به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ برخی از این عکسها نخستین بار بهمن ماه ۱۳۸۷ در گالری راه ابریشم به نمایش در آمدند. «آن روز او را در باغچه کاشتند» عنوان این کتاب ۹۶ صفحهای تمام گلاسه که در قطع خشتی به چاپ رسیده، است. عکسها این کتاب در سهدسته «پزشکی قانونی»، «امامزاده اسماعیل» و «ظهیرالدوله» نمایش داده میشوند.
مهران مهاجر عکاس، مترجم و منتقد هنری که از شاگردان قدیم دهقانپور بوده است، بر این کتاب مقدمهای نوشته است که در بخش جالبی از آن ضمن اشاره به جذابیّت موضوعی عکسها، درباره هنر و نوع نگاه دهقانپور مینویسد: «در این عکسها آدمها و مناسباتشان اساسا بر پایه چارچوب دوربین تعریف میشوند. این شوق و این کنجکاوی دیداری را تا همین امروز هم در عکسهای او میبینیم. دوربین او در کارهای بعدیاش گاه با زاویه باز به دل موضوع میرود. گاه با قطع پانوراما، افق را بازتر میکند. گاه در همین افق باز و با کشدادن زمان ماده صلب را ذوب میکند، گاه با کنارهم گذاری عکسها افق را کژ و مژ میکند و گاه با عکسهای تکهتکه و موزاییکی، تجربه چندپاره ما از جهان را چندپارهتر میکند.
همچنین در میان توالی عکسها، صفحهای از کتاب به یادداشت یا متن مصاحبهای از فروغ درباره شعرهایش اختصاص یافته است که البته منبع آن ذکر نشده است. در بخشی از آن، در توصیفی زیبا درباره ماهیت شعر میخوانیم: «میدانید بعضی شعرها مثل درهای بازی هستند که نه این طرفشان چیزی هست و نه آن طرف. باید گفت حیف کاغذ. وقتی بازشان میکنی میبینی گول خوردهای، ارزش باز کردن نداشتند. اما بعضی شعرها، نه در هستند، نه باز هستند، نه بسته هستند و اصلا چارچوب ندارند. یک جاده هستند، کوتاه یا بلند فرقی نمیکند. آدم هی میرود، هی میرود و بر میگردد و خسته نمیشود. اگر توقف میکند برای دیدن چیزی است که در رفتو برگشتهای گذشته، ندیده بود... آدم میتواند سالها در یک شعر توقف کند و باز م چیزی تازه ببیند.»
چاپ نخست کتاب «آن روز او را در باغچه کاشتند...» در ۹۶ صفحه و شمارگان هزار نسخه با صفحهبندی هادی خراسانی و سپیده کیانی و زیر نظر ابراهیم صافی، با بهای ۱۹ هزار تومان، از سوی انتشارات مانوش روانه بازار کتاب شده است.