به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر، مجموعه آثار بریل بینبریج، نویسنده بزرگ انگلیسی با ترجمه سلما رضوانجو و آزاده فانی از سوی نشر شورآفرین منتشر میشود.
بريل بينبريج نويسنده بزرگ بریتانیایی که از او با عنوان «جواهر ملت انگلیس» یاد میشود و بيشتر او را به خاطر داستانهای روانشناسانهاش میشناسند، بیشترین نامزدی جايزه بوكر را با ۵ نوبت نامزدی در کارنامه خود دارد.
بینبریج در سال ۲۰۱۰ به پاس همین حضور پیوسته در نامزدی نهایی جایزه بوکر، از سوی آکادامی بوکر تقدیر شد و جایزه ویژهای نیز در همین زمینه به وی تعلق گرفت.
همچنین بينبريج دو بار جايزه ويتبرد (جایزهای که در سالهای ۱۹۷۱ تا ۲۰۰۵ به آثاری که هم از حیث ارزش ادبی برتر بودند و هم لذتبخش و خوشخوان به حساب میآمدند در انگلستان به نویسندگان اعطا شده است) را در سالهای ١٩٧٧ و ١٩٩٦ برای نوشتن بهترين رمانهای «هرکس برای خودش» و «وقتِ هرز» به دست آورد.
رمان «کارخانه رو به تعطیلی است» نیز علاوه بر نامزدی بوکر، برنده جایزه داستاننویسی گاردین شد و در روزنامه انگلیسی مشهور آبزِروِر در فهرست صد رمان برتر دنیا جای گرفت. سال ٢٠٠٨، روزنامه تايمز، بریل بينبريج را در فهرست خود به عنوان ٥٠ نويسنده بزرگ بريتانيايي از سال ١٩٤٥ تا ۲۰۰۸ قرار داد.
نشر شورآفرین با ترجمه سلما رضوانجو و آزاده فانی آثاری چون وقتِ هرز، کارخانه رو به تعطیلی است، استاد جورجی، هر کس برای خودش، خیاط زنانه، یک اتفاق بسیار بسیار بزرگ، پسران روز تولد، بنا به گفته کویینی، و دختری با پیرهنِ گُلدار را در دست ترجمه و انتشار قرار داده است.
«خیاط زنانه» عنوان داستانی وهمآور و روانشناسانه از بینبریج است که در ۱۹۷۳ به فهرست نهایی کتابهای جایزه ادبی بوکر راه یافت. داستانش به زمان جنگ دوم جهانی باز میگردد. این کتاب تقریبا به طور یکپارچه از سوی ناقدان تحسین و در بررسی کتاب نیویورک و تایمز اعجاب انگیز و چشمگیر و در جزییات رعبانگیز خوانده شد.
«کارخانه رو به تعطیلی است» کمدی سیاهی است که در ۱۹۷۴ بار دیگر به فهرست نهایی جایزهی بوکر پیوست. این کتاب علاوه بر نامزدی بوکر، برندهی جایزهی داستاننویسی گاردین شد و در روزنامهی انگلیسی مشهور آبزرورobserver در فهرست صد رمان برتر دنیا جای گرفت. داستان کتاب ملهم از تجربیات شخصی نویسنده هنگام کار در کارخانه ای در سال ۱۹۵۹ و پس از جدایی او از همسرش است.
داستان «یک اتفاق بسیار بسیار بزرگ» در ۱۹۹۰ نامزد جایزه بوکر و در ۱۹۹۵ براساس آن فیلمی با بازی هیو گرانت و آلن ریکمن ساخته شد. عنوان کتاب ارجاع طنزآمیزی دارد به داستان پیتر پَن شخصیت معروف کارتونی و شکل گرفته از تجربیات بینبریج جوان هنگام کار در تماشاخانهی لیورپول مایه گرفته است.
«استاد جرجی» رمانی تاریخی است که نام بینبریج را برای پنجمین بار در فهرست جایزۀ بوکر ۱۹۹۸ جای داد. داستان به زمان جنگ کریمه [جنگ میان امپراتوری روسیه با فرانسه و انگلیس و عثمانی] بازمیگردد. داستان این رمان ردباره جورج هاردی، جراح سرشناس و عکاس تازه کاری است که سرزمین و شهرتش را رها میکند و داوطلبانه به سوی مناطق جنگی رهسپار میشود.
به دنبال مرگ بریل بینبریج در هفتاد و پنج سالگی، گردانندگان جایزۀ بوکر تصمیم گرفتند به نویسندهای که پنج بار نامزد این جایزه شد ادای احترام کنند. بدین ترتیب از عموم درخواست شد تا به محبوبترین رمانهای برگزیدۀ بینبریج رای دهند. در این رای گیری با بیش از هزار خواننده، استاد جرجی (۱۹۹۸) به زحمت از هرکس برای خودش که در ۱۹۹۶ منتشر شد پیشی گرفت. دیگر عناوین به ترتیب شامل رمانهای خیاط زنانه (۱۹۷۳)، کارخانه رو به تعطیلی است (۱۹۷۴) و یک اتفاق بسیار بسیار بزرگ (۱۹۹۰) میشد.