به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ نشست نقد و بررسی کتاب «جنسیت در آرای اخلاقی» نوشته فاطمه صادقی، امروز ۲۹ دی ماه با حضور فریبا کاظم نیا، نیره دلیر، اعظم قاسمی، مریم صانع پور و مولف اثر در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
صادقی در ابتدای این نشست توضیحاتی را از روند تالیف کتاب ارائه کرد و گفت: در روند تالیف کتاب با مراجعه به منابع مختلف بارها احساس شادی و ناراحتی کردهام. بسیار پیش آمد که در روند تدوین کتاب گریه و احساس تنهایی کردم.
وی ادامه داد: با تالیف این کتاب متوجه شدم که تاریخ مانند انباری است که در و دیوار آن را گرد و خاگ و تار عنکبوت گرفته است. انگار وارد تاریک خانهای شدیم و با اشباح در افتادهایم. این احساس تنهایی که در دوره تالیف کتاب داشتم، بعد از تالیف این اثر هم با من ماند.
مساله جسنیت احساس تنهایی را در من چندین برابر کرد
وی با بیان اینکه مساله جسنیت احساس تنهایی را در من چندین برابرکرد افزود: احساس متضادی که من در تدوین این کتاب داشتم شاید در هر پژوهش تاریخی وجود داشته باشد.
صادقی با اشاره به اینکه در چاپ این کتاب با مشکل مواجه شده افزود: متاسفانه با مراجعه به چندین ناشر متوجه شدم که معمولاً چاپ اینگونه کتابها مشکل است تا اینکه اکبر قنبری، مدیر نشر نگاه معاصر قبول کرد که این کتاب را چاپ کند و البته بخشهایی از کتاب با گفتوگویی که با ممیزان وزارت ارشاد داشتیم حذف شد و در نهایت این اثر منتشر شد.
وی با تاکید بر اینکه مطلبی به کتاب افزوده نشده است گفت: این کتاب حاصل رساله دکتری من است که در سال ۱۳۸۳ منتشر شد. بعدها در سال ۲۰۰۵ کتابی توسط اسماء بارلاس تالیف شد که مشابهتهای زیادی به کتاب من داشت. با این وجود من ترجیح دادم به کتاب خودم چیزی اضافه نکنم و این کتاب به همین شکل باقی بماند.
کاظم نیا مربی دائره المعارف بزرگ اسلامی نیز در بخش دیگری از این نشست با اشاره به خوشخوان بودن کتاب حاضر گفت: نثر کتاب نسبتا پاکیزه است و مخاطب را تا انتهای کتاب با خود میکشاند. منابع استفاده شده در کتاب نیز قوی است و این یک نقطه قوت برای کتاب محسوب میشود.
عنوان کتاب ابهام دارد
وی با اشاره به اینکه عنوان کتاب ابهاماتی دارد افزود: با خواندن عنوان کتاب احساس میکنید که قرار است مستندات کتاب درباره آرای اخلاقی باشد اما در طول خواندن اثر متوجه میشوید که مستندات کتاب بیشتر منابع فقهی است تا اخلاقی. این موضوع ممکن است برای خواننده سردرگمی ایجاد کند.
وی ادامه داد: مولف برای این کتاب یک بازه زمانی شامل سه قرن پیش از ظهور اسلام تا قرن چهارم هجری را در نظر گرفته، در حالی که این تقسیم بندی درست نیست و تنها ظهور اسلام برای جهان اسلام مبدا تاریخی است وگرنه پیش از ظهور اسلام به عنوان دوره میلادی تلقی میشود.
کاظم نیا تاکید کرد: از سوی دیگر در بخشهایی از این کتاب فرار از این دوره زمانی هم که مولف انتخاب کرده دیده میشود و به طور مثال به وضعیت زنان در دوره ترک و مغول هم اشاره میشود. بنابراین به دلیل فراوانی دادهها این بازه زمانی رعایت نشده و نوعی شتابزدگی در کتاب وجود دارد. گویی قرار است حجم زیادی از دادهها که هر کدام خود میتوانست یک کتاب باشد در یک اثر گنجانده شده است.
وی با اشاره به فصلبندی کتاب حاضر نیز عنوان کرد: برخی از فصلهای کتاب میتوانست با یکدیگر ادغام و با همین رویکرد فصلهای اول و دوم میتوانست با هم ادغام شود.
