فرهنگ امروز: مجری در ابتدای برنامه برنامه، با اشاره به سالگرد شهادت شهید آوینی، گفت: برخی این سوال را دارند که چرا باید از این شهید بزرگوار هنوز هم دید و خواند؟
آذین در توضیح گفت: در مورد شهید آوینی زیاد صحبت شده اما درست به جامعه شناسانده نشده، برخی از دوستان نزدیک ایشان هم هنوز نتوانسته اند این شهید را درست بشناسند و آن را به جامعه معرفی کنند. آوینی از وادی های مختلف عبور کرد تا به نور رسید. وقتی هم به نور رسید، قلم و تصویرش منور شد، با همین نگاه به فرهنگ و سینما و جامعه و باورهای مردم توجه کرد و سعی کرد با ارائه ی نظریاتی که هنوز هم حلاجی نشده، راهی که شهید آوینی نشان داد هنوز هم باز است ولی متاسفانه توجه شایانی نمی شود. بسیاری از نظریات ایشان که برگرفته از دیدگاه های ایمانی ، عرفانی ، اسلامی ، انسانی و سینمایی اوست نیاز به تحلیل دارد.
آوینی هیچ وقت عافیت طلب نبود
سپس دکتر سیدبشیرحسینی هم در مورد چگونگی نشان دادن حقیقت سینمای آوینی و نظریه پردازی او اینگونه توضیح داد: باید دو کار انجام دهیم که دومین کار بت شکنی است. ما دوست داریم که از قهرمان مرده بت بسازیم، تا مدتها بعد از شهادت آوینی مردم هنوز نمی دانستند این صدایی که شبهای جمعه در روایت فتح می شنوند صدای آوینی است، چون روایت فتح تیتراژ نداشت و مردم از چهره ی این شهید را هم ندیده بودند، بعد از شهادتش او را دیدند و شهرت او بعد از شهادتش بود و گمنامی و غربت وی قبل از شهادتش بود. اگر بخواهیم از او بگوییم از شهید آوینی زنده بگوییم نه آوینی شهید، که هرکس هرآنچه را که دوست دارد خوانش کند. وجود ایشان یک ویژگی ایجابی و یک ویژگی سلبی داشت، ویژگی ایجاب آور ایشان حق محوری بود، دنبال حق می گشت و لذا خیلی جاها باند بازی نکرد و بدین سبب از جانب خیلی از هم صنفان خود طرد شد. از جانب دیگر ویژگی دیگر حق محوری او، ویژگی سلبی عافیت طلبی است. آوینی هیچ وقت عافیت طلب نبود. در حال حاضر کدام سینماگر را سراغ داریم که تلفیق عرصه ی نظر و عمل باشد؟ سید مرتضی آوینی هم نویسنده ی عرصه ی سینما و اندیشه است و هم کار می کند و هر هفته روی آنتن اثرش را عرضه می کند. ما آوینی را هنوز درست نمی شناسیم و بخش عمده ی این مسئله هم این است که نمی خواهیم او را درست بشناسیم، سید مرتضی آوینی یک زندگینامه ی خودنوشت دارد که در آن زندگینامه تعبیر می کند که من یک طاغوتی بودم، سیبیل نیچه، کلاه چگوارا، و اگر کتاب فلسفه دست می گرفتم کتاب انگلیسی دستم بود و این کتاب را هرگز نمی خواندم. او می گوید من طاغوتی بودم و امام (ره) و انقلاب مرا احیا کرد. آوینی یک آئینگی داشت ، همه چیز داشتن و هیچ چیز نداشتن؛ این تحول انقلاب اوست که او را زیبا می کند، این تکه از زندگی او را سانسور می کنیم. چه برسد به تعداد زیادی از نظریات ایشان.
در بخش دوم برنامه مجری با ذکر موضوع «فیلم رخ دیوانه و بررسی ژانر اجتماعی در سینمای ایران» گفتگوی خود را با ابوالحسن داوودی آغاز کرد و کارگردان فیلم «رخ دیوانه» درباره ی اکران این فیلم گفت: اکران خوب است و الحمدلله فروش خوبی خواهد داشت. یک گروهی پس از عید شروع به مقایسه ی غیرعادلانه ای نسبت به فیلم های پارسال و امسال کردند. سال پیش خودم هم در شورای صنفی حضور داشتم و به عنوان مثال از فیلم معراجی ها گفتم که 14 هفته اکران شد و مورد حمایت هم قرار گرفت. اگر یک سوم میزانی که در آن زمان پخش شد در حال حاضر برای این پنج فیلم هم اختصاص پیدا می کرد قطعا فروش سه برابر می شد.
