به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ چهل و هفتمین شماره نشریه الکترونیکی تاریخ سیاسی معاصر ایران (زیر نظر موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی) موضوع خود را به «حزب توده» اختصاص داده است. این شماره کارنامه حزب توده در فاصله سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۶۱ را بررسی میکند و نشان میدهد که کارنامه ننگین تشکیلاتیترین حزب تاریخ ایران و جریان چپ در این چهل و یکسال با فراز و نشیبهایی بسیار و از لحاظ ماهیتی بعضا متناقضی روبهرو بوده است.
در این بخش تلاش شده از طریق باز نشر مطالبی که در «حزب توده از شکلگیری تا فروپاشی» قبلا منتشر شده است، مخاطبان را با عملکرد این حزب و گرایشهای مارکسیستی آن و عمق وابستگیهایی که به شوروی داشت، آشنا سازیم. همچنین برای تکمیل مباحث مطرح شده از مقالات سایر منابع نیز استفاده شده است.
سخن نخست کالبد شکافی حزب توده ایران، كارنامه حزب توده، حزب توده و مصدق، ارانی ، پدر معنوی حزب توده، تودهایها در کابینه قوامالسلطنه، تلاش ساواك برای نفوذ در رهبري حزب توده، ادوار تاريخ حزب توده، حزب توده در دوران بعد از كودتاي ۲۸ مرداد۱۳۳۲، ترورهاي حزب توده در دوران ۱۳۳۲، اهميت فروپاشي حزب توده، یک سند ساواک بخشی از مقالههای این شماره از گذرستان را تشکیل میدهند.
تأسيس حزب توده، سازمانهاي وابسته به حزب توده (۱۳۵۸ـ۱۳۶۱)، عوامل كا. گ. ب در رهبري حزب توده، اولين مرامنامه حزب توده، ترور شاه و غير قانوني شدن حزب توده، پيروزي انقلاب و دگرگونيهاي رهبري در حزب توده، حزب کمونیست توده و تحولات آذربایجان، تاریخچه حزب توده از تاسیس تا فروپاشی، خاطره آیت الله ریشهری از محاکمات رهبران حزب توده و ابعاد سياسي و سازماني فروپاشي حزب توده بخشی دیگر از مقالههای گذرستان را شامل میشوند.
در بخش حزب توده و مصدق آمده است: «تحليل جريان ملي كردن نفت در اسناد تاريخي در شوروي نظر انداخته شده است مثلاً پروفسور ايوانف در كتاب خود «تاريخ نوين ايران»، كه توسط حزب توده ترجمه و نشر يافته، پس از دادن منظرة مغشوشي از مسئله نفت درباره نقش آيت الله كاشاني چنين مينويسد: «جناح راست جبهه ملي ايران (كاشاني، بقائي، حائريزاده و مكي» حافظ منافع روحانيون، مالكين و بورژواهاي ضد انگليسي بود و فعالانه عليه دمكراتها و كمونيستها اقدام ميكرد. اين جناح كه خود وابسته به امپرياليستهاي آمريكا بود، سعي ميكرد تا مسئله را به نفع آمريكا حل و فصل نمايد» (صفحه ۱۷۲)
به همين دلیل در تحليل سياست دولت مصدق مينويسد: «اين دولت در مبارزه عليه امپرياليسم و آمريكا به كشورهاي سوسياليستي نزديك نشد، بلكه سياست بينابيني ميان كشورهاي سرمايهداري و سوسياليستي را انتخاب كرد» (همانجا، ص ۱۶۷)
پيداست كه اشتباه مورخان و تحليلگران شوروي در پايه رفتار حزب قرار دارد. در دوران دومين جنگ جهاني، مجلة ترود ارگان اتحاديههاي شوروي ضمن مقالهاي دربارة نقش دكتر مصدق در مسئله نفت شمال او را «عنصر مشكوك» ناميد حالا همين دكتر مصدق به عنصر ميانهرو مبدل، يعني به سياست مستقل مايل ميشود! اين نمونهاي از سطحي بودن و دقيقتر بگوئيم حاكي از «مصلحتي» بودن تفسيرات مطبوعات و نوشتارهاي تاريخي در شوروي است.»
كياعلي كيا در نوشته «كارنامه حزب توده» آورده است: «خواندنيترين نوشتههاي تاريخي و جذابترين تحليلهاي سياسي و اجتماعي، اغلب توسط منفكشدگان از يك جريان يا سازمان نوشته ميشوند. مرحوم كيا نيز وقتي به ترسيم اوضاع و احوال كمونيستهاي ايران ميپردازد و كارنامه سياسي آنان را معدلگيري ميكند، نوشتهها و گفتههايش جاندار است و خواننده را به درون انديشهها و كردههايشان ميكشاند. او كه از كمونيستهاي پروپاقرص دهه ۱۳۳۰ بود، بعد از آشنايي با مرحوم لنكراني از مسلك ديالكتيك دست كشيد و به مذهب مْهذٍب بازگشت.»