به گفته کاظم نیا، در بخشهایی از کتاب، واژههای تخصصی استفاده شده که به خاطر کثرت استعمال آن نمیتواند به حوزههای دیگر اطلاق شود. به طور مثال واژه فقه تنها به اسلام اطلاق میشود و درباره مسیحیت یا یهودیت استفاده نمیشود اما مولف در این کتاب واژه فقه را به مسیحیت و یهودیت اطلاق کرده یا از واژه علمای زردشتی استفاده کرده که صحیح نیست.
وی در بخش دیگری از سخنانش نکاتی را درباره نگاه مولف به مساله حجاب بیان کرد و افزود: به طور مثال در صفحه ۲۶۳ و ۲۶۴ مولف بیان میکند که حجاب زنان در قرون اولیه نشان دهنده قدرت آنهاست و گویی مولف میخواهد نظر خودش را به متن تحمیل کند.
دلیر، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی نیز در بخش دیگری از این نشست با اشاره به منابع متعدد استفاده شده در این کتاب گفت: استفاده از این حجم منابع کار بسیار سخت و طاقت فرساست و از این جهت تالیف این کتاب مایه افتخار است.
وی مطالعه این کتاب را برای همگان ضروری دانست و اضافه کرد: خواندن این کتاب ارزش فوقالعادهای دارد و تا خوانده نشود ارزش تعریف از آن مشخص نمیشود. همچنین خواندن این اثر ضرورت دارد، چراکه روایتی است که نسبتاً در تاریخ مردانه بوده و اکنون روایت جدید در جهان شروع شده است.
اجرای روش در کتاب نقص داشته است
دلیر با بیان اینکه کتاب حاضر افقهای جدیدی را پیش روی پژوهشگران میگشاید گفت: این کتاب مساله محور است و مخاطب با خواندن آن سوالات جدیدی در ذهنش نقش میبندد.
وی در بخش دیگری از سخنانش با تاکید بر اینکه عنوان کتاب پاسخگوی محتوای آن نیست افزود: در حالی که در عنوان کتاب گفته میشود که به آرای اخلاقی پرداخته میشود اما در سراسر کتاب آرای فقهی متعددی از کتابهای مختلف آورده شده است. گستردگی مباحث کتاب باعث شده تا برخی از مباحث خیلی عمیق مطرح نشود.
وی با اشاره به روش خوب مولف در تدوین کتاب یادآور شد: اگر قرار بود در تالیف چنین کتابی از روش تحلیل گفتمان استفاده شود مباحث بسیار پیچیده میشد و از این منظر روش مولف در تدوین کتاب بسیار خوب بوده است. اگرچه اجرای این روش در کتاب نقص داشته که اگر درست اجرا میشد میتوانست در تحلیلهایی که مولف در کتاب ارائه می دهد تاثیرگذار باشد.
به گفته دلیر، همچنین اگر مولف در تدوین کتاب حاضر تلاش میکرد تا از منابع دست اول استفاده کند بسیار بهتر بود و محقق میتوانست به جای مراجعه به منابع دست دوم به اصل منبع مراجعه کند.
وی در پایان سخنانش یادآور شد: یکی دیگر از نقاط قوت کتاب طرح تحلیلهای معارض در کتاب است، به طور مثال قضیه ایزدان در کتاب آورده شده است.
وی تاکید کرد: با خواندن این کتاب میتوانیم امیدوار باشیم که گوشمان را تیز کنیم تا صدای زنان را از تاریخ دقیقتر بشنویم. بنابراین با خواندن این کتاب میتوانیم با گوشهایمان تیزتر بشنویم و با چشمهایمان دقیقتر ببینیم. به هر حال ارزش تحقیقی این کتاب در پرسشهایی است که به طور سلسلهوار در ذهن مخاطب ایجاد میشود.
قاسمی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی نیز در بخش پایانی نشست نیز با اشاره به حجم دادههای زیاد استفاده شده در این کتاب گفت: این حجم از بمباران اطلاعاتی میتواند منجر به سر درگم شدن مخاطب شود.
وی گفت: به نظر میآید که تحلیلهای مولف در فصلهای کتاب آورده نشده اما با خواندن نتیجه گیری کتاب متوجه می شویم که مولف کتاب صاحب نظر است. بنابراین بهتر بود تحلیلهای ایشان در فصول مختلف آورده میشد.
صادقی نیز در پایان این نشست بیان کرد: در پاسخ به دکتر دلیر باید بگویم که تمام تلاش من در این کتاب این بوده که از منابع دست اول استفاده کنم و تنها در مواردی از منابع دست دوم استفاده کردم که منبعی موجود نبوده است. به همین دلیل در این کتاب بارها از تاریخ یعقوبی، تاریخ مسعودی، تاریخ طبری و ... استفاده کردم.