سپس مجری برنامه به پخش محدود و دیرهنگام تیزرها که بعد از تعطیلات بود، اشاره کرد و داوودی در این مورد اینگونه توضیح داد: به هرحال با رویکرد جدیدی که در تلویزیون با آمدن آقای سرافراز و پور محمدی به وجود آمد امیدوار بودیم و هستیم که یگانگی سینما و تلویزیون بیشتر شود. واقعا این دو همراه با هم بهترین ابزار رسانه ای هستند که می توانند اقتدار ایران و ایرانی را به دنیا نشان دهند و چون این رسانه، ملی است می تواند به نفع همه باشد.
سپس مجری برنامه از داوودی خواست تا در مورد پشتوانه فیلم های اجتماعی و پژوهشی که باید قبل از آن شکل بگیرد توضیح بدهد.
وی در جواب گفت: سینمای اجتماعی برای نشان دادن تصویر درست از جامعه، قبل از هرچیزی کاملا متاثر از یک تحقیق و فضای تحقیقاتی درست است، مثلا در فیلم رخ دیوانه چیزی که بیش از همه دغدغه بود این بود که دوست داشتم غیر از مسئله ی سرگرم کردن مخاطب ، لایه ی دوم آن که به فکر انداختن است، در مورد یورش بی محابایی که در فضای ارتباط مجازی در همه جا به وجود آمده است و در فرهنگ جهانی موثر بوده است را نشان بدهم. اتفاقی که به دلیل یکسری شرایط فرهنگی در کشور ما افتاده این است که تاثیر بد فضای مجازی بیشتر از جاهای دیگر است در فیلم رخ دیوانه این مسئله مدنظر من بود.
داودی در پاسخ به این سوال که: تلقی شما از سینمای اجتماعی چیست؟ و اینکه وظایف سینمای اجتماعی را چه می بینید؟، گفت :بنده هم معتقدم درمان آسیب های اجتماعی به فیلم ساز ارتباطی ندارد، چرا که نهایت تلاش من فیلم ساز این است که بتوانم آسیب های اجتماعی را در جامعه ببینم و نشان بدهم، مسئولان و نهاد های مختلف زیادی هستند که حقوق می گیرند و هستند تا دردهای جامعه را درمان کنند، اینکه از فیلمساز این انتظار باشد که هم آسیب را بشناسد و هم درمانش کند کمی زیاده خواهی است. اما این آسیب چگونه مطرح می شود؟ این آسیب توسط یک شخص اینگونه مطرح می شود که معنایش این است که راه درمانی ندارد یا آسیبی است که موجب حقارت جمعی جامعه ی ما می شود و یا باید درمان شود. یکی از مسائل مهمی که در فیلم های اجتماعی مایه ی سوء تفاهم می شود این است که دوستان تصور می کنند این فیلم ساخته شده تا شکلی از اپوزیسیون را بگیرد، ممکن است گاهی این اتفاق بیفتد اما موارد آن بسیار استثناست. عمدتا موارد خیرخواهانه است و اینها باید به عنوان زمینه شناخت و تحقیقات برای اشخاص مسئول باشد.
