به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر، در آستانه روز بزرگداشت صدرالمتألهین، نشست علمی «بازخوانی و بازتعریف علوم اجتماعی از منظر حکمت صدرایی» به همت «مجمع عالی حکمت اسلامی» و با همکاری «مدرسه علوم اسلامی امام صادق(ع)» برگزار گردید.
حجت الاسلام حمید پارسانیا در نشست علمی «بازخوانی وبازتعریف علوم اجتماعی از منظرحکمت صدرایی» به تبیین ارتباط انفتاح عالم در قیاس با فرهنگ و تمدن اسلامی از منظر صدر المتألهین پرداخت.
وی با اشاره به اینکه گفتگوی زنده و فعالی بین فرهنگ و تمدن با عالم وجود دارد، گفت: در هرمونتیک گاهی موضوع تفسیر، متن است که در جهان اسلام این بحث دانش بی نظیری است. نوع دیگری از هرمونتیک که بعد از دیلتای آغاز شد، رویکردی است که متن را به تمام عرصه زندگی انسان گسترش می دهد و فن کنش و تفسیر رفتار و فعالیت هرآنچه در عرصه حیات می باشد است. در این دیدگاه، همه چیز از سنخ متن است. موج دیگر که بعد از هایدگر آغاز می شود و اصطلاحاً به آن موج فلسفی می گویند دیگر اختصاص به عرصه حیات ندارد بلکه همه علوم را چیزی از سنخ تفسیر می داند. حال در پایان این سخنرانی باید ببینیم می توانیم از منظر حکمت صدرایی نگاه چهارمی اضافه کنیم یا خیر.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در ادامه با اشاره به براهین موجود در حکمت مشاء و حکمت رایج افزود: در آنجا براهینی اقامه می شود که عالم ماده و طبیعیات نمی توانند علم داشته باشند. از طرف دیگر در بخشی از فرهنگ اسلامی بحث به صورت دیگری مطرح می شود مثلاً برخی آیات اشاره دارد که این عالم زنده است. از سویی دیگر نیز اهل معرفت و شهود چنین بحثی را بیان کرده اند.
وی افزود: صدرالمتألهین بر اساس مبانی خودش سریان علم را به همه عالم و حتی موجودات مادی هم اثبات می کند و برای اثبات مدعای خویش برهان اقامه می کند. ملاصدرا در جلد شش و هفت به این سوال جواب می دهد که اگر سریان علم در عالم طبیعت وجود دارد و این عالم زنده است پس چرا ما این ها را بی جان می بینیم.
در جایی ملاصدرا چهار علت جریان عادت، اصطلاحات عرف خاص و اصطلاحات علمی، احتجاب انسان و نیز اینکه جهان خود را از انسان پنهان می کند و آثار خود را ظاهر نمی کند را به عنوان علل اینکه مردم عالم طبیعت را زنده نمی دانند ذکر می کنند. از این چهار عامل دو عامل در حوزه فرهنگ عام و خاص است. فرهنگ عام در حوزه اعتبارات است و ما آن را تحقق می دهیم. تفسیری که از عالم بیان می کنیم در ظرف درک و آگاهی ما اتفاق می افتد که وقتی جمع می شود فرهنگ را می سازد و فرهنگ خاص هم برساخته ای است که با وضع اصطلاحات علمی ساخته می شود. این دو عامل باعث می شود که ما در حجاب باشیم و عالم را زنده نبینیم.
حجت الاسلام پارسانیا با اشاره به نقد برخی اندیشمندان حلقه فرانکفورت بر عقلانیت ابزاری که مبتنی بر نوعی هستی شناسی خاص است، افزود: خود پوزیتیویست ها این را نمی پذیرند و می گویند ما به صورت مستقیم از واقع با حس خبر می دهیم. در واقع همین حرف که پوزیتیویست ها می زنند، نشانه این است که نگاه خاصی به عالم واقع دارند که آن را به عنوان یک ماده خام و مرده می دانند. این نگاه جهان را مرده و انسان را یک فاعل مختار می داند که در جهان تصرف می کند.
وی افزود: صدرا می گوید این فرهنگ باعث می شود ما جهان را حی و علیم نبینیم و فرهنگ خاص علمی باعث القای این بحث می شود و این نگاه در دوره های مختلف آموزشی بازخوانی و بازتولید حجاب می شود.
وی با اشاره به اینکه علت ساخته شدن چنان فرهنگی این است که انسان در حجاب رفته و از حقیقت اعراض کرده است، افزود: در واقع عامل اصلی این است که انسان از حق دور شده است و در حجاب قرار گرفته است. هر چند که این دو عامل مدام همدیگر را تشدید می کند. عامل دیگر عملکرد عالم با انسانِ در حجاب فرورفته و از حقیقت اعراض کرده، است. سنت خدایی استدراج و مکر الهی باعث می شود که فقط این انسان نباشد که در حجاب فرورفته است بلکه جهان نیز خود را از انسان مخفی می کند.
وی با اشاره به ضرورت رفع این حجب در تمدن اسلامی گفت: اگر این چهار عامل احتجاب انسان هستند، باید این ها عوض بشوند مثلاً باید نظام آموزشی که مدام این جهان را تحکیم می کند عوض شود. از این رو باید فرهنگ عوض شود ولی تا زمانی که انسان در این حجاب فرورفته است، نمی تواند این فرهنگ را عوض کند. همانطور که تمدن جاهلانه باعث می شود که جهان خودش را پنهان کند، اگر تمدن اسلامی و الهی باشد رابطه جهان با انسان نیز عوض می شود. یعنی کنشگران درون فرهنگ فقط انسان ها نیستند بلکه جهان هم یک کنشگر است. تا ولایت الهی و فرهنگ اسلامی حاکم نشود، حقیقت عالم منفتح نخواهد شد. حقیقت عالم الان مخفی است و با تغییر فرهنگ عالم در آن تغییراتی اتفاق خواهد افتاد.