندان، یاد ماندگار، معلمان خوب من، آن بهار مهربان، علی امیر غدیر، امین قافلۀ وحی، خواب خوب، در خانۀ ما، مرد فردا، دوغ و دروغ، باران بهانه بود، شکفتن در آتش، پشت پلک پنجره، هم سرو، هم صنوبر، آفتاب هدایت، کلمات در خط مقدم، بیداری کلمات، در کوچههای کرایوا.
محقق در گفتوگو با ایبنا به نکاتی درباره شعر انقلاب و دفاع مقدس اشاره و از شاعرانی چون قیصر امینپور، سیدحسن حسینی، سلمان هراتی و... یاد کرد. متن این گفتوگو در ادامه میآید...
چه اتفاقی افتاد که شاعران جوان اواخر دهه ۵۰ و اوایل دهه ۶۰ مانند قیصر امین پور و سیدحسن حسینی تا این اندازه در فضای شعری آن دوران مطرح شدند و بعدها نیز مورد استقبال شاعران جوانتر قرار گرفتند؟
با توجه به اینکه نخستین مجموعه شاعران انقلاب یعنی اوایل دهه ۶۰ در حوزه هنری که آن زمان حوزه اندیشه و هنر اسلامی بود منتشر شد و هنوز بسیاری از کسانی که آن زمان شاعر بودند، زبان و ذهنیت انقلاب را نداشتند، انتشار این آثار خیلی زود مورد اقبال شاعران جوانتر و حتی پیشکسوتان علاقه مند به انقلاب قرار گرفت. اولین آثار منتشر شده هم مربوط به علی معلم دامغانی بود و مرحوم نصرالله مردانی. در سال ۶۳ دو مجموعه از قیصر امین پور و سیدحسن حسینی نیز منتشر شد که به دلیل جایگاه حوزه اندیشه و هنر اسلامی در بین بچههای مسلمان، طبیعتا بسیار مورد اقبال و استقبال قرار گرفت. بار دیگر باید تاکید کنم شاعران پیشکسوت و آنها که پیش از انقلاب فعالیت میکردند، به این دلیل که نگرش خاص یا وابستگی به دربار داشتند، چندان مقبول مخاطب عمومی نبودند. هم گسترش و توزیع این آثار و هم محتوای مذهبی و مردمی شعرهای جدید تاثیر بسیاری بر مخاطب عام گذاشت، بویژه در ذهن شاعران جوانتر.
یکی از قالبهایی که در این دوران بسیار مورد توجه قرار گرفت و به نوعی دوباره خلق شد، رباعی و دوبیتی بود. این مسئله بویژه در شعر قیصر نمود بسیاری یافت. چرا؟
بله، همین طور است. این تاثیرگذاری در قالب رباعی بیشتر خودش را نشان داد؛ این قالب عملا به قالبی مرده بدل شده بود که پس از پیروزی انقلاب اسلامی به صورت عجیبی از سوی شاعران جوان و پیشکسوت مورد اقبال واقع شد و عده بسیاری به آن پرداختند. به لحاظ آماری و کمی، کل مجموعه رباعیات ۵۰ سال دوره پهلوی به اندازه مجموعه رباعیات یکی- دو سال اوایل انقلاب نیست. یکی از بهترین نمونههای این رباعیات را نیز قیصر داشته است. قیصر در کتاب «کوچه آفتاب» مجموعه رباعیها و دوبیتیهایی را منتشر کرده که بسیاری از هم نسلان او و شاعران جوانتر از آن استقبال کردهاند. این مجموعه از نظر ذهن و زبان بسیار تاثیرگذار بود و به عقیده من بیشترین تاثیر قیصر بر شعر پس از او در همین حوزه رباعی و دوبیتی بود.
با فاصله بسیار کوتاهی پس از پیروزی انقلاب، هشت سال جنگ تحمیلی آغاز شد. آیا میتوان گفت اگر جنگ اتفاق نمیافتاد مسیر شعری شاعرانی مانند قیصر امین پور تغییر میکرد؟ به بیان دیگر جنگ چه تاثیری بر شعر قیصر داشت؟
بیشترین تاثیر دفاع مقدس بر محتوا بود تا قالب و شکل. بعید میدانم اگر جنگ اتفاق نمیافتاد در شکل و فرم هم تغییر ویژهای میداشتیم. جنگ محتوا را تغییر داد. البته جنگ در حماسی کردن زبان شعر هم تاثیری جدی داشت. به عنوان مثال شعرهای مذهبی که عمدتا مدحی و سوگمایه بودند، یک مرتبه تبدیل شدند به نگاهی آمیخته از سوگ و عرفان و حماسه؛ این تغییر را دفاع مقدس در این نوع شعر ایجاد کرد.
