به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ پژوهشکده نظریهپردازی سیاسی و روابط بینالملل پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی امروز ۱۸ اسفند نشستی با عنوان «اسلام سیاسی در مطالعات و پژوهشهای جهان غرب» با سخنرانی فرج الله علی قنبری عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار کرد.
علی قنبری در ابتدای این نشست با بیان اینکه مستشرقان و نویسندگان غربی در طول تاریخ به ابعاد مختلفی از اسلام توجه کردهاند گفت: به طور مثال آنها روی زندگی پیامبر اکرم (ص)، تاریخ گسترش اسلام، شیوه گسترش اسلام، اصالت قرآن و ... متمرکز شدهاند. این نویسندگان سوالات دیگری مانند وجوه اشتراک و افتراق اسلام با سایر ادیان را بررسی کردهاند.
وی ادامه داد: نویسندگان بسیاری در این میان اسلام سیاسی را بررسی کردهاند و پس از انقلاب اسلامی و تثیبت نظام جمهوری اسلامی یک بازگشت مجددی روی مطالعه اسلام از سوی محققان غربی شده است.
قنبری افزود: یکی از مشکلاتی که در این باره وجود داشته این بوده که نویسندگان تعریف دقیقی از اسلام سیاسی ارائه نکردند و حتی گاهی یک نویسنده در یک کتابش از چند واژه مختلف برای اسلام سیاسی استفاده کرده است.
به گفته وی، اسلام سیاسی، بنیادگرایی اسلام، اسلامگرایی، تجدید حیات اسلامی، اسلام تهاجمی، اسلام خشونتگرا، اسلام رادیکال و ... از جمله واژههایی است که در کنار واژه اسلام سیاسی به کار میرود.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه نویسندگان و مستشرقان از به کار بردن این واژهها انگیزههای خاصی را دنبال میکنند گفت: مشخص است که نویسندگان و مستشرقان از به کار بردن این واژهها نیت خاصی را دنبال میکنند چون اسلام سیاسی واژهای است که در فرهنگ اسلامی نیست چراکه اسلام مجموعهای از قوانین فردی و اجتماعی است پس معنی ندارد که بخشی از آن تحت عنوان اسلام سیاسی جدا شود.
قنبری با بیان اینکه منظور نویسندگان غربی از اسلام سیاسی، اسلامی است که تفکر و ایدئولوژیاش با غرب و تمدن غربی سر جنگ دارد افزود: غربیها معتقدند اسلام به عنوان یک هژمونی میخواهد خودش را به غرب تحمیل کند. هر چند که باید گفت در طول تاریخ همواره بین اسلام و غرب تبادلاتی وجود داشته است.
وی با اشاره به علل عقب ماندگی کشورهای مسلمان یادآور شد: در این باره سه نظریه وجود دارد؛ عدهای از نظریهپردازان غربی علل عقبماندگی کشورهای مسلمان را در درون خودشان دانستهاند و میگویند اسلام مانع رشد مسلمانهاست. از جمله این نظریهپردازان برژینسکی و برنارد موریس است. سرآمد این نظریه همیلتون گیب است است. او از جمله مستشرقانی است که مطالعات عمیقی روی اسلام داشته و بسیار اسلامستیز است.
این عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی اضافه کرد: شاگردان او مانند مارتین کرامر و برنارد لوییس از کسانی هستند که پیرو این نظریهاند و حتی لوییس مبدع واژه اسلام هراسی و اندیشه ضد اسلامی است.
علی قنبری در بخش دیگری از سخنانش به نظریه دومی اشاره کرد که علل عقب ماندگی مسلمانان را در کشورهای غربی میداند و گفت: از جمله این افراد عبدالمالک، ماکسیم رودینسون، ادوارد سعید و جان اسپوزیتو است که معتقدند کشورهای غربی موجب عقبماندگی کشورهای مسلمان هستند.
وی یادآور شد: در این میان نظریه سومی هم وجود دارد که افرادی مانند ارنست گلنر، باسم طیبی و الیور روی مبدع آن هستند و مجموعهای از عوامل داخلی و خارجی را در این باره دخیل میدانند.
وی با تاکید بر اینکه پس از جنگ جهانی دوم توجه آمریکایی به اسلام و کشورهای اسلامی زیاد شد گفت: بعد از واقعه ۱۱ سپتامبر تجزیه و تحلیلی از سوی آمریکا درباره اسلام صورت گرفت و برنارد لوییس موسسهای را در این باره تاسیس کرد. بعدها نتایج فعالیتهای اینگونه موسسات نشان داد که آنها نتوانستند اسلام را به درستی بشناسند پس لوییس پیشنهاد داد که نمایندگانی از دولت و نهادهای امنیتی در این موسسات حضور داشته باشد و درباره طرحها نظر بدهند.
به گفته این استاد دانشگاه، در همین زمینه جیمز بیل در کتاب «عقاب و شیر» مطالعات غربی ها درباره اسلام و خاورمیانه را نقد میکند و میگوید ما موفق نشدیم این کشورهای اسلامی را به خوبی بشناسیم.
علی قنبری در بخش دیگری از سخنانش درباره واژه تروریسم و جایگاه آن در منابع و کتابها گفت: کتابها نشان میدهد که واژه تروریسم در غرب و تاریخ تمدن غرب وجود داشته و از انقلاب فرانسه شروع شده است.
وی افزود: در غالب کشورهای اسلامی درباره شروع جنبشهای اسلامی بی دقتی شده است چون غربیها در مطالعاتشان درباره تاریخ کشورهای اسلامی به ویژه ایران شناخت درستی ندارند.
این استاد دانشگاه در بخش پایانی سخنانشان به برخی مباحثی که غربیها در مطالعاتشان به آن توجه دارند اشاره کرد و گفت: آنها منابع و متون اسلامی به ویژه قرآن را یکی از عللی میدانند که مانع روشنفکری مسلمانان میشود.
وی یادآور شد: تنوع و تفاوت میان مسلمانان و تاکید بر تفاوتها، ایجاد بحران اقتصادی در کشورها و ... از جمله عواملی است که به گفته غربیها میتواند موجب تفرقهافکندن میان مسلمانان شود.
وی در پایان به سناریوهای قابل تامل غربیها برای مبارزه با اسلام هراسی اشاره کرد و گفت: پیروزی مسلمانان و هژمونی اسلام در غرب، سکولار شدن اسلام و اصلاح و اعتدال در اسلام و مسلمانان از جمله این راههاست.