به گزارش فرهنگ امروز به نقل از سایت انسانشناسی و فرهنگ؛ مارک اولانو یادداشتی در این خصوص نوشت و معصومه خطیبی بایگی آن را ترجمه کرده است:
طی سالهای اخیر، پژوهشگران در تحقیقات زیادی به بررسی پدیدۀ « فرسودگی شغلی یا کارزدگی» پرداخته و اغلب اعداد و ارقام هشداردهنده ... و گاه متضادی منتشر کردهاند.براساس پژوهشهایی که کمیسیون عمومی سازمان علمی کار فرانسه CEGOS» » در اکتبر ۲۰۱۴ انجام داد، مشخص شد که یک چهارم فرانسویان مشکلات روانی حادی از نوع افسردگی یا فرسودگی شغلی را در محیط کاری خود تجربه کردهاند. این میزان به طور دقیق معادل ۲۶ درصد کارمندان و ۲۲ درصد از مدیران است. به علاوه ۵۳ درصد حقوقبگیران و ۶۸ درصد از مدیران اذعان داشتند که به طور مرتب در معرض استرس شغلی قرار دارند. به عقیدۀ اکثر این افراد، استرس شغلی تاثیری منفی بر روی سلامتشان میگذارد.
آیا یک چهارم فرانسویان در معرض خطرات ناشی از فرسودگی شغلی قرار دارند؟
طی سالهای اخیر، پژوهشگران در تحقیقات زیادی به بررسی پدیدۀ « فرسودگی شغلی یا کارزدگی» (۱)پرداخته و اغلب اعداد و ارقام هشداردهنده ... و گاه متضادی منتشر کردهاند.براساس پژوهشهایی که کمیسیون عمومی سازمان علمی کار فرانسه ( CEGOS» (۲» در اکتبر ۲۰۱۴ انجام داد (۳)، مشخص شد که یک چهارم فرانسویان مشکلات روانی حادی از نوع افسردگی یا فرسودگی شغلی را در محیط کاری خود تجربه کردهاند. این میزان به طور دقیق معادل ۲۶ درصد کارمندان و ۲۲ درصد از مدیران است. به علاوه ۵۳ درصد حقوقبگیران و ۶۸ درصد از مدیران اذعان داشتند که به طور مرتب در معرض استرس شغلی قرار دارند. به عقیدۀ اکثر این افراد، استرس شغلی تاثیری منفی بر روی سلامتشان میگذارد.
موسسۀ کارشناسی تکنولوژیای فرانسه « Le Cabinet d’expertise Technologia» که یک موسسۀ ارزیابی و پیشگیری از خطرات شغلی است، در ژانویۀ ۲۰۱۴ (۴) بررسیهایی بر روی سندروم فرسودگی شغلی انجام داد که بر اساس آن ۱۹.۵ درصد از جمعیت فعال فرانسه در شرایط کار افراطی قرار دارند ( این افراد حجم بسیار زیادی از کار را انجام میدهند). به طور معمول ۲۳.۵ درصد از جمعیت فعال جامعۀ فرانسه نیاز به اضافهکاری را احساس میکنند، پدیدهای که پژوهشگران آن را « کار اجباری » (۵) مینامند. این در حالی است که ۱۲.۶ درصد این افراد یعنی حدود ۳.۲ میلیون نفر به طور همزمان، کار افراطی و اجباری انجام میدهند.
مشاغل در معرض خطر
طبق پژوهشهای موسسۀ تکنولوژیا، کشاورزان که به طور همزمان در معرض زیادهکاری و فرسودگی احساسی هستند، به پرخطرترین حرفه اشتغال دارند. صنعتگران، تاجران، روسای شرکتها، کارمندان و مشاغل روشنفکری عالیرتبه به طور متوسط حدود ۲۰ درصد اضافهکاری میکنند. اما در این افراد علائم فرسودگی احساسی نمود کمتری دارد؛ بنابراین خطر ابتلای آنان به فرسودگی شغلی کمتر است.
