به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ نوزدهمین نشست «یک مؤلف، یک کتاب» شب گذشته (جمعه اول خرداد ۱۳۹۴) با حضور یوسف علیخانی، محمد شریفی، کیهان بهمنی و علیرضا سیف الدینی در شهر سرچشمه در استان کرمان برگزار شد. موضوع این نشست به ترجمه جدید از کتاب «پیامبر» جبران خلیل جبران، به قلم محمد شریفی، اختصاص داشت.
یوسف علیخانی با اشاره به اینکه در کشور ما وقتی فرد بزرگ یا مشهوری، کتابی را ترجمه میکند به اصطلاح در بسته میشود؛ گفت: به عنوان مثال زمانی که احمد شاملو کتاب «شازده کوچولو» را ترجمه کرد، دیگر هیچکس به سمت ترجمه مجدد آن نرفت. همین اتفاق با ترجمه نجف دریابندری از کتاب «پیامبر» هم افتاد و پس از انتشار ترجمه او انگار در ترجمه این کتاب بسته شده بود.
جبران خلیل جبران، انسان چندفرهنگی و چندزبانی
علیرضا سیفالدینی در این نشست، در سخنانی درباره نویسنده کتاب «پیامبر» گفت: جبران خلیل جبران در قرن نوزدهم میلادی، یعنی در قرنی زیسته که مکتبهای مختلف ادبی در آن حضوری فعال داشتهاند و اتفاقات زیادی در آن دوره رخ داده است.
وی ادامه داد: کودکی جبران پرفراز و نشیب بوده و در حال نوسان بین شرق و غرب گذشته؛ یعنی آدمی مثل او توانسته بین شرق و غرب حرکت کند تا هم فرهنگ شرق و زندگی شرقی را تجربه کند و هم فرهنگ غرب و زندگی غربی را.
این مترجم افزود: چنین انسانی میتواند چندفرهنگی و چندزبانی باشد و جبران نیز اینگونه بود و چنین انسانی با افراد یکفرهنگی و یکزبانی متفاوت است.
«پیامبر»، تلخ و آمرانه نیست
سیفالدینی با بیان اینکه انسانی مثل جبران به مسایلی که در تجربیاتش دیده، فکر کرده و در کنار تحصیل، نگرش و احساسات خودش را هم داشته، گفت: شیلر، از متفکران و شاعران دوره رمانتیسم، در مقاله «در باب شعر احساسی» شاعرها را به دو گروه تقسیم میکند؛ شاعرانی که سادهاند و به واسطه ناخودآگاه و احساسشان شعر نوشتهاند و شاعرانی که اندیشمندانه و طبق اصولی شعر نوشتهاند که این شاعران، برخلاف گروه اول، برای شعر منتظر الهام نمیمانند.
وی ادامه داد: از این منظر، وقتی به آثار جبران نگاه میکنیم، میبینیم او هردوی اینهاست؛ هم ساده است و هم اندیشمند؛ و وقتی هم کتاب «پیامبر» را میخوانیم بهخوبی به این موضوع پی میبریم.
سیفالدینی افزود: جبران خلیل جبران، مثل شاعری با زبان ساده، با قدرت ذاتی خود، در جماعت نفوذ میکند اما در عین حال حواسش هست که از اصولش دور نیفتد.
این نویسنده همچنین گفت: بین «چنین گفت زرتشت» اثر نیچه و «پیامبر»، شباهتهای دیده میشود؛ اما کتاب جبران خلیل جبران، مثل کتاب نیچه، تلخ و آمرانه نیست.
سیفالدینی افزود: در کتاب «پیامبر»، هرکس میآید و مطابق شغلی که دارد، از راوی سوال میکند و جواب میگیرد؛ و حرفها در این کتاب، یکجور نصیحت است.
پویاییِ زبان، بازترجمه را تایید میکند
در ادامه این نشست، كيهان بهمنی گفت: وقتی به سالن رسیدم و این استقبال را دیدم، غبطه خوردم. باور کنید در خیلی از جلسات پایتخت، چنین استقبالی از برنامههای نقد و بررسی کتاب نمیشود.
وی در ادامه، با اشاره به اینکه کتاب «پیامبر» پیش از این بارها ترجمه شده است، گفت: در تئوریهای ترجمه، افرادی مثل جرمی ماندی، مطرح میکنند که هیچ بحث و جدلی علیه بازترجمه وجود ندارد و بازترجمه به دلایل مختلف، موضوع پذیرفتهشدهای است.
