به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ کاظم محمدی وایقانی، مولف کتاب «نجم کبری» در مراسم بزرگداشت ثبت جهانی هشتصدمین سال زندگی نجمالدین کبری که امروز ۱۲ اسفندماه در کمیسیون ملی یونسکو در ایران برگزار شد، با بیان اینکه عمق اندیشه نجمالدین کبری جای بررسی بیشتری دارد گفت: زمانی که من کتاب نجمالدین کبری را در سال ۱۳۸۰ نوشتم، ناشری که قصد چاپ آن را داشت دستش میلرزید چون این شخصیت را کسی نمیشناخت. حتی یکی از عجایب هشتگانه عالم این بود که زمانی که ناشر این کتاب را به دانشکده ادبیات دانشگاه تهران فرستاد هیچ یک از اساتید او را نمیشناختند.
وی ادامه داد: از نجمالدین کبری آثار زیادی باقی مانده که مهمترین کتاب آن «فوائح الجمال و فواتح الجلال» است. او در این کتاب تئوریهای سیر و سلوکش را شرح داده و با وجود اینکه ۸۰۰ سال از تاریخ نگارش این کتاب میگذرد هیچ کتابی به اندازه این اثر کارگاهی و کاربردی نیست. این شیوه بعدها در شاگردان او مانند بهاءالدین ولد نیز که شیوه خاطرهنویسی است ادامه یافت ودر آثار افراد دیگری مانند علاءالدین سمنانی و سعدالدین حموی این رد پا دیده میشود.
وی افزود: نوشتههایی که از دغدغههای او تراوش شده و در آن به کشف و شهود رسیده است در عالم بیرون مجال ظهور نیافته است. کتاب «فوائح الجمال و فواتح الجلال» آغاز استثنایی دارد و با وجود اینکه نجمالدین کبری این کتاب را برای خود نوشته اما مخاطب بیرونی دارد. در واقع او در این اثر میگوید که «هر که در این حلقه نیست فارغ از این ماجراست...»
به گفته محمدی وایقانی، نجمالدین کبری در این اثر بیان میکند که همه مردم نابینا هستند مگر کسانی که به شهود رسیدهاند. به اعتقاد کبری افراد از دو منظر به عالم نگاه میکنند؛ نخست منظر حس است که در اینجا شیخ میگوید چگونه میشود با حس کردن با عالم ارتباط برقرار کرد. اما منظر دوم این است که با چشم دل و چشم بسته به جهان نگاه کرد. نجمالدین کبری در ابتدای کتابش میگوید چشمهایت را ببند و پلکهایت را روی هم بگذار و به هیچ چیز توجه نکن. او میگوید که ما عادت کردیم که با چشم ظاهر ببینیم در غیر این صورت میتوانیم بسیاری از چیزهایی را که در عالم با چشم ظاهر نمیبینیم، ببینیم.
وی تاکید کرد: تئوری رنگ و نوری که شیخ کبری در این کتاب درباره آن سخن میگوید بعدها توسط حموی به ابن عربی میرسد و ما در کتاب فتوحات مکیه رد پای آن را میبینیم. این تئوری در آثار شیخ نجمالدین رازی، مولانا و علاءالدین سمنانی دیده میشود.
این عرفان پژوه یادآور شد: تئوری رنگ و نور به شکل پیچیده و رمز آلودی در تفسیری که از شیخ کبری وجود دارد و بعدها بخش اعظمی از آن ناپدید شد و نامش تاویلات النجمیه بود دیده میشود. هر چند بخش اعظمی از این اثر مفقود شد اما ردپای آن را میتوانیم در آثار نجمالدین رازی و علاءالدین سمنانی ببینیم.
وی با بیان اینکه آداب عملی سیر و سلوک به نوعی در سایر آثار نجمالدین کبری وجود دارد افزود: وقتی به آثار او نگاه میکنیم متوجه میشویم که در تمامی آنها مقوله معرفت وجود دارد. نگاه او به معرفت متمایز از سایر اندیشمندان پیشین و حتی هم دوره اوست. در کنار معرفت، شیخ کبری از مقولههای دیگری چون محبت، شوق، عشق و تمنا هم سخن میگوید.
وی در پایان با اشاره به ایده نگارش کتاب درباره سیر و سلوک از سوی نجمالدین کبری گفت: در خلوت و چله نشین عارف باید نفی خواطر کند اما شیخ کبری میگوید که با این ایده به خلوت رفته که کتابی در این باره نگارش کند و به همین دلیل از سوی یکی از استادانش مورد نکوهش قرار میگیرد.
محمدی وایقانی در بخش پایانی سخنانش با اشاره به اینکه تئوری ولایت در افکار نجمالدین کبری و شاگردانش وجود دارد یادآور شد: ولایت از نظر او معطوف به ۱۲ امام معصوم است و در تصوف کمتر سلسلهای را میبینید که با این قوت از ولایت شیعی سخن بگوید.