به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ متن پیش رو بخشی از جزوۀ «تفکر، فرهنگ، تمدن» که درسگفتارى است از محمد جبارپور در باب نسبت تفکر، فرهنگ و تمدن.
در این نوشتار تفاوت مقام نظر و عمل بررسی و در مسأله «مواجهه با غرب» تبیین میشود.
مقام نظر و عمل با هم بسیار متفاوت هستند، تا زمانی که تصور درستی از یک موضوع نداشته باشیم، نمی توانیم در مورد آن اظهار نظر کنیم. این تصور درست در مقام نظر به دست میآید که همین تصور درست مبنای عمل افراد قرار می گیرد. در بحثهای غربشناسی، در مقام نظر معمولاً اختلاف نظرها خیلی جدی نیست، اما بحث اصلی در موضع و عملکردی است که افراد در مواجهه با تکنولوژی و به کارگیری آن دارند. در بحثهای نظری از صحبتهای شهید مطهری هم چنین بر می آید که ایشان هم قائل به این نکته بودند که تکنولوژی، فرهنگش را هم با خودش می آورد.
امام خمینی(ره) در سخنرانی در جمع دبیران مدارس استان آذربایجان شرقی در شانزده آبان ۱۳۵۸ بحثهایی را دربارۀ غرب مطرح می کنند و این نکته را خاطر نشان می فرمایند که رأس همه مشکلات ما غربزدگی موجود در کشور و یکپارچگی تأثیر تفکر غربی است. اگر شما فرهنگ غرب را اتخاذ کنید، سیاستش را هم با خودش می آورد. اگر ما آنچه را غرب به عنون ترقی به ما می دهد نمیگرفتیم و بین ما و غرب یک دیواری حائل می شد، برای ما بهتر بود. مقام معظم رهبری هم در یکی از دیدارها می فرمایند که علوم انسانی ما غربی است و باید مبنایش را خودمان از دل دین و قرآن دربیارویم. در مورد سیستم آموزش پرورش هم همین نکته را گوشزد می کنند و می فرمایند که بروید و سیستم آموزش و پرورش را اصلاح کنید. در دیدار با دانشجویان نیز می فرمایند بروید مرزهای علم را بشکنید.
لازم است که بین مقام نظر و عمل تفکیک قائل شویم. در مقام نظر، هر فرد می تواند یک تفکر خاصی داشته باشد، اما همین فرد بنا به اقتضائات، در مقام عمل نوع دیگری عمل کند که با نظرش متفاوت باشد. ما دو نگاه را در برخورد با غرب در مقام عمل رد میکنیم؛ نگاه اول قائل است که کل غرب را باید رد کرد و نگاه دوم این دیدگاه را دارد که کل غرب را می شود پذیرفت، اما آنچه مد نظر ماست، برخورد گزینشی با غرب است.
«برخورد گزینشی» به این معنا نیست که فلان ابزار خوب است و من قبولش دارم پس از آن استفاده میکنم. منظور از برخورد گزینشی این است که این ابزار اگرچه در مقام نظر بد است و جهتدار است، اما برای سازوکار ادارۀ جامعه لازم است و آن را قبول می کنم. به عنوان مثال در زمینۀ اقتصادی، علی رغم اینکه بانک را ربوی می دانیم، اما حکم به حلیتش می دهیم. با توجه به اقتضائاتی که برای ادارۀ جامعۀ اسلامی وجود دارد و برای حفظ نظم جامعه، موقتاً از بانک استفاده می کنیم.
دلیلش این است که بر اساس مبانی خودمان هنوز به مقام عمل نرسیدهایم و تئوری نداریم یا تئوری داریم ولی هنوز به عمل تبدیل نکرده ایم. در واقع جایگزینی برایش نداریم. پس بدین شکل می توان مطرح کرد که آنچه در فضای گزینشی مد نظر است، این نیست که آنچه به دنبالش می رویم لزوماً مطلوب است. بلکه بنا به دلایل مختلف که مهمترین آنها ادارۀ حکومت اسلامی است بالاجبار از این سنخ ابزارآلات استفاده می کنیم. گزینش به این معناست که در مقام نظر قبول داریم که فلان چیز بد است، اما در مقام عمل ناگزیر از قبول آن هستیم.