بهمنی ادامه داد: یکی از دلایل این موضوع، پویاییِ زبان است؛ زبان در مقاطع مختلف، پویایی خود را دارد و از این جهت، نیاز به تجدید ترجمهها احساس میشود.
وی افزود: موضوع دیگر این است که هر مترجمی نگاه و ایدئولوژی خود را به اثر وارد میکند و همین، ترجمهها را متفاوت میکند.
اینبار مترجم «پیامبر»، شاعر هم بوده است
این مترجم با اشاره به اینکه چهقدر خوب است مترجم خودش اهل ادب باشد، گفت: خوشبختانه این اتفاق در ترجمه کتاب «پیامبر» با ترجمه آقای شریفی افتاده و اینبار یک شاعرِ مترجم، کتاب جبران خلیل جبران را ترجمه کرده است.
بهمنی با بیان اینکه برای بررسی یک ترجمه، میتوانیم به امتیازات و ویژگیهای مثبت کار یا بدیها و ایرادهای ترجمه بپردازیم، ادامه داد: من همیشه در کلاسهای ترجمه میگویم سادهترین کار دنیا ایرادگرفتن از ترجمه است و از کار هر مترجم بزرگی هم بالاخره میتوان ایرادهایی گرفت. پس مهمتر این است که ما بتوانیم ویژگیهای یک ترجمه را بگوییم.
مترجمها برای هم، حکم هوو را دارند!
وی افزود: مترجمها معمولاً برای هم، حکم هوو را دارند؛ همدیگر را قبول ندارند و با دیدن هم، روترش میکنند؛ اما من واقعاً مجذوب ترجمه محمد شریفی شدم و هرچه گشتم -جز چند نکته کوچک- عیبی در کار ندیدم.
مترجم رمان «خدمتکار و پرفسور» با اشاره به اینکه ترجمه شریفی از کتاب «پیامبر» زیباییهایی دارد، گفت: شریفی کتابی را برای ترجمه انتخاب کرده که سلسلهای از جملات از قبیل نقلقولهای ماندگار است و سختترین ترجمه هم، همین ترجمه جملات کوتاه است که از ترجمهی رمان و داستان سختتر است.
وی افزود: در این نوع از ترجمه، اول باید اختصار زبان و کوتاهی کلام را در نظر بگیرید؛ که در کتاب «پیامبر» مترجم به بریدگیهای زبان توجه کرده است.
مترجم کوشیده تا شعر از بین نرود
بهمنی با اشاره به اینکه معمولاً مترجم در برخورد با اثر، سراغ اولین انتخاب میرود و رد میشود، تصریح کرد: فقط یک مترجم شاعر است که درنگ میکند تا بهترین کلمات را انتخاب کند و آقای شریفی در ترجمه کتاب جبران خلیل جبران، چنین کرده است.
این مترجم با نقل این قول که «چیزی که در ترجمه بخار میشود و از بین میرود شعر است»، ادامه داد: این یعنی مترجم لایهی اول شعر را میآورد، اما لایههای بعدی از دست میرود؛ ریتم کار از دست میرود؛ ولی شریفی بسیار تلاش کرده تا بهوسیله صنایع ادبی، واجآرایی و از این قبیل، شعرها را حفظ کند و ریزشها را کاهش دهد و در این کار، موفق هم بوده است.
بهمنی همچنین گفت: کتاب «پیامبر» از آثاری است که فارغ از سانتیمانتالیسم امثال کوئیلو، جوابی به گرسنگی معنوی بشر میدهد؛ جبران خلیل جبران در این کتاب، نویدبخش دنیای زیباتری است و در قرنی که نحلههای مختلف فکری، دنبال ترویج پوچی بودهاند، به چنین تفکری نیاز است.
انگار در بسته شده بود
یوسف علیخانی، نویسنده و مدیر «نشر آموت» و ناشر کتاب «پیامبر» در ادامه نشست گفت: از من میپرسند چرا کتاب «پیامبر» را منتشر کردی و من در پاسخ میگویم جدا از ارزش کار جبران، دلیلش نوع ترجمه محمد شریفی است.
وی با اشاره به اینکه در کشور ما وقتی فرد بزرگ یا مشهوری، کتابی را ترجمه میکند به اصطلاح در بسته میشود؛ افزود: مثلاً این اتفاق با ترجمه شاملو از کتاب «شازده کوچولو» افتاد و همین اتفاق با ترجمه نجف دریابندری از کتاب «پیامبر» هم افتاده بود که بعد از ترجمه او انگار در بسته شده بود.