وی در ادامه درباره خروج رضاخان و جولان احزاب میگوید: «در بيستوپنجم شهريور۱۳۲۰ رضاخان رفت و در اواخر همان سال و يا اوايل سال بعد بود كه فرمان عفو عمومي صادر شد و بهدنبال همين فرمان بود كه عده زيادي از زندانيان، و از جمله همكاران كمونيست دكتر اراني كه به «پنجاهوسهنفر» معروف بودند، از زندان آزاد شدند. همينها بودند كه پس از استخلاص از زندان، به رهبري سليمان محسن اسكندري (سليمانميرزاي معروف) كه يك رجل سياسي و داراي تمايلات مذهبي بود، «حزب توده ايران» را تشكيل دادند.
بايد اين نكته نيز ذكر شود كه بقاياي پنجاهوسه نفر، در ابتداي كار، ازاينجهت مرحوم سليمانميرزا را به رهبري انتخاب كردند كه روي افكار و تمايلات ضدديني خود سرپوشي گذاشته باشند. اين انتخاب از روي اعتقاد نبود، بلكه ناشي از مصلحت سياسي روز بود. چنانكه بعدها ديديم تا سليمانميرزا زنده بود، حزب توده تقريبا در ايران آبرو و اعتبار داشت؛ زيرا مرحوم سليمانميرزا علنا در كلوپ حزب توده نماز ميخواند و حتي شعار مولا عليعليهالسلام (كونا للظالم خصماً و للمظلوم عونا) را با خطي بسيار درشت نوشته و به ديوار كلوپ نصب كرده بود. پس از مرگ سليمانميرزا بود كه كارگردانان حزب توده، نقاب از چهره كريه خود برگرفتند و هيچ فراموش نميشود كه پس از درگذشت آن مرحوم، احسان طبري، تئوريسين حزب توده، گفت: «از دست اين پير خرفت راحت شديم!»
رحیم نیکبخت میرکوهی در نوشتهای با عنوان «حزب کمونیست توده و تحولات آذربایجان» درباره حزب توده و نفت شمال ایران مینویسد: «حزب توده، مجری سیاست های شوروی در ایران بود و با مشخص شدن سیاست این کشور درباره نفت شمال ایران، برنامه ها و فعّالیت های خود را در حمایت از اعطای نفت شمال به شوروی متمرکز ساخت. در ادامه، مخالفت با کابینه ساعد مراغهای که بخشی از سیاست اتخاذ شده توسط روسها و حزب توده بود، تحرکات حزب از آبان ماه سال ۱۳۲۳ در شهرهای آذربایجان شروع گردید. تقیزاده، مسئول حزب توده مراغه، در سخنرانی ۱۰ آبان ضمن حمله به ساعد، خواستار اعطای نفت به روسها شد. روز چهاردهم آبان نیز اجتماعی به صحنهگردانی حزب توده مراغه و «جمعیت دوستان اتحاد جماهیر شوروی» در مخالفت با ساعد و در حمایت از اعطای امتیاز نفت به شوروی ترتیب یافت.
در سلماس (شاهپور) نیز حزب توده در ۱۸ آبان مراسم مشابهی برگزار کرد. مشابه همین مراسم در اردبیل، در میدانهای عالیقاپو و پیرعبدالملک و در تبریز، مقابل شهرداری و باغ گلستان برپا شد. در مراسم تبریز، محمد بیریا در «اطراف امتیاز نفت شمال و واگذاری آن به دولت شوروی اظهار مخالفت با کابینه جناب آقای نخست وزیر {سخنرانی} نمود و به طور دسته جمعی در خیابانهای شهر با نظم و آرامش نمایش میدادند.» در مراسمی که روز ۶ آبان توسط حزب توده رضائیه (ارومیه) برپا شد «از خدمات لنین، رئیس جماهیر شوروی» نیز تجلیل گردید. در گزارشی از سلماس (شاهپور) میخوانیم: روز «۲۰ آبان ماه، اهالی شاهپور در حزب توده تجمع و با پرچمهای سفید و سرخ به میدان گندم رفته، چند نفر از افراد حزب راجع به واگذاری امتیاز نفت به دولت شوروی و تعویض آقای ساعد سخنرانی نمودند.»
مطالب این مجموعه عمدتا از میان مقالاتی که قبلا در تارنماهای مختلف انتشار یافته، برگزیده شده و هدف از باز انتشار آنها تسهیل کار محققان، دانشجویان و پژوهشگران است.
چهل و هفتمین شماره نشریه الکترونیکی «گذرستان» در پایگاه اطلاعرسانی موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی به نشانی http://gozarestan.ir قرار گرفته است.