به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ کمال تبریزی کارگردان سینما و تلویزیون ایران این روزها فیلم سینمایی «طعم شیرین خیال» به تهیه کنندگی محمد علی حسینی نژاد را روی پرده سینماهای کشور دارد، فیلمی که جزو اکران نوروزی سینماها بوده و از ۲۰ اسفند ماه به نمایش در آمده است.
«طعم شیرین خیال» داستان دختری به نام شیرین است که ماجرای خواستگاری استادش از خود را تعریف می کند. شهاب حسینی، نازنین بیاتی، نادر فلاح، نازنین فرهانی و پریوش نظریه از جمله بازیگران این فیلم هستند.
اکران «طعم شیرین خیال» در سینماهای کشور، بهانه ای شد تا با کمال تبریزی کارگردان این فیلم و محمد علی حسینی نژاد تهیه کننده اثر در خبرگزاری مهر به گفتگو بنشینیم.
در قسمت اول این مصاحبه کمال تبریزی به اهمیت نگهداری و محافظت از طبیعت اشاره و بیان کرد که طبیعت از جمله دغدغه های اصلی او به شمار می رود و سال ها دوست داشته تا فیلمی با چنین موضوعی را جلوی دوربین ببرد. همچنین حسینی نژاد نیز در بخش ابتدایی این گفتگو بر این نکته تاکید کرد که میزان ضرری که بشر برای استفاده از انرژی های فسیلی هزینه می کند بسیار بیشتر از منفعتی است که در استفاده از این گروه انرژی می برد.
بخش دوم گفتگو با عوامل فیلم «طعم شیرین خیال» به بحث روی فیلمنامه و روابط میان شخصیت های مختلف فیلم متمرکز بود. در این بخش تبریزی به فضای خانوادگی و به تصویر کشیدن روابط اعضای یک خانواده سنتی در یک شهرستان اشاره کرد. خانواده ای که روابط آن ها و نوع واکنش ها و علاقه ای که نسبت به یکدیگر دارند، می تواند یک نوستالوژی دوست داشتنی برای مخاطبان به وجود بیاورد، نوستالوژی که برای این کارگردان هم دوست داشتنی است.
وی به غیرعادی بودن شخصیت «گروس» در فیلم نیز اشاره کرد و معقتد بود تمام تلاش خود را کرده تا مخاطب حس کند «گروس» غیر عادی است و همان طور که ما زندگی می کنیم به زندگی نگاه نمی کند. در واقع «گروس» تنها در چشم ما غیر عادی است و تنها کسی که در فیلم درست زندگی می کند، اوست.
همچنین حسینی نژاد در این بخش از مصاحبه به کارگردانی کمال تبریزی اشاره کرد و بر این باور بود که هیچ فردی به غیر از تبریزی نمی توانست چنین فیلمی را جلوی دوربین ببرد. او معتقد بود فردی که چنین فیلمی را می سازد باید به پیوند میان انسان و طبیعت اعتقاد داشته باشد. همچنین کارگردان چنین فیلمی باید به طبیعت علاقمند باشد و مهمتر از همه اینکه تمام مفاهیم را با یک زبان شیرین، دل نشین و خوش آیند به مخاطب انتقال دهد و تبریزی بهترین گزینه برای کارگردانی «طعم شیرین خیال» بود.
در بخش سوم و پایانی این مصاحبه کمال تبریزی به چگونگی انتخاب بازیگران اشاره کرد و اینکه از ابتدا قرار بوده «گروس» شخصیتی جداگانه از بقیه نقش ها باشد و اهل شهر کرمان هم نباشد به همین دلیل شهاب حسینی را برای این نقش انتخاب کرده اند. وی همچنین عنوان کرد که بازیگران نقش های خانواده و دوستان «شیرین» نیز همه از هنرمندان کرمانی بودند، اما برای انتخاب بازیگر نقش «شیرین» با کمی مشکل روبرو شده اند چرا که برای این نقش نیازمند بازیگری بودند که بتواند تمام ریزه کاری های این شخصیت را به درستی بازی کند به همین دلیل بعد از مورد بررسی قراردادن بازیگران مختلف در نهایت نازنین بیاتی را برای این نقش انتخاب کرده اند.