نکته دیگری که باید به آن تاکید کرد این است که نخستین کتابهای پس از پیروزی انقلاب، در دوره جنگ منتشر شد. به همین دلیل قطعا جنگ بر ادبیات انقلاب تاثیر بسیار داشته، اما همان طور که گفتم این تاثیر بیشتر محتوایی بوده است.
آیا میتوان برای ادبیات دوره انقلاب و دفاع مقدس سبک جدیدی قائل شد؛ به بیان دیگر میشود شعر انقلاب یا جنگ را واجد سبک جدیدی در تاریخ ادبیات دانست؟
اگر سبک را دقیق تعریف کنیم، میتوان بهتر و علمیتر در این زمینه صحبت کرد. ما می توانیم سبک را به وجود آمدن قالب جدید بدانیم، یا در تعریف دیگر محتوای جدید در قالبهای پیشین. اگر مفهوم دوم را مدنظر قرار دهیم، قطعا این اتفاق در شعر دفاع مقدس افتاده است. برای نمونه میتوان به مثنوی اشاره کرد. این قالب در قبل انقلاب با ذهن و زبان تکراری و تقلید از گذشته ادامه یافته بود، اما مثنویهای علی معلم به واقع چیز دیگری است. اما اگر بخواهیم سبک را قالب جدید بدانیم، بعد از انقلاب قالب جدیدی ایجاد نشده است. نکته دیگری که باید بر آن تاکید کنم این است که لزوما انقلابها در قالب تغییر ایجاد نمیکنند. این حرفی است که برخی مطرح کردهاند و به زور سعی میکنند هر نهضت و حرکتی را با نگاه مارکسیستی بنگرند. این ذهنیت غلط است که بر اساس تغییر زیربنا روبنا که فرهنگ باشد هم باید زیر و رو شود.
شما از دوستان قیصر امین پور بودهاید و از جوانی با قیصر همراه، و البته شاعری او و روند پیشرفت او را دیدهاید. امروز شما دبیر علمی کنگره دفاع مقدس هستید و شعر جوان دفاع مقدس را میشناسید. چه تفاوتهایی میان شعر دوران قیصر و شعر جوان امروز بارز و برجسته است؟
شاید بتوان گفت مهمترین تفاوت در این است که شعر شاعران آن دوره، شعر در معرکه بوده است، یعنی خود آن ها در بسیاری از صحنهها پا به پای رزمندهها در عملیاتها حضور داشتند. قیصر امین پور، ساعد باقری، سیدحسن حسینی، و دیگر شاعران هم نسل آن هها به کرات در جبهههای غرب و جنوب حاضر بودند. در حالی که شاعران اکنون که شعر دفاع مقدس کار میکنند، خیلیشان نه تنها جنگ را ندیدهاند، بلکه حتی آژیر خطر را هم نشنیدهاند. خیلی از آنها حتی پس از امضای قطع نامه دنیا آمدهاند. این گروه از شاعران به دلیل علاقه اعتقادشان به سرودن این نوع شعری پرداختهاند. در این زمینه البته بحث بسیار است، اما به عقیده من مهم این است که شما چقدر بتوانید به لحاظ حسی به جنگ نزدیک شوید و الا مسئله هم زمانی یا در مکانی مهم نیست. چرا که شاعران هم زمان بسیاری هم داریم که شعر آنها ماندگار نشده اما شعرهای نسل جوان بسیار پخته و پر از نوآوری است.
مهمترین تفاوت درون مایه چیست؟
در حال حاضر درون مایههایی مانند شعر اعتراض داریم که بخشی از شعر انقلاب و دفاع مقدس است، اما در سالهای حادثه این نوع شعر وجود نداشت و طبیعی هم بود، چون آن موقع همه به دنبال حفظ مملکت بودند، اما الان در شعر دفاع مقدس رگههای اعتراض هم وجود دارد و به عقیده من این مهمترین تفاوت درونمایه است.