به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ محمد رجبی طی نوشتاری در نشریه «گفتمان الگو» نگاه سیاسی به سنت گرایی را به نقد کشیده و معتقد است یک کاسه کردن همه سنت گرایان و دادن حکم کلی درباره همه آنها اشتباه محض است. وی همچنین سوء تفاهمهای ژورنالیستی را مانع فهم صحیح از مفهوم «سنت گرایی» میداند و ضمن درخور اهمیت دانستن تلاشهای سنت گرایان، «سنت گرایی» را با «تفکر سنتی» دارای تفاوت میداند.
محمد رجبی مینویسد: «به طور مطلق سخن گفتن از سنت گرایی یا هر جریان فکری خارجی و داخلی را این گونه که در کشور ما مرسوم شده است، درست نمیدانم؛ زیرا سنت گرایان هم مانند هر طریقت فکری دیگر، شقوق متفرق و مختلفی دارند که همه را یکدست به حساب آوردن و تصدیق یا تکذیب کردن، اشتباه محض است».
وی درباره اختلافات سنت گرایان با اشاره به سه نکته توضیح میدهد: «نکته اول این است که رنه گنون به عنوان پدر سنت گرایی تفاوت بنیادین با فریتهوف شووان شاگرد و خلف خود دارد که در مقایسه دقیق آثار آنها چنین اختلافی آشکارا قاب ملاحظه است. دوم اینکه، نیمه اول حیات معنوی شووان نیز با دوران متأخر او که به تأسیس فرقه «مریمیه» انجامیده قابل قیاس نیست و این نکته را شاگردان جدا شده از وی به کرات متذکر گردیدهاند؛ و سوم اینکه، شاگردان برجسته او همچون بوکهارت و سیدحسین نصر هر کدام به راه خود رفتهاند که آثار متعدد ایشان گواه روشنی بر این واقعیت است. بنابراین همه را به یک چوب راندن، چه در جهت تصدیق باشد یا تکذیب، راه و روش درستی نیست».
رجبی با تقدیر از تلاشهای سنت گرایان در مورد حسین نصر اضافه میکند: «دکتر نصر هم از گذشته تا کنون این داعیه را مطرح ساخته که جز ترویج فرهنگ و معارف اسلامی که جامع و شامل روح تمام ادیان آسمان است، وظیفه دیگری برای خود نمیشناسد و تمام آثار کتبی و شفاهی قبل و بعد از مهاجرت خود را شاهد میآورد که البته بیراه هم نیست و در این وانفسای اشاعه کلیشههایی ساییده قرن هجدهمی به نام آزاداندیشی، دیگر اندیشی و نواندیشی، انصافاً در خور اهمیت و قابل توجه است».
این استاد دانشگاه ضمن واقعی دانستن جستجوگری سنت گرایان و ارزش نقدهای آنان به مدرنیته تذکر میدهد: «مبتذلترین سخن آن است که این گونه تموجها و تحولات فکری را ناشیانه سیاسی بدانیم و اهل معنا را با طبل توخالی خودمان مقایسه کنیم که از آزاداندیشی، دیگر اندیشی و نواندیشی گرفته تا اصولگرایی، سنت گرایی و اخباریگری جدید، جز باد در چنته ندارند و هر یک به دنبال رسیدن به سهمی از قدرت سیاسی له له میزنند و بر سر و صورت یکدیگر میکوبند».
سوء تفاهم در فهم سنت
رئیس کتابخانه مجلس شورای اسلامی معتقد است: «مانند بسیاری از مفاهیم که منشأ خلط آنها درجامعه ما ژورنالیسم سطحی بوده است، سنت نیز با مفهوم و کاربردی خطا، مترادف با آداب و رسوم و عادات محسوب شده و به تناسب آن، مفاهیم غلط دیگری مانند سنت شکنی باب شدن است؛ در حالی که سنت امری ثابت، فراتاریخی و مطلق است که زوال، تبدیل و تحویل در آن راه ندارد؛ هر چند که تجلیلات آن در ادوار مختلف تاریخ و در جوامع مختلف متکثر و متفاوت باشد».
وی ادامه میدهد: «چنین معنا و مفهومی از سنت، طبعا با معنا و مفهوم دینی فطرت نیز نسبت پیدا میکند و از آنجا که پیامبران ادیان الهی، خود را منادیان فطرت یا ذات مشترک انسان میدانند و آن را تجلی خاص خداوندی در وجود انسان میشمارند، لذا دین برای سنت گرایان محور اصلی تمام امور تلقی میشود، از نظر آنان سنت، عامل بقای حیات تاریخی انسان است؛ که اگر نبود، احدالناسی بر کرده خاکی نمیزیست».
محمد رجبی در پایان یادآور میشود: «اشتراک سنت گرایان با آنچه به عنوان تفکر سنتی در برخی محافل حوزوی و غیرحوزوی ما مطرح است، به اعتقاد بنده بیشتر لفظی است تا معنوی و نباید آنها را با یکدیگر خلط کرد؛ هر چند ممکن است گاهی عموم و خصوص من وجه را تداعی کند. زیرا بر خلاف تصور، سنت گرایان خواهان بازگشت به گذشته نیستند، بلکه خواستار بازجُست آننند تا به پتانسیل سرشار و بیپایانی برای تمام ادوار و احوال آینده بشر دست یابند».
..................................
*نوشتار فوق الذکر در صفحات ۴۱ تا ۴۴ از شماره ششم از نشریه «گفتمان الگو» با عنوان «سیاسی دانستن سنت گرایی مبتذل و ناشیانه است» منتشر شده است