در این گفتگو کارگردان به ساخت فیلم در شهرستان ها اشاره کرد و گفت اگر فیلمنامه ای این پتاسنیل را داشت که بتوان آن را در خارج از تهران جلوی دوربین برد، حتما باید چنین کاری را انجام داد. در چنین شرایطی نه تنها مکان و فضای متفاوت تری برای فیلمبرداری وجود دارد، بلکه می توان تصاویری از ساختمان هایی ضبط کرد که شاید طی چند سال آینده از بین رفته باشند.
حسینی نژاد تهیه کننده این فیلم نیز با اشاره به پروژه ای که شخصیت گروس در این فیلم در رویای ساختنش است و بر مبنای آن محلی را احداث می کند که در آن همه اتفاقات بر مبنای سازگاری با معیارهای محیط زیست شکل گرفته و «دل عالم» نام دارد، عنوان می کند برای طراحی این پروژه از شهرک هایی که براساس انرژی های نو و طبیعی در کشورهای دیگر ساخته شده استفاده کرده اند که البته با توجه به معماری داخلی، ایرانیزه شده است.
در بخش پایانی این مصاحبه با ما همراه باشید:
*در «طعم شیرین خیال» علاوه بر نشان دادن رابطه عاطفی که بین گروس و شیرین وجود دارد، می توانیم مقابله خیر و شر یا همان حضور «ضد قهرمان» را در داستان ببینیم. کنش و واکنش بین گروس و خانم سامری نیز از جمله بخش های است که به آن توجه شده است.
تبریزی: زمانی که قصه ای را تعریف می کنیم در مقابل یک قهرمان باید یک ضد قهرمان وجود داشته باشد تا مخاطب بتواند نسبت به قهرمان احساس سمپاتی و همذات پنداری کند. به همین دلیل همیشه باید مانعی در برابر قهرمان باشد، این یک قاعده ازلی و ابدی است پس خیر و شر لازمه بیان یک قصه هستند.
خانم ثمینی هم سعی کرده نقل قصه را شبیه قصه های اساطیری ایران کند، یعنی لایه های مختلف رمزآلود از جلوی چشم مخاطب برداشته شود. طبیعتا دکتر سامری که از اسم او هم معلوم است مانند «گوساله سامری» همه را از راه اصلی دور می کند و به سمت دیگری می برد نیز باید در فیلم قرار می گرفت تا بگوییم اگر اتفاقی پیرامون ما به لحاظ گرایش به سمت محیط زیست و حفظ طبیعت رخ نمی دهد به این دلیل است که نیروهایی و حتی انسان هایی در کنار ما زندگی می کنند که مخالف این حرکت عمل می کنند و رفتارشان نیز بیشتر به دلیل منافع مادی و دنیایی است.
اما در نیروی خیر همیشه یک منفعت معنوی وجود دارد. امروزه هم بحث زمین خواری و از بین بردن جنگل ها و شکار حیوانات مطرح است که نشان می دهد نیرویی وجود دارد که موانعی را برای حفظ طبیعت شکل می دهد.
حسینی نژاد: متاسفانه برخی از افراد تنها به دنبال بلعیدن هستی هستند.
*پروژه «دل عالم» که گروس در فیلم به دنبال ساخت آن است پروژه جالب و دوست داشتنی است که می تواند در واقعیت هم شکل بگیرد. سوژه نمایش چنین پروژه ای از کجا شکل گرفت؟
حسینی نژاد: زمانی که قرار شد خانم ثمینی در این پروژه کنار ما باشد بعد از صحبت هایی که انجام دادیم، تصمیم گرفتیم فیلم کمی «کرمانیزه» شود بنابراین با خانم ثمینی به کرمان سفر کرده و از بخش های مختلف این استان بازدید کردیم. در این سفر به شعری در آرامگاه «شاه نعمت الله ولی» در ماهان برخورد کردیم که بیتی از آن می گفت «کرمان دل عالم است و ما اهل دلیم». خانم ثمینی از این بیت عکس گرفت و پیشنهاد داد که این نام می تواند بهترین گزینه برای محلی باشد که گروس در آن زندگی می کند.
*فکر می کنم این فیلم می تواند انگیزه ای ایجاد کند تا چنین شهرک هایی در کشور ساخته شود.