براساس تحقیقات موسسه آماروک ( Amarok» (۶» ، تنها ۱۰ درصد از روسای شرکتها در ارتباطات کاری خود در شرایط فرسودگی شغلی قرار دارند. کارفرمایان با وجود تعداد کثیرشان، موقعیت کاری خود را تثبیتشده و دارای ارزش زیادی میدانند و لحظات دشواری را هم که بعضی اوقات تجربه میکنند، ناشی از خستگی نیست بلکه بیشتر به دلیل دلخوری از همکارانشان است. این شرایط برای کارگران و کارمندان کاملا برعکس است. این افراد با آنکه کمتر کار زیاد یا افراطی انجام میدهند، برعکس بیشتر از دیگران در معرض خطر فرسودگی شغلی قرار دارند. موقعیت خانوادگی نیز بر روی فرسودگی احساسی تاثیر میگذارد. افرادی که یک یا چند فرزند دارند و کسانی که تنها زندگی میکنند، آسیبپذیر تر هستند. زنان نیز در مقایسه با مردان در معرض خطرات بیشتری قرار دارند.
وقتی از فرسودگی شغلی سخن به میان میآید، حوزهای که حتما به آن اشاره میشود، حوزۀ سلامت و خدمات اجتماعی است. ارتباط مستقیم با افرادی که مشکلات جسمانی و روانی دارند، ساعات کاری نامنظم، شبکاری یا کار پایان هفته و کشیک بودن ... همۀ این عوامل باعث می شود کارکنان بیشتر در معرض خطر قرار بگیرند. در این حوزه، مشاغل زیادی با پیامدهای فرسودگی شغلی دستوپنجه نرم میکنند. در پژوهشی که محققان در سال ۲۰۱۱ انجام دادند (۷) و در آن میزان سلامت و رضایتمندی پزشکان در محیط کار مورد بررسی قرار گرفت، مشخص شد که حدود ۴۰ درصد از پزشکانی که در بیمارستانها مشغول به کار هستند، در معرض فرسودگی شغلی قرار دارند. از دیگر افرادی که دچار کارزدگی میشوند، میتوان به پرستاران، پیراپزشکان، مددکاران اجتماعی و همینطور آموزگاران، کارکنان حوزۀ دادگستری و پلیسها اشاره کرد.
سازماندهی جدید کاری و عوامل استرسزا
منابع استرسزای شغلی متعدد هستند. از نظر افرادی که در نظرسنجی موسسۀ CEGOS شرکت کردهبودند، مسئولیت کاری با ۶۴ درصد در جایگاه اول اهمیت قرار گرفت. از دیگر عوامل استرسزا میتوان به محیط نامناسب کاری، اعمال تغییرات مداوم در سازمان کاری، نبود سیاستهای حمایتی و احساس تنهایی اشاره کرد. به نظر میرسد تفکیک زندگی شخصی از زندگی کاری بیش از پیش سختتر شده است، به خصوص برای ۵۷ درصد از مدیرانی که در بازه زمانی شخصی به کار میپردازند. ۲۵ درصد از حقوقبگیران نیز با این مشکل روبرو هستند.
براساس پژوهشهای انجام شده در موسسۀ تکنولوژیا، فشار احساسی بالا در محیط کار باعث فرسودگی شغلی میشود. این فشار احساسی در شرایط نامساعد اقتصادی، کمبود بودجه و حجم زیاد کاری تشدید میشود. سرعت عمل در انجام کار، ارتباط مداوم با افراد، پنهان کردن احساسات، ملزم بودن به اجرای دستورات ضد و نقیض و گاه مخالف با ارزشهای شخصی از دیگر عواملی است که باعث می شود فرد در معرض فرسودگی شغلی قرار بگیرد.
براساس این پژوهشها « افزایش آسیبهای روانی در ۱۵ سال اخیر را میتوان یکی از پیامدهای انقلاب کاری در نظر گرفت ». امروزه، دودلی و تردید بسیار فراگیر است. اغلب کارها موقت هستند و افراد کمی از قراردادهای کار با دوره نامعین بهرهمند میشوند. فرد حقوقبگیر باید به طور مداوم در تکاپو باشد، باید بتواند خود را با تغییرات هماهنگ سازد، به طور دائم نوآوری داشتهباشد، در شرایط اضطراری کار کند بیانکه هیچ تضمینی برای آینده شغلی خود داشتهباشد. بسیاری از سازمانهای کاری با سیاستهای تشویقی ارتقای شغلی یا افزایش حقوق، کارکنان خود را به سمت تعهد بیشازحدکاری و اضافهکاری سوق میدهند. در بین حقوقبگیران همبستگی جای خود را به رقابت دادهاست.