رخ دیوانه، نسخه اصلاح شده فیلم تقاطع است
در ادامه ی گفت و گو، مجری از دکتر حسینی سوال کرد: آیا شما فیلم رخ دیوانه را به عنوان یک اثر پیش برنده در مرزهای سینمای اجتماعی ایران می دانید یا خیر؟
حسینی در جواب گفت: هر ارزشی که در رخ دیوانه هست، ارزش هایی است که از آئینه گی کارگردان محترم آن در آمده است، اگر قرار باشد یک سینما، سینمای اجتماعی باشد نیازمند این است که روحیه ی سینماگر آن، یادگیرندگی اجتماعی باشد. فیلم رخ دیوانه فیلم خوبی است ولی یک فیلم فاخر بی نظیری که واقعا اعجاب آور باشد نیست اما حرف، درد و مسئله برای گفتن دارد.وقتی آقای داوودی فیلم تقاطع زا ساخت و جوانان به او مغرض شدند که این ما نبودیم جدی می گیرد و سعی می کند فیلم خودش را اصلاح کند. در فیلم رخ دیوانه، نسخه ی اصلاح شده ی فیلم تقاطع را می بینیم. اما آنجا که این فیلم را خیلی پیشگام نمی دانم، از باب فاصله ای است که با حالت ایده آل دارد، یک مثال عرض می کنم؛ واژه ی غلط فضای مجازی که در تمام دنیا فقط ما هستیم که نامش را اینگونه گذاشته ایم، این ترجمه غلط مجازی چه حسی ایجاد می کند؟ اینکه واقعی نیست، نامش مجازی است در حالی که به مراتب واقعی تر و حقیقی تر از بسیاری مسائلی است که با آن درگیریم، هویت بسیاری از جوانان در فضای شبکه های اجتماعی به هویت من واقعی شان نزدیک تر است، تا آنچه در زندگی محسوس و مادی شان به خاطر ملاحظاتی مجبورند آن را سانسور و کم و زیاد کنند. سینما حلقه ی وسط و هنرمند واسطه است. باید اندیشمند بالا و مردم پایین باشند. پیام اندیشمند از افق و عرش توسط زبان هنر ترجمه شود و به فرش و زندگی عادی مردم برسد. کار دیگر سینماگر می تواند این باشد که حرف دل مردم و سبک زندگی و مشکلات آن ها را بالا ببرد و این چرخه بچرخد تا سینمای اجتماعی شکل بگیرد. رخ دیوانه هنوز این اتصال را کامل برقرار نکرده است. البته به نسبت بسیاری که نامشان اجتماعیست ولی واقعا نمی دانیم به کجای اجتماع ارتباط دارد به مراتب جلوتر است. فیلمی شریف و قابل دفاع است اما نقص های آن هم جدیست.
سپس آذین در همین مورد صحبت کرد و گفت: ابتدا باید بدانیم که سینما چیست؟ تعریفی از آن داشته باشیم و سپس هدف مشخصی هم ترسیم کنیم و ابزار رسیدن به آن را هم داشته باشیم. در سینمای موجود ما هیچکدام اینها وجود ندارد، وقتی توانستیم از اینها تعریف علمی و درست ارائه کنیم می توانیم به وضعیتی برسیم که این ویژگی هایی که دکتر حسینی فرمودند در سینما پیاده کنیم که جزو ضروریات است. ابوالحسن داوودی فیلمساز اجتماعی متفاوت اندیش و متفاوت سازی است، به این دلیل که ایشان دارای پشتوانه محکمی از مسائل تئوریک و تجربیات سینمایی است، فیلم های مختلفی که از ایشان شاهد بوده ایم جدا از کاستی ها و نقاط قوتشان ایشان را به عنوان سینماگر اجتماعی به مخاطب نمایش می دهد. چرا که ایشان قبل از اینکه وارد کار عملی سینما شوند، سالها به عنوان سینمایی نویس و منتقد فعال بوده اند، این موجب شده تا دانش سینمایی ایشان بارور شود که ماحصل این را در آثارشان می بینیم. اینها دست به دست هم می دهند تا یک فیلمساز باسواد و همراه با مسائل جامعه در سینمای اجتماعی ببینیم؛ اما فیلم هایی که ایشان در ژانر اجتماعی سینمای رایج ساختند جایگاهی قابل توجه و تعمق دارد. سینمای اجتماعی فعلی ما از منظر موضوعی به سه دسته قابل تقسیم است، صرفا تجارتی و سرگرم کننده ی اجتماعی، و فیلم هایی که سازندگان آن ها سقف نگری دارند، و فیلم های اجتماعی ای که سازندگان آن ها سعی می کنند مسائل و مشکلات را آسیب شناسی کنند و «رخ دیوانه»، از نوع سوم است، این فیلم در فرم و ساختار نوآوری دارد. شکل قصه رک و سطحی نیست و آن را به صورت تو در تو مطرح می کند و جذابیت هایی ایجاد کرده است که مخاطب دنبال این باشد که واقعیت و حقیقت چیست. موضوع هم موضوعی نیست که صرفا تخیل فیلمساز باشد بلکه واقعیتی در جامعه است که فیلمساز نه با غلو و کمرنگ کردن بلکه در حد معمول آن را در فیلم مورد بررسی قرار داده است. همانطور که خود آقای داوودی اشاره کردند از فیلمساز انتظار درمان مشکلات و مسائل اجتماعی را نداریم. هنرمند به صورت یک تابلو چیزی را نقش می کند و سعی هم می کند که این نقش ها با باورهای اجتماعی ما هماهنگ باشد
سپس مجری برنامه هم به این مطلب اشاره کرد که اولویت سنجی یکی از اصلی ترین ملزومات سینمای اجتماعی است که باید توسط هنرمند و ارتباط تنگاتنگ آن با صاحبان تفکر رخ دهد.