حسینی نژاد: البته در بسیاری از کشورها چنین شهرک هایی در حال ساخت است. برای طراحی «دل عالم» عکس و نمونه هایی از این شهرک ها جمع آوری کردیم اما این را هم باید بگویم که در طراحی شهرک «دل عالم» سعی کردیم معماری ایرانی را رعایت کنیم.
*انتخاب لوکیشن های «طعم شیرین خیال» قابل توجه بود، چرا که به خوبی طبیعت کرمان را نشان می داد. انتخاب لوکیشن های فیلم بر چه اساس انجام شد؟
تبریزی: برای پیدا کردن مکان هایی که برای این فیلم می خواستیم به غیر از لوکیشن های کویر و دانشگاه، کار بسیار سختی را پشت سر گذاشتیم و برای انتخاب خانه ها زمان زیادی را صرف کردیم. کرمان یک شهر سنتی و بومی و دارای معماری خاص است. اما متاسفانه این شهر هم مانند دیگر شهرها درگیر معماری عجیب و غریبی است که هیچ تناسبی با معماری سنتی ایران ندارد، معماری که چهره بسیاری از شهرها و خانه های ایرانی را تخریب کرده است. همین مساله سبب شد تا گزینه های ما برای انتخاب خانه هایی که می توانست برای فیلمبرداری مناسب باشد بسیار کم شود.
حسینی نژاد: البته ما به دنبال خانه ای با معماری بومی بودیم اما این به آن معنا نبود که به دنبال معماری از کار افتاده باشیم، بلکه به دنبال معماری بودیم که در آن زندگی جاری باشد. ما به خانه های بسیاری سر زدیم اما بسیاری از خانه ها یا مخروبه بود و یا اجازه کار در آن را به ما نمی دادند.
تبریزی: یکی دیگر از مشکلات ما این بود که بسیاری از خانواده های سنتی که در خانه هایی که می توانستند برای ما مناسب باشند، زندگی می کردند چندان تمایل نداشتند که آرامششان با حضور گروه فیلمبرداری به هم بریزد. در نهایت خانه ای را که انتخاب کردیم در شهر بردسیر در نزدیکی کرمان بود که البته خانواده ای که این خانه را در اختیار ما قرار دادند همکاری بسیاری با ما کردند هرچند آشنایی با چگونگی کار گروه های فیلمبرداری نداشتند.
همیشه به این مساله فکر می کنم که اگر فیلمنامه ای به ما این امکان را می دهد تا از دل تهران بیرون بیاییم و در شهرستان ها فیلم بسازیم چرا این کار را انجام ندهیم. در چنین شرایطی می توانیم بسیاری از نقاط کشور را به لحاظ تصویری به ثبت رسانیم و آن را معرفی کنیم. نگرانی ما این است که تعداد خانه های قدیمی بسیار کم هستند و با تصویربرداری از این خانه ها این امکان به وجود می آید که اگر روزی دیگر آن خانه وجود نداشت حداقل تصویر آن به عنوان یک کار فرهنگی باقی بماند. خوشبختانه در این فیلم توانستیم تصاویری داشته باشیم که بتواند زیبایی آن فضا را تشدید کند. در واقع خانه ای که در فیلم شاهدش هستیم به نوعی حس وجود سنت در کنار مدرنیته را نشان می دهد.
*در این فیلم علاوه بر حضور بازیگران شناخته شده، بازیگران کرمانی نیز حضور داشتند. انتخاب بازیگران بر چه اساس انجام شد؟
تبریزی: قصد ما این بود که برای خانواده شیرین از بازیگران کرمانی استفاده کنیم. به گونه ای که نادر فلاح پدر خانواده خود کرمانی است و در حال حاضر از جمله پیشکسوتان عرصه تئاتر در کشور به شمار می رود. در کنار او مادر، مادر بزرگ و برادر شیرین هنرمندان کرمانی هستند اما پیدا کردن بازیگری برای نقش شیرین برایمان بسیار سخت بود. چرا که کارکتری مانند شیرین علاوه بر اینکه باید لهجه کرمانی می داشت باید از لحاظ فیزیکی و توانایی بازیگری هم مورد توجه قرار می گرفت.
