به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایسنا؛ محمدرحیم صراف، دارنده سومین نشان «پدر باستانشناسی ایران» در این زمینه گفت: از دانشمندان انتظار داریم وقایع تاریخی را درست مطرح کنند، این نیست که بگویند چون قبلا در کشور دیگری بودیم و نمیتوانسیتم وارد ایران شویم، مجبور بودیم آنجا واقعیت را به گونه دیگری جلوه دهیم، «خلیج فارس» همیشه «خلیجفارس» است.
این باستانشناس پیشکسوت با اشاره به انتشار کتاب «خلیج ع ر ب ی در عهد باستان» توسط دنیلپاتس گفت: وقتی 25 سال پیش، ترجمهی کتاب را دیدم در نامهای به وزارتخانه نوشتم که چه اتفاقی افتاده است، آنها در آن زمان باید جلوی ورود آقای پاتس به ایران را میگرفتند، اما اینکار انجام نشد و همچنان او به ایران آمد، حفاری و کاوش کرد.
او با تاکید بر این نکته که نباید به کسانی که اینگونه حرفها را میزنند، اجازهی کار در ایران را بدهیم، اظهار کرد: در سال 1344 یک خانم باستانشناس خارجی در نامهای به ایران برای تجدید بررسی کار خود، اشتباه آقای «پاتس» را انجام داد، از آن تاریخ تا کنون اجازهی کار به او داده نشده است.
او سپس با بغض این سوال را مطرح کرد که چرا در این شرایط به آقای پاتس اجازهی ورود دادهاند.
ایران از نظر علمی نیازی به اثبات «خلیجفارس» ندارد
شهریار عدل، ارزیاب ایکوموس جهانی نیز در این زمینه به خبرنگار ایسنا اظهار کرد: اتفاقات رخ داده در این زمینه متاسفانه به دلیل کمکاری ما بوده است. به عنوان مثال مهمترین بندر خلیجفارس یعنی «سیراف» نمونهی این بیتوجهی است؛ چون در حال حاضر بخشهای زیادی از آثار آن از بین رفته است، کما اینکه این بندر که اصلاش به دورهی ساسانی برمیگردد، میتوانست از نظر یک مورد قابل ملموس، مهمترین سند هویت خلیجفارس باشد، هر چند از نظر اسناد و مدارک باقی مانده حتی از دورهی یونانی همهی اسناد عربی هم این دریا را «خلیجفارس» شناختهاند.
او تاکید کرد: معتقدم از نظر علمی نباید وقت صرف این قضیه کرد که برعکس این قضیه را ثابت کنیم، ما فقط باید تبلیغات کنیم و روشنگری در این زمینه شود، وگرنه همهی اسناد نشان میدهند این خلیج چه بنادری در فلات ایران داشته است و نه تنها سیراف که هرمز و چابهار و غیره هم سند ما هستند که موظفیم همهی آثارشان را به خوبی حفاظت و نگهداری کنیم.
وی مسالهی خلیج "ع ر ب ی" را یک مساله کاملا سیاسی دانست که هیچ ربطی به علم عموم ندارد و افزود: این قضیه از زمان «جمال عبدالناصر» آغاز شد که این دکان راه افتاد، بنابراین در درجهی اول این قضیه باید یک جنگ تبلیغاتی باشد. چون کشورهای عربی، کشورهای پولداری هستند و سی سال است که در حال تبلیغ در این زمینهاند، آنها خرج میکنند، اما ما برعکس کاری نکردیم و این اتفاق باعث شد بندر سیراف تا حدود زیادی صدمه ببیند.
عدل دربارهی اقدام «پاتس» نیز اظهار کرد: او در این شرایط بد و ناهموار توانسته تا جائیکه توانسته مقاومت کند. مثلا وی اخیرا در یک همایش با عنوان «راهها به سوی عربستان»، مقالهای را در این کشور ثروتاش دهها برابر ایران است ارائه کرده که با ظرافت و زرنگی توانسته از زیر آن اسم مجعول دربرود و به جای آن کلمه، از نام مناطق اطراف خلیج فارس مانند تنگهی هرمز یا میناب نام ببرد نه کلمهای که عربها توقع دارند.
وی افزود: «دنیل پاتس» مقالات بسیار زیادی دربارهی ایران نوشته است، مواردی که حدود 100 سال به حال خود رها شده بود را تالیف و جمعآوری کرده است. باید به این قضایا نیز توجه کرد.
«پاتس» از چه عذرخواهی میکند؟
حمید خطیبشهیدی، باستانشناس و عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس اما دربارهی حضور پاتس در ایران و اقدام او اظهار کرد: اگر کسی دانشمند است، یا علم را قبول دارد یا ندارد. این مکان همیشه اسمش خلیج فارس بوده و خلیج فارس میماند، چه افرادی امثال پاتس برای پول تاریخ را جعل کنند یا نکنند.اما نکته دردآور اینجاست کسی چنین خطای بزرگ و غیر قابل بخششی را انجام داده که خود سالها در ایران کار کرده و مقاله نوشته است.
وی دنیل پاتس را باستانشناس مطرح و بزرگی دانست و افزود: با نوشتن او شاید «خلیج فارس» ما تغییر نام ندهد اما ساحت علم و دانش توسط یک باستانشناس مهم لکهدار شده است.