عوامل فردی
علاوه بر مشکلات مربوط به محیط شغلی، بعضی از تیپهای شخصیتی ممکن است بیشتر در معرض فرسودگی شغلی قرار بگیرند. به طور مثال، افرادی که وسواس خاصی در انجام کار دارند، افرادی که از خود توقع زیادی دارند و نسبت به کمکاری احساس بسیار بدی دارند. هم چنین کسانی که زندگی شخصی خود را فدای زندگی کاری میکنند و یا در مواقع مشکلات از کسی کمک نمیخواهند. برعکس، ایجاد تعادل بین فعالیتهای شخصی و کاری، داشتن روابط دوستانه و خانوادگی، داشتن شخصیتی انعطافپذیر و نه چندان جاهطلبانه از جمله راهکارهایی است که از فرد در مقابل خطرات فرسودگی شغلی محافظت میکنند.
خودکشی و فعالیت شغلی
کارزدگی در موارد حاد میتواند منجر به خودکشی شود. موسسۀ نظارت بر سلامت در فرانسه (۸)، آمار خودکشیهای مربوط به کار را از سال ۱۹۷۶ تا کنون اعلام کردهاست. در راس این آمار، مشاغلی به چشم میخوردند که به شدت در معرض خطر فرسودگی شغلی قرار دارند. بر اساس این گزارش، نرخ خودکشی در بین کشاورزان سه برابر کارمندان است. همهساله از بین ۱۰۰،۰۰۰ کشاورز، ۳۲ نفر خودکشی میکنند که این رقم برای کارمندان حدود ۸ نفر است. برای شغلهای جنگلداری یا ماهیگیری و یا مشاغلی که فرد اغلب تنهاست و ساعات طولانی کار میکند، وضع به همین منوال است. در سطح حقوقبگیران، کارگران بیشترین و روشنفکران عالی رتبه کمترین نرخ خودکشی را دارند. بیشترین بخشهای در معرض خطر نیز، ابتدا حوزه سلامت و خدمات اجتماعی و بعد از آن به ترتیب، ادارات دولتی، بخش مسکن و مشاغلی است که کارکنان آن در ارتباط مستقیم با مردم قرار دارند. نرخ خودکشی در بین پزشکان تقریبا دوبرابر میانگین ملی (۹) و در بین پلیسها ۳۶ درصد بیشتر است (۱۰).
Marc Olano
یادداشتها:
۱. Épuisement professionnel ou burn out
۲. Commission Générale de l’Organisation Scientifique du Travail
۳.« Climat social dans l’entreprise. ۱۶e édition », Baromètre de l’Observatoire Cegos, ۲۰ novembre ۲۰۱۴
۴ . « Le syndrome d’épuisement, une maladie professionnelle », sous la direction de Jean-Claude Delgènes, Agnès Martineau-Arbes, Magali Giné, Prisca Grosdemouge, Rémi Bernad, Mai ۲۰۱۴
۵. Le travail compulsif
۷. M.-A. Doppia et al. « Enquête comparative sur le syndrome d’épuisement professionnel chez les anesthésistes réanimateurs et les autres praticiens des hôpitaux publics en France », Annales françaises d’anesthésie et de réanimation, Vol ۳۰ - N° ۱۱
۸. Cohidon C, Geoffroy Perez B, Fouquet A, Le Naour C, Goldberg M, Imbernon E et al. « Suicide et activité professionnelle en France : premières exploitations de données disponibles. » Saint-Maurice : Institut de veille sanitaire ; ۲۰۱۰
۹. http://www.arspg.org/datas/docs/۱۳۰۲۰۱۳۶۱۱۱.pdf
آدرس متن اصلی:
http://le-cercle-psy.scienceshumaines.com/qui-est-touche_sh_۳۴۱۱۷
ایمیل مترجم: khatibi.m.۱۹۹۱@gmail.com