حلقه مفقوده سینما مثلث اندیشمند، هنرمند، شهروند است
دکتر سید بشیرحسینی در مورد وجوه تمایز و برتری که می تواند هم به مجموعه ی سینمای اجتماعی کمک کند و هم کارگردانان بتوانند از این مطالب بهره ببرند، چنین توضیح داد: حلقه ی مفقوده همان مثلث اندیشمند، هنرمند، شهروند است. مردم و سینماگر و علمای ما باید با هم پیوند بخورند. بین فیلم هایی که در حال اکران هستند رخ دیوانه بالاتر از بقیه ی فیلم ها در این فضا عمل می کند. فیلم «رخ دیوانه» حداقل دو گانه واقعیت و مجاز را برایمان سوال می کند، رخ دیوانه بازخوانی ها را تاکید می کند، در تیزرها و بیلبوردها هم با شعار قضاوت نکنید فیلم را تبلیغ می کند، خود این قضاوت نکردن کمی ذهن مرا ورزش می دهد.
سپس آذین در این مورد توضیح داد و گفت: رخ دیوانه نه تنها به لحاظ فرم و محتوا با فیلم های سال های اخیر متفاوت است، بلکه حرف هایش را هم بدون اغراق و چموشی و بدون اینکه مسائل جامعه را سیاه نمایی کند مطرح می کند، این امتیاز بزرگی است که سعی می کند آسیب شناسی کند.
مجری از آذین پرسید: باید چه کار کنیم که در طرح مسائل اجتماعی تلخی و سیاه نمایی ترکیب نشود؟
جبار آذین پاسخ داد: اگر قرار است فیلم اجتماعی ساخته شود، باید کاستی هایی که وجود دارد را خیلی راحت و به زبان سینما و دراماتیک مطرح کرد، نیاز نیست که برای خنداندن مردم پیراهن چندلایه در آورد و به تن کرد، این لودگی است. اگر بخواهید فیلم جنایی نشان بدهید که نیاز نیست کسی را واقعا در جلوی دوربین بکشید! اما این دوستان تلخ اندیش ما این رویه را به کار گرفته اند. سینمای ایران و سینمای اجتماعی ایران به نشاط و امید نیاز دارد.
حال مستندساز مجروح رو به بهبودی است
در بخش سوم برنامه سینمامعیار، محسن اسلام زاده کارگردان مستند «اهل سنت ایران» به جمع میهمانان برنامه پیوست و در مورد مجروحیت خود در تکریت عراق توضیح داد و گفت: روز هشتم فروردین در پنجاه کیلومتری تکریت مورد اصابت ترکش قرار گرفتم. این ترکش ها در ناحیه ی کمر و گوشم بود و الحمدلله سطحی است و یکی از آنها عمیق است و از همه درخواست کرد برای بیماران جهان اسلام بالاخص مجاهدینی که در عراق و سوریه و یمن می جنگند دعا کنند.
برنامه رادیویی سینما معیار پنجشنبهها ساعت 16 از رادیو گفتوگو پخش میشود، برنامهای با اجرای سید امیر جاوید و تهیه کنندگی و سردبیری محمد جواد طالبی که سعی دارد ضمن پرداختن به مسائل اساسی سینمای ایران سطح آگاهی مخاطب از فیلمهای روی پرده را بالا ببرد. شما میتوانید فایل صوتی برنامه را در سایت رادیو گفتگو بشنوید و یا دانلود نمائید.