البته از ابتدا می دانستیم که گروس را نباید از کرمان انتخاب کنیم و در نهایت شهاب حسینی را برای این نقش برگزیدیم. برای نقش شیرین نیز تصمیم گرفتیم از بازیگری که حرفه ای تر باشد و بتواند ظرایف مورد نظر برای نقش را اجرا کند، استفاده کنیم. به همین دلیل از نازنین بیاتی برای بازی در این نقش استفاده کردیم، بازیگری که سابقه خوبی در سینما دارد. برای لهجه او از کمک نادر فلاح استفاده کردیم که فلاح نیز به خوبی لهجه کرمانی را به نازنین بیاتی آموزش داد.
حسینی نژاد: یکی از دغدغه های ما این بود که شخصیت شیرین این فیلم باید شیرین و پاک باشد، گزینه های مختلفی داشتیم تا در نهایت به نازنین بیاتی رسیدیم.
*موسیقی فیلم به خوبی مرتبط با مضمون و جغرافیای فیلم است. چون تلاش شده با توجه به اینکه داستان فیلم در شهر کرمان رخ می دهد از موسیقی بومی این منطقه نیز برای ساخت موسیقی بهره گرفته شود.
تبریزی: همان ابتدا و در مرحله پیش تولید بحث انتخاب آهنگساز بین من و تهیه کننده مطرح شد. آقای سخاوت دوست اصالت کرمانی دارد و به همین دلیل به موسیقی نواحی و بومی این منطقه آشنا است. زمانی که نمونه کارهای او را گوش دادیم، تصمیم گرفتیم تا با او برای ساخت موسیقی «طعم شیرین خیال» همکاری کنیم.
احساسم این بود که خیلی خوب است که جنس دیگری از موسیقی را در این فیلم داشته باشیم که یادآور موسیقی کرمان باشد. فکر می کنم موسیقی فیلم خیلی خوب و به جا بوده و با حس و ساختمان فیلم هماهنگ است.
* شیرین به عنوان راوی قصه در فواصل داستان و زمان وقوع موقعیت ها و رخدادهای فیلم از فضا فاصله گرفته و قصه اش را برای مخاطب روایت می کند. چنین کاری هم برای بازیگر و هم برای کارگردان سخت به نظر می رسد. چطور تصمیم گرفتید تا این نوع از روایت را برای «طعم شیرین خیال» انتخاب کنید؟
تبریزی: به ندرت در سینمای ایران پیش آمده که راوی داستان رو به دوربین صحبت کند. در «طعم شیرین خیال» باید یک راوی می داشتیم به همین دلیل از فاصله گذاری که از گذشته در تئاتر رواج داشته، استفاده کردیم اما با توجه به اینکه این فاصله گذاری قرار بود در سینما استفاده شود باید برای آن یک تعریف در نظر می گرفتیم. یکی از تعاریف فاصله گذاری در تئاتر این است که زمانی که درگیر قصه و فضای نمایش هستید لحظه ای یکی از کارکترهای فیلم، مخاطب را از فضای نمایش دور می کند و توضیحاتی را برای او ارائه می دهد.
به این فکر کردم تا این تعریف را با استفاده از قوانین سینمایی در فیلم وارد کنم. یکی از تعاریف این نوع فاصله گذاری این است که زمان نمایش را برای مخاطب ثابت نگه می دارد به همین دلیل تصمیم گرفتم تا راوی را به صحنه بیاورم حتی اگر در واقعیت داستان، راوی در این صحنه حضور نداشته باشد.
نکته بعدی این بود که راوی نباید توسط دیگر کاراکترها دیده می شد که این مسئله تجربه جدیدی بود و تصمیم گرفتم تا چنین تغییری را در قاعده کلاسیکی که وجود دارد، انجام دهم. در این سکانس ها تنها کسی که دچار انجماد نمی شود راوی است که باید به صحبت های خود ادامه دهد. این ایده ای بود که فکر می کردم می تواند نتیجه خوبی داشته باشد و نهایتا هم معتقدم این مساله در فیلم جا افتاده است.
این کار هم به جذابیت فیلم کمک کرد و هم تجربه جدیدی در حوزه سینما به شمار می رفت.