به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ فلیکس ماتیاس اوت کارگردان نمایش «کمپلکس اودیسه» که از کشور آلمان در بخش بین الملل این دوره از جشنواره حضور داشت درباره ویژگی های نمایش اقتباسی خود از داستان حماسی هومر به خبرنگار مهر گفت: موضوع سفر اودیسه از مدتها پیش ذهن مرا به خود درگیر کرده بود. داستان هومر که می توان آن را از بنیان های تئاتر اروپا و نخستین اثر نمایشی حماسی دانست برای من حائز اهمیت است چون به نظرم حماسه و به طور اخص اودیسه به شکل عمیقی به مفهوم وجود و هستی انسان می پردازد، از این رو به نظرم آمد این داستان زمینه مناسبی برای شکل دادن به یک نمایشنامه مدرن باشد.
وی درباره پیشینه آشنایی خود با تئاتر اظهار کرد: من در خانواده ای تئاتری به دنیا آمده و رشد کرده ام، پدر و مادرم بازیگر تئاتر هستند و من از سنین کودکی با صحنه تئاتر آشنا شده ام. من پیش از آن که کارگردانی را آغاز کنم در نمایشنامه های زیادی بازی کرده ام، بعدها در رشته های طراحی صحنه و حرکات موزون معاصر تحصیل کردم.
ماتیاس اوت در پاسخ به اینکه چه ارتباطی بین حماسه اودیسه و زندگی مدرن امروزی وجود دارد؟ گفت: به نظرم بین این داستان و زندگی امروز بشر ارتباط تنگاتنگی وجود دارد. بشر امروز هم مانند قهرمان داستان هومر به تنهایی در یک سفر به سر می برد، درست مانند اولیس که گرچه در سفرش همراهانی دارد اما در مواجهه با خدایان تنها است، او از سوی خدایان تنبیه و آواره شده و در راه بازگشت به خانه با انواع بلایا مواجه می شود.
وی افزود: این وضعیت را می توان با شرایط انسان امروزی مقایسه کرد به نظرم همه ما به نوعی مانند اولیس در چنین تنهایی و آوارگی به سر می بریم و به دنبال یک موطن هستیم. این مفهومی فلسفی است که در هنر پست مدرن به وفور از آن بحث می شود. بشر امروز با وجود ارتباطات گسترده و شبکه های اجتماعی بازهم تنها است، خود من با داشتن بیش از 2 هزار دوست در صفحه فیسبوک، همچنان احساس تنهایی می کنم.
کارگردان نمایش «کمپلکس اودیسه» در ادامه تاکید کرد: از سوی دیگر داستان اودیسه به خاطر قابلیت های سورئالش جذابیت خاصی برای من داشت، دارای شخصیت های حماسی و موقعیت های رویایی بود که به من امکان می داد داستانم را بین آگاهی و ناخودآگاه، بیداری و رویا و با زبان تصاویر تعریف کنم. هر چند دیالوگ در نمایشنامه ما نقش بارزی دارد اما تصویر هم جایگاه مهمی دارد. تلاش ما این بوده است که تماشاگر نمایش هم مانند شخصیت های داستان این موضعیت رویاگونه را تجربه کرده و با آنها همذات پنداری داشته باشند.
وی با بیان این که هدف این نمایش انتقال پیام خاصی به مخاطب نیست، یادآور شد: ما در واقع می خواستیم زمینه ای را ایجاد کنیم تا هر کسی بتواند داستان شخصی اش را از آن استخراج کند. مثل قهرمان این داستان، هر یک از ما به گونه ای در حال سفر هستیم و با مشکلات عدیده ای در زندگی مان دست و پنجه نرم می کنیم از بیماری ها گرفته تا ترس، مرگ و دیگر مسائلی که به وجود و هستی ما باز می گردد. اعتقاد و عقیده درونی نیز از جمله این که خدا کیست و چگونه می توان او را شناخت جزو موضوعات کلیدی مطرح شده در این داستان است.
وی در توضیح کارکرد پخش فیلم همزمان با اجرای نمایش بیان کرد: فیلمی که در حین اجرا دیده می شود، پیش از آماده شدن کار نمایشی تهیه شد، پس از آن ما به نگارش نمایشنامه پرداختیم. در واقع ابتدا یک فیلم 30 دقیقه ای داشتیم و سپس بر اساس آن نمایشنامه را آماده کردیم. این فیلم را با همکاری دوست خوبم اشتفن مارتین تهیه کردیم و خود من در آن بازی کرده ام. در این فیلم شیوه هایی برای بیان تئاتری وجود دارد، تقطیع، پرش زمانی و موسیقی فیلم در خدمت کار نمایشی هستند. علاوه بر این ما از تکنیک های نور، صدا، بارش باران و غیره در راستای هدف نمایش بهره گرفتیم. در واقع این ها همگی در یک بسته واحد جای می گیرند که ما به کمک آنها به نوعی کار را روی صحنه تدوین می کنیم. آنچه که ما روی پرده و صحنه می بینیم قهرمانانی است که در سفری حماسی به سر می برند. در واقع تمام ما انسان ها در حال انجام چنین سفری هستیم.
ماتیاس اوت درباره مشکلات کار در ایران متذکر شد: ما در ایران با گروه فنی خوبی کار کردیم که ساخت تمام وسایل و تجهیزات صحنه را به نحو احسن انجام دادند. مشکل اصلی مان کمبود زمان بود زیرا به دلیل زمانبر بودن ساخت دکور و تجهیزات صحنه نتوانستیم تمرین کافی داشته باشیم، با این حال من از اجرایی که داشتیم راضی هستم. برنامه ریزی هم که از سوی دست اندرکاران جشنواره انجام شد حرفه ای بود و به ما در رفع نواقص کمک کرد.
کارگردان آلمانی با بیان این که سفر به ایران برایش جذاب بوده است، افزود: اطلاعاتی که رسانه ها در مورد ایران به ما می دهند منفی بوده و بیشتر جنبه سیاسی دارد اما واقعیت امر چیز دیگری است. به نظرم بهترین اثری که چنین جشنواره هایی دارد این است که افراد از نزدیک با این واقعیت ها آشنا می شوند. خود من وقتی به آلمان بازگردم مطمئنا گزارش مثبتی از آنچه که در این جا دیده ام به دوستانم خواهم داد و این می تواند برای بسیاری از هنرمندان جالب بوده و آنها را به سفر به ایران ترغیب کند.
وی در پایان صحبت هایش تاکید کرد: گمان می کنم ایران فرهنگ تئاتری غنی دارد و در زمینه تئاتر مدرن گام های خوبی برداشته است. در دیداری که با مسئولان و سفارت آلمان داشتیم، موضوع سفر مجدد ما به ایران در سال آینده و برگزاری تور کارگاه تئاتر مطرح شد که به نظرم جالب آمد و ما در این زمینه فکر خواهیم کرد.