به گزارش فرهنگ امروز به نقل از تسنیم؛ هر ساله با آغاز به کار نمایشگاه کتاب حجم قابل ملاحظهای از آثار منتشر شده در چند سال اخیر در دسترس مخاطبان قرار میگیرد، اما این سیل خروشان کتاب با خود سنگریزههایی دارد که ذهنها را گاه میخلد. نه بر دنیای مخاطبش تأثیر میگذارد و نه بر آخرتش. تنها برای یک هدف منتشر میشود: پول.
بیست و هشتمین دوره نمایشگاه کتاب تهران هم از این قاعده مستثنی نبوده و در راهروهای خود کتابهای بیمحتوایی را جای داده است که عموماً در موضوعات عامهپسند نوشته شدهاند. کتابهایی مانند طالعبینی، کتابهای شبه روانشناسی، فال و... که با علم به اینکه مخاطب عامهپسند خود را دارد و در نهایت میتواند هزینههای ناشرش را چندین برابر تأمین کند، منتشر میشود. برخی حضور این دسته از کتابها در نمایشگاه را بیایراد و اشکال میدانند و برخی نیز معتقدند که انتشار این دسته از آثار نه تنها زمینه آشفتگی در نمایشگاه را ایجاد میکند که حتی انتشار آنها اسرافی است بر جان واژگان و طبیعت.
اما مهمترین اشکالی که در این ایام بر حضور این قبیل از آثار در نمایشگاه وارد میشود، ایجاد سردرگمی مخاطب در نمایشگاه و تغییر دادن ذائقه اوست.حضور غرفههای متعددی که به عرضه این دسته از آثار میپردازند به همراه جمعیتی که فرصت خود را برای خرید بهترین کتاب ممکن صرف کرده است، موجب میشود تا به قول برخی از فعالان «آدرس اشتباهی»به مخاطب داده شود. عموماً این دسته از آثار با عناوین جذاب که تنها برای جذب مخاطب نوشته و طراحی شده است، امکان دارد هر خواننده مبتدی کتاب را به سمت خود جلب کند. شلوغی برخی از این غرفهها مؤید این نکته است.
حال پرسش اینجاست که حضور این قبیل آثار چه تبعات منفی و شاید مثتبی میتواند داشته باشد؟ آثاری از این دست به شیوههای مختلف تلاش دارند که مخاطب را به سمت خود جلب کنند؛ گاه با پس و پیش کردن محتوای منابع دینی و ادعیه و ... و گاه با مهمل بافیهای به ظاهر منطقی برای توجیه موضوعات مختلف. از این رهگذر؛ دود چنین آثاری در وهله نخست به چشم مخاطبانش میرود.
آب از سرچشمه گلآلود است
مرتضی آخوندی، مدیر انتشارات دارالکتاب الاسلامیه که حدود نیم قرن است در حوزه نشر فعالیت میکند، معتقد است آب را باید از سرچشمه صاف کرد. او درباره تأثیر منفی این نوع آثار در بازار کتاب و مخاطب میگوید: طبق آمار در نمایشگاه تعداد ۵۰۰ هزار عنوان کتاب عرضه شده است. در حالی که ۳ میلیون نفر در برخی از ایام برای بازدید از نمایشگاه کتاب میآیند، مشخص است که به راحتی نمیتوانند کتابهای خود را پیدا کنند و به سراغ آنها بروند. به عبارت دیگر کتابهای خوب در لابه لای کتابهای کممحتوا گم میشود.
آخوندی با بیان اینکه تعداد زیاد مراجعهکننده برای نمایشگاه کتاب تهران یک حسن است و باید از آن استقبال کرد، ادامه میدهد: راه حل این مشکل را، همانطور که قبلاً هم گفتهام، را باید از سرچشمه جست. برای این منظور علاوه بر اعمال نظر صحیح در ممیزی، باید خود ناشران هم همت داشته باشد و با ارائه فهرستی از بهترین آثار خود بتوانند راهی برای معرفی هرچه بهتر آثار خود باز کنند.
