به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ این کتاب که دیباچه آن از سوی پروفسور «گارنیگ آساتوریان»، رئیس کرسی ایرانشناسی دانشگاه دولتی ایروان نوشته شده است در دو بخش با عناوین «احزاب و جریانهای سیاسی ارمنستان» و «دیاسپورای ارمنی» تنظیم شده است که هر یک از این دو بخش خود دارای فصلهای مجزایی هستند.
در این کتاب، پس از تاملی بر فرهنگ سیاسی ارمنستان و سیر تحول آن، در بخش نخست جریانهای سیاسی این کشور ذیل سه فصل مستقل مورد مطالعه و بررسی قرار گرفتهاند. فصل نخست، اختصاص به جریان محافظهکاری (جریان راست سیاسی) دارد. در این فصل پس از مطالعه پیشینه تاریخی و ویژگیهای جریان محافظهکاری ارمنی، بیش از ۱۴ حزب بزرگ سیاسی که این نحله فکری و سیاسی را نمایندگی میکنند، مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. در فصل دوم، احزاب سوسیالیست و چپ ارمنی همراه با ۹ حزب بزرگ سیاسی چپ ارمنستان بررسی شده است. در فصل سوم نیز جریان سیاسی لیبرال ارمنی و ۹ حزب بزرگ لیبرال ارمنستان مورد مطالعه و واکاوی قرار گرفته است.
بخش دوم این کتاب به «دیاسپورای ارمنی» اختصاص دارد. در این بخش با توجه به کاستیهای موجود در منابع فارسی، کوشش شده تا تصویری صحیح و واقعبینانه از ویژگیها، اهداف و ظرفیتهای جامعه دیاسپورای ارمنی و نیز تعامل و چالشهای آن با دولت ارمنستان ارائه شود.
در واقع در این بخش، تعریف و تبیین دقیقی از ماهیت، اهداف و انگیزههای جامعه دیاسپورای ارمنی، میزان پراکندگی و جمعیت آن و نحوه ارتباط آن با جامعه ارمنستان به ویژه از بعد سیاسی و فکری صورت میگیرد.
منظور از «دیاسپورای ارمنی» که در این بخش به طور مبسوط به آنها پرداخته میشود، جمعیت کنونی ارامنه جهان بیش از ۱۱ میلیون نفر است که تنها ۷/۳ میلیون نفر از آنها ساکن ارمنستان و منطقه قرهباغ هستند و نزدیک به هشت میلیون نفر دیگر در نتیجه مهاجرتهای اجباری و داوطلبانه در یک فرایند یکصد ساله در بیش از ۱۰۰ کشور جهان ساکن شدهاند که از آنها تحت عنوان «دیاسپورای ارمنی» یاد میشود.
پروفسور گارنیگ آساتوریان در دیباچه این کتاب مینویسد: «بررسی و پژوهش در مورد اندیشه سیاسی ارمنی، ایدوئولوژی احزاب سیاسی ارمنی و پیشینه آنان به حق کاری قابل تقدیر است. این پژوهش توانسته است تصویری جامع از فضای سیاسی حاکم بر جمهوری ارمنستان و دیاسپورای ارمنی به عنوان حلقه واسط میان این کشور و جهان خارج ترسیم نماید. بیشک، برای نگارنده این اثر، مطالعه و پژوهش در زمینه پویشها و روندهای سیاسی کنونی احزاب سیاسی جامعه ارمنستان و نیز تحلیل پیامدها و نتایج عملکرد این احزاب، بدون توجه عمیق به پیشینه تاریخی، سیر تحول احزاب سیاسی ارمنی و مسائل بنیادینی چون نسلکشی ارامنه، مسئله قره باغ، مسئله حفظ هویت ملی ارامنه در سراسر جهان، امنیت دیاسپورای ارمنی و ارتباط میان جامعه ارمنستان و جامعه دیاسپورای ارمنی امکانپذیر نبوده است.»
وی در ادامه مینویسد: «در پژوهش پیش رو نگارنده به خوبی توانسته است احزاب ارمنی را بر مبنای میزان پایگاه مردمی و نیز سطح اعتماد جامعه مدنی طبقهبندی نماید. همچنین نویسنده اثر قابلیت بالایی در ترسیمنمودن ویژگیهای اندیشه سیاسی ارمنی و ارائه روندهای سیاسی جامعه ارمنی داشته و در نهایت توانسته است به نتایج دقیق و صحیحی دست یابد. ویژگی دیگر این اثر این است که پژوهشگر سیر تحول اندیشه سیاسی ارمنی را صرفا از دیدگاه درونحزبی و منحصر به دورن جامعه و حکومت ارمنستان ننگریسته است. روشن است که اگر اندیشه سیاسی یا ایدوئولوژی که از حوادث و رخدادهای منطقه و تحولات ژئوپلیتیکی، مجزا و یا به دور باشد، نمیتواند نقش خود را به طور کامل در خدمت منافع جامعه ایفا نماید.»