او با اشاره به این که پیش از این نیز دنیل پاتس از مردم ایران عذرخواهی کرده اما بازهم از لفظ جعلی برای خلیج فارس استفاده کرده است، گفت: یکی دیگر از اساتید ایتالیایی هم چنین کرد و مدعی بود که عربها پول دادند. ما هم گفتیم اگر یک نفر به ما باستانشناسان پول بدهد که فرضاً بگوییم اینجا رم نیست شما ایتالیاییها چه میکنید؟! اصلاً مگر میشود یک باستانشناس منکر یک مسأله علمی یا تاریخی شود. پس تکلیف تاریخ و علم چه میشود؟ با رویه یکی پول میدهد، یکی برای عربها کار میکند، یکی سیاستهای مورد نظر کشورش را اعمال میکند آن وقت دیگر چه چیزی از علم و تاریخ باقی می ماند؟
این باستانشناس پیشکسوت اضافه کرد: اگر در حال حاضر یکی پول بدهد تا من به عنوان باستانشناس تاریخ یک کشور را نفی کنم چگونه اسم خودم را باستانشناس بگذارم؟ اصلاً مگر چنین چیزی ممکن است. پاتس از چه عذرخواهی میکند؟ از لکهای که به ساحت علم زده است. از پول دوستیاش، از جعل تاریخ عذرخواهی میکند؟! چند بار یک اشتباه را تکرار میکنند؟ چند بار عذرخواهی میکنند؟ اصلاً عذرخواهی بر سر چه مسائلی قابل قبول است؟ شرط پذیرش آن چیست؟ او چگونه، چرا و توسط چه کسانی دعوت شده است؟ چرا پیش از آمدنش عذرخواهی نکرد؟ چرا فرضاً یکسال پیش عذرخواهی نکرد و امروز چنین میگوید؟ اصلاً و به هیچ عنوان جعل تاریخ قابل پذیرش نیست آن هم از دانشمندی مانند پاتس.
او با طرح این پرسش که مگر مردم ایران بازیچه هستند که هر وقت خواستیم از آنها عذرخواهی کنیم، افزود: این که به یک باستانشناس اجازه ورود یا خروج بدهند مسألهای است مربوط به وزارت امور خارجه و وزارت اطلاعات اما ای کاش ایشان پیش از آمدن عذرخواهی میکردند؟ کار ما نیست که بگوییم حق ورود ندارد و این مربوط به مقامات خیلی بالاتر است اما باید توضیح دهد که چگونه یک دانشمند برای پول تاریخ یک سرزمین کهن را جعل کرده است؟ آیا اگر چنین باستانشناسی با سبقه علمی زیاد برای اعراب کار نکند در هیچ کشور و سرزمین دیگری نمیتواند کار کند. یعنی او اینقدر در وضعیت اسفناکی به لحاظ کار و امرار معاش قرار دارد که باید یک موضوع تاریخی یقینی را نفی کند تا به کار در حوزه باستانشناسی ادامه دهد؟
خطیبشهیدی افزود: اگر ما یک کتاب بنویسیم که شما در استرالیا استعمارگر هستید و این سرزمین فقط متعلق به بومیان این منطقه است و بنابراین باید از آنجا به کشور آبا و اجدادی خود انگلستان بازگردید، شهروندان استرالیایی چه میکنند؟ پاتس چه میکند؟ آیا دست گذاشتن روی مسائلی که هویت ملی یک کشور و یک ملت را نشانه میگیرد قابل بخشش است؟ ایشان یک بار عذرخواهی کرده اما چرا کار اشتباه خود را تکرار کرده است؟ من یادم هست در مورد آن باستانشناس ایتالیایی با برخوردی که صورت گرفت دیگر جرأت نکرد به ایران بازگردد. شاید اگر به ایران میآمد امکان این که دانشجویان با او برخورد تندتری داشته باشند، زیاد بود.
این باستانشناس پیشکسوت گفت: در هر صورت جعل نام خلیج فارس برای هر ایرانی ثقیل است مخصوصاً اگر از سوی یک دانشمند باشد آن هم باستانشناسی که در حوزه ایران کارهای در خور تقدیر و بزرگی انجام داده است، دانشمندی که به صرف دریافت پول تاریخ را جعل کند.
وی تاکید کرد: اگر پاتس میخواهد عذرخواهی کند، باید کتابی دربارهی «خلیج فارس» بنویسد و در محافل علمی رسماً اشتباه خود در نگارش مطالب قبلی را اعلام کند.
«دنیل توماتس پاتس» پروفسور باستانشناس و متخصص تاریخ باستان و آغازین ایران، میانرودان و شبه جزیره عربستان است. او در سال 1990 میلادی کتابی با عنوان «خلیج ع ر ب ی در عهد باستان» چاپ کرد که محتوای آن کتاب دو جلدی به طور مفصل دربارهی باستانشناسی خلیج فارس بود، اما به طور کامل و هدفمند به جعل نام این دریا میپرداخت. با این وجود وی در سال 1381 از سوی پژوهشکدهی باستانشناسی برای انجام کاوشهای باستانشناسی به ایران دعوت شد، مشروط بر اینکه پس از این در نوشتههایش برای خلیج فارس از نام جعلی استفاده نکند.
وی تا سال 1386 چند فصل در جنوب ایران مشغول به کاوش و مطالعات باستانشناسی شد اما علیرغم میل خود مبنی بر استفاده نکردن از این لفظ جعلی برای خلیج فارس در سالهای 2009 تا 2013 میلادی در چندین نوشته بار دیگر به جعل این نام پرداخت که البته دکتر یوسف مجیدزاده، باستانشناس پیشکسوت در یادداشتی 20 صفحهای که در سایت جامعهی باستانشناسی ایران منتشر شد به صورت کاملا مجزا، این لفظها و زمان و چگونگی آنها را به منابع موردنظر ارجاع داد.