شبه کتابها و آدرس اشتباهی به مخاطب
وی با بیان اینکه اولین اشکال حضور چنین آثاری متوجه مخاطب میشود، میافزاید: کتابهای ناصواب بسیاری نوشته میشود که اول از همه مخاطب را با خود درگیر میکند. علاوه بر مخاطب، ناشران دیگری که تلاش دارند تا اثر قابل قبول ارائه کند نیز با مشکل مواجه میشوند. کتاب همانند یک غذا است. اگر این غذا فاسد باشد اما در لباس و ظاهر مناسب عرضه شود، اشکالاتش هم متوجه مصرفکننده میشود و هم شامل حال دیگر کسانی که غذای سالم تولید میکنند.
هرچند این مشکل بیشتر متوجه ناشران بزرگسال میشود، اما حوزه نشر کودک و نوجوان نیز از آن بیبهره نبوده است. پوران فصیحی یک زن خانهدار است که به همراه دو فرزندش به نمایشگاه کتاب آمده است. فصیحی با اشاره به چنین آثاری از ارائه آنها در نمایشگاه کتاب و حتی در کتابفروشیها انتقاد میکند و میگوید: چندینبار برای کودکانم کتابهای داستانی خریدم که با محتوای دینی مانند زندگی ائمه(ع) و... منتشر شده بود. وقتی کتاب را در وهله نخست تهیه میکنید، اصلاً متوجه نمیشوید که کتاب محتوای آنچنانی ندارد، اما بعد از مطالعه میبینید که با درست کردن یک ظاهر مناسب و خوش آب و رنگ کردن جلد کتاب، از محتوای آن زدهاند.
بنگاههای پولسازی شبهکتابها؛ دود به چشم چه کسی میرود؟
فعالیت شبهناشران یا به تعبیری کتاب سازان تنها مخاطبان را متضرر نمیکند، بلکه تبعات حضور آنها دامن ناشرانی که سالهاست با فراز و فرودها و خوشیها و ناخوشیهای صنعت نشر کنار آمدهاند نیز میگیرد. هزینهای که صرف این ناشران میشود، یکی از موضوعاتی است که برخی از ناشران به آن اشاره دارند. محمد حمزهزاده، مدیر عامل انتشارات سوره مهر، در این زمینه میگوید: علاوه بر اینکه سهم قابل توجهی از انرژی کشور مانند کاغذ و ... در اختیار این دسته از ناشران قرار میگیرد، حضور این نوع آثار در میزان سنجش مطالعه و آمارهای اینچنینی نیز تأثیرگذار است.
شاید با توجه به تبعات حضور این نوع نشر در کشور، زمان آن فرارسیده تا برای این زخم چارهای اندیشید. دوایی که هم در دست ناشر است، هم در دست مخاطب و صد البته در دست مسئولان امر. حمزهزاده با اشاره به همین موضوع، بر اصلاح آییننامههای اجرایی در نمایشگاه تأکید دارد و میگوید: به نظر من بهترین راه برای رفع این مشکل، اصلاح آییننامههای نمایشگاه است تا از این طریق سره از ناسره و کتاب از شبه کتاب مشخص شود.
انتخاب و گزینش آثار براساس محتوا راه حل دیگری است که میثم نیلی، مدیر عامل مجمع ناشران انقلاب اسلامی، برای رفع این مشکل ارائه میدهد. به اعتقاد او میتوان نمایشگاه کتاب را از حالت ناشرمحور به حالت محتوایی تغییر داد؛ به این صورت که کتابهای ارزشمند شناسایی و برای اهل کتاب ارائه داد.
هرچند هریک از راه حلهای مطرح شده از سوی ناشران- انتخاب محتوایی، تغییر در آییننامههای اجرایی و ارائه فهرستی از بهترین آثار از سوی ناشران- با کم و کاستیهایی مواجه است و میتواند هر یک نقاط پربحثی را داشته باشد، اما به نظر میرسد زمان آن رسیده است تا سه محور حوزه کتاب- ناشر، نویسنده و مخاطب- به فکر بیفتند و کمر همت بر رخت بربستن شبحهای حوزه نشر بربندند. به نظر میرسد زمان برای آزمون و خطا برای نمایشگاه کتاب به اتمام رسیده و وقت آن است که نشر کشور وارد مرحله تازه و حرفهایتری شود.