علیخانی ادامه داد: ما تا ۲۰ سال پیش، ۵۲ ترجمه از کتاب «پیامبر» داشتیم. ترجمههایی که ناشران چاپ میکردند و بعد هم گم میشد اما چند ترجمه به خاطر ویژگیهایشان میمانند و ماندگار میشوند.
نویسنده رمان «بیوهکُشی» گفت: غیر از ترجمه زیبای شریفی از کتاب «پیامبر»، ۴۷ صفحه اول کتاب هم که مقدمه است و از کتاب «آینههای روح» آمده، بسیار قابل توجه است و شامل مطالب تازه و بکری درباره جبران خلیل جبران است.
علیخانی بیان داشت: انتشار این کتاب، بهانهای شد برای دوباره خواندن «پیامبر» و دوباره دیدن محمد شریفی.
وی در پایان گفت: من همیشه به اهالی ادبیات کرمان حسودی میکنم؛ چون به رغم اختلاف سلیقهها، از هم حمایت میکنند؛ این موضوع متاسفانه در شهرهای دیگر، کمرنگ است.
احساس همانندیِ روحی با جبران
محمد شریفی، مترجم کتاب «پیامبر» هم در این نشست گفت: یکی از انگیزههای من برای ترجمه کتاب «پیامبر»، یک نوع احساس همانندی روحی با جبران خلیل جبران بود.
وی با بیان اینکه بیش از ۲۰سال پیش متن انگلیسی این کتاب را خوانده بودم و متن آن را در کلاسهای ترجمه با دانشجویانم کار میکردم، ادامه داد: چون بسیار این کتاب را دوست میداشتم حدود ۱۰ سال پیش ظرف یکهفته، آن را ترجمه کردم و البته کنار گذاشتم؛ زیرا میدیدم ترجمههای زیادی از آن شده و به انتشار ترجمهام رغبتی نداشتم.
شریفی تاکید کرد: دلیل رضایت دادن به انتشار ترجمهام این بود که سه چهار عنوان از مشهورترین ترجمهها را دیدم و از نظر من، مواردی در آنها رعایت نشده بود.
نویسندهی «باغ اناری» افزود: اشتباه در انتقال برخی از مفاهیم، از مشکلات آن ترجمهها بود؛ همچنین عدم وفاداری به متن در برخی از بخشها، یا اینکه انتخاب کلمات دقیق و زیبا، مورد توجه قرار نگرفته بود.
وی ادامه داد: مثلاً یکی از آن مواردی که رعایت نشده بود این بود که جبران در ابتدای جملاتش، از «and» به معنی «و» استفاده کرده، اما این در ترجمهها حذف شده است.
شریفی همچنین گفت: جبران که تحت تاثیر ادیان ابراهیمی بوده، در کتاب «پیامبر» کنشگری فلسفی دارد و از «چنین گفت زرتشت» نیچه نیز تاثیر گرفته؛ همچنان که من هم در ترجمه خود، تاثیر زبان والای شاملو را میبینم.
محمد شریفی نعمتآباد، متولد ۱۳۴۰ شهر بهرمان (رفسنجان)، نویسنده مجموعه داستان «باغ اناری» و شاعر مجموعههای «مگر سکوت خداوند» و «جزیرههای معطل» و مترجم کتاب «اسطورههای سرخپوستان امریکا» است. همچنین کتابهای «ایران در شرق باستان»، «عصر مفرغ در اروپا»، «کشف عصر مفرغ یونان» و «تل ابلیس» از مجموعه «مسشناخت»، از دیگر آثار ترجمه این نویسنده و مترجم است.
سلسله نشستهای «یک مؤلف، یک کتاب» که از سوی روابط عمومی مجتمع مس سرچشمه برگزار میشود، به نقد و بررسی آثار شاعران و نویسندگان اختصاص دارد. نوزدهمین نشست این برنامه به نقد و بررسی کتاب «پیامبر» نوشته «جُبران خلیل جُبران» با ترجمه محمد شریفی نعمتآباد نویسنده و شاعر استان کرمان، اختصاص داشت.
کتاب «پیامبر»، شاهکار ادبی «جبران خلیل جبران» است که دیماه سال ۱۳۹۳ با ترجمه تازه و متفاوتی از محمد شریفی، از سوی «نشر آموت» منتشر شد.