نویسنده در مقدمه کتاب مینویسد: «متاسفانه طی دو دهه گذشته در محافل علمی و تحقیقاتی کشورمان مساله ارمنستان مورد غفلت قرار گرفته است و قریب به بیشتر منابع فارسی بر موضوعات حوزه سیاست خارجی ارمنستان یا تحولات قرهباغ متمرکز شده است. تنها اثر قابل تامل در این حوزه، کتاب سیاست و حکومت در ارمنستان نوشته جلیل روشندل و رافیک قلیپور است که در ابتدای دهه ۱۳۷۰ منتشر شد و در دو دهه گذشته، چندین بار همراه با اصلاحاتی در قالب کتابهای سبز وزارت امور خارجه تحت عنوان ارمنستان منتشر شده است. اما در همین اثر نیز تنها یک بخش به تحولات سیاسی جامعه ارمنستان – آن هم در حد کلیات- اختصاص یافته و در آن اشاررات کوتاهی تنها به فعالیت دو حزب سیاسی ارمنستان، یعنی فدراسیون انقلابی ارمنی (داشناکسوتیون) و جنبش ملی ارامنه شده است. از اینرو، با گذشت بیش از دو دهه از استقلال ارمنستان، هیچ اثر مستقل، جامع و مدونی در زمینه جریانهای سیاسی و فکری تنها همسایه مسیحی ایران تولید نشده است.»
در بخشی از این کتاب درباره شناسایی قتل عام ارامنه به عنوان نسلکشی در سطح بینالمللی در صفحه ۲۶۵-۲۶۶ میخوانیم: «جامعه دیاسپورای ارامنه به عنوان بازماندگان و نوادگان قربانیان قتل عام سال ۱۹۱۵ میلادی، با حساسیت بسیار بالایی سرنوشت سیاسی و حقوقی این رویداد را دنبال مینمایند. سالهای طولانی آوارگی، مخزنی از خاطرات مربوط به آزار و اذیتهای ترکها را در میان آنان ایجاد کرده و زنده نگه داشته است. به همین دلیل کانون اصلی فشار دیاسپورای ارامنه، دولت ترکیه است. آنها خواهان پذیرش رسمی وقوع رویداد سال ۱۹۱۵ از سوی دولت ترکیه به عنوان نسلکشی و جنایت علیه بشریت و نیز عذرخواهی رسمی آنکارا و پرداخت غرامت به بازماندگان این رویداد هستند. امری که دولت ترکیه طی ۱۰۰ سال گذشته همواره آن را به شدت رد نموده است.»
نویسنده این کتاب، ولی کوزهگر کالجی (متولد ۱۳۵۸) از اعضای شورای نویسندگان ایراس است. وی تحصیلات کارشناسی خود را در رشته علوم سیاسی در دانشگاه مازندران (بابلسر) و دوره کارشناسی ارشد را در گرایش روابط بینالملل در دانشگاه تهران با دفاع از پایان نامهای با عنوان «نظریه مجموعه امنیتی منطقهای: مطالعه موردی منطقه قفقاز جنوبی» به پایان رساند.
وی فعالیت حرفهای خود را از بهمن ۱۳۸۷ به عنوان پژوهشگر گروه مطالعات اوراسیا در مرکز تحقیقات استراتژیک (مجمع تشخیص مصلحت نظام) آغاز کرد و به موازات آن به همکاری با مراکز تحقیقاتی دیگری نظیر موسسه مطالعات ایران و اوراسیا (ایراس) گروه آسیای مرکزی و قفقاز در دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه، موسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر تهران پرداخت.
تالیف سه کتاب با عناوین «مجموعه امنیتی منطقهای قفقاز جنوبی» (انتشارات پژوهشکده مطالعات راهبردی)، «تحولات سیاسی جامعه ارمنستان (۱۹۸۸- ۲۰۱۳ میلادی)» و «جریانهای سیاسی جامعه ارمنستان (مبانی فکری، دیدگاهها و رویکردها)» از مهمترین فعالیتهای پژوهشی این پژوهشگر به شمار میرود.
چاپ نخست کتاب «جریانهای سیاسی جمهوری ارمنستان: (مبانی فکری، دیدگاهها و رویکردها)» تالیف ولی کوزهگر کالجی در ۳۲۰ صفحه، شمارگان یکهزار نسخه و بهای ۲۰ هزار تومان از سوی انتشارات آشیان چاپ و منتشر شده است.