به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر، این نویسنده ایتالیایی کتاب دومش را بهترین، جالبترین و شخصیترین رمان خود میداند چرا که به گفته خودش، پر از غافلگیری است؛ «وقتی داستان را شروع کردم، نقشهام این بود که خودم قهرمان آن باشم. بنا بود این کتاب داستان زنگی نویسنده بسیار فقیری باشد که مادر، خواهران و برادرانش دشمنان هنر او هستند و نشان بدهد که چگونه در پایان، علیرغم دشمنی آنها، به موفقیت میرسد. اما چقدر تعجب کردم وقتی دیدم مادرم به قهرمان کتاب تبدیل شده بود و خواهرم از من صادقتر، قابلاعتمادتر و شجاعتر بود...».
پس از نگارش کتاب «مهاجر خوشبخت»، نقدهای حیرتانگیزی به پوزو وارد شد ولی بعد از مدتی دوباره غافلگیر شد چون هیچ اتفاقی نیفتاد یعنی پولدار و مشهور نشد و به عبارت بهتر فقیرتر از قبل شده بود. پوزو مجبور شد به جای یک جا در دو جا کار کند و بعد از مدتی با سوالاتی از این دست مواجه شد که چرا مخاطب باید اهمیت میداد که او چقدر از وجود خود را در این کتاب گذاشته است؟ چقدر به تک تک جملهها اهمیت داده است؟ چرا باید خانوادهاش به نوشتههایش اهمیت میداد وقتی حتی نان روزانهاش را تامین نمیکرد؟
اما بعد، غافلگیری دیگری رخ داد؛ در واکنش به یاسی که دچار آن شده بود و البته برای تامین معاش خانوادهاش، پوزو تصمیم گرفت یک کتاب پرفروش بنویسد. آن کتاب «پدرخوانده» بود. چهار سال طول کشید تا تمامش کند. اما او را به هدفش رساند. این کتاب پرفروش بود و پوزو این بار پولدار و مشهور شد. اکنون حدود ۵۰ سال از زمانی که ماریو پوزو «مهاجر خوشبخت» را نوشته است، میگذرد، تغییراتی که در فرهنگ و نقش زنان به وجود آمده و همچنین علاقه روزافزون به سوژههای قومی - نژادی از بسیاری جهات این کتاب را «معاصر» کرده است.
رمان «مهاجر خوشبخت» را فتحالله جعفری جوزانی به فارسی برگردانده و انتشارات روزنه کار، آن را در ۲۵ فصل، در ۳۸۴ صفحه، در شمارگان ۱۱۰۰ نسخه و با بهای ۱۸ هزار تومان راهی بازار نشر کرده است.