شناسهٔ خبر: 33807 - سرویس دیگر رسانه ها

مقابل این شرایط ترورگونه بایستیم

محمدرضا بایرامی با انتقاد از رویه جاری در این سال‌ها برای معرفی آثار کم و بی‌ارزش ادبی، گفت: با نان به هم قرض دادن و زد و بندها برخی از کتاب‌ها معرفی شده‌اند. باید مقابل این شرایط ترورگونه بایستیم.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از تسنیم؛ نشست نقد و بررسی کتاب «بچه‌های کارون» نوشته احمد دهقان با حضور محمدرضا شرفی خبوشان، محمدرضا بایرامی، محمدعلی گودینی، ساسان ناطق و نویسنده اثر عصر امروز، ۲۰ خرداد، در حوزه هنری برگزار شد. 

محمدعلی گودینی، نویسنده، در این نشست با اشاره به کتاب دهقان و با بیان اینکه طرح این اثر نقطه قوت آن محسوب می‌شود، گفت: نویسنده داستان را به بدون پیچیدگی روایت می‌کند؛ به طوری که ما در طول داستان با سادگی و با در نظر گرفتن واقعیت‌گرایی اعمال و کردار شخصیت‌ها را پیرامون طرح دنبال می‌کنیم. 

وی ادامه داد: نکته قوت دیگر این کتاب این است که نویسنده خود جنگ را تجربه کرده است و از این جهت بر شرایط این‌چنینی اشراف دارد.  شاهد بودیم که مردم در طول هشت سال دفاع مقدس از سویی با تلخی‌های جنگ مواجه بودند و از سوی دیگر شادی نیز در میان آنها وجود داشت. دهقان نیز با توجه به همین تجربه چنین رویه‌ای را در داستان خود اعمال کرده است. او بازیگوشی جوانان را در کنار خراب شدن خانه‌ها و کشته شدن آدم‌ها بیان می‌کند. 

گودینی با بیان اینکه توصیفات زیبا از دیگر ویژگی‌های مثبت «بچه‌های کارون» است ، افزود: دهقان جنگ را درک کرده، از این جهت هرچه او جدی‌تر در این‌باره بنویسد بهتر از آن است که به سمت غیر جدی‌نویسی پیش برود. از دیگر ویژگی‌های ممتاز این کتاب، شخصیت‌پردازی آن است. در این قسمت تمام شخصیت‌ها در پیش بردن داستان نقش دارند؛ هرچند که نویسنده با برخی از عناصر برای پرملات کردن داستانش نیز استفاده کرده است. مثلاً حس تعلیقی قوی در این داستان وجود دارد که مخاطب را بر‌می‌انگیزاند که ادامه داستان را بخواند. در کنار همه این موارد باید از روایت‌های جذاب و جدیدی هم در «بچه‌های کارون» به عنوان یکی دیگر از ویژگی‌های مثبت این اثر یاد کرد؛ به عنوان نمونه نویسنده از حضور مادر و فرزندی در جنگ یاد می‌کند که من تاکنون چنین موضوعی را ندیده بودم. 

شرفی خبوشان: دهقان به سبک جدیدی از جنگ دست یافته است

محمدرضا شرفی خبوشان دیگر سخنران این نشست بود. وی با بیان اینکه دهقان ضمن اینکه نویسنده توانمندی است، خود در دفاع مقدس نیز نقش داشته است، گفت: ما در ادبیات دفاع مقدس سه دسته نویسنده داریم؛ دسته نخست کسانی هستند که جنگ را درک نکردند و در نیافتند، اما آن را از خاطرات دیگرانی که در این واقعه حضور داشتند، می‌شناسند. دسته دوم، نویسندگانی هستند که در جنگ حضور داشتند، اما آثار آنها چنگی به دل نمی‌زند و دسته سوم کسانی هستند که هم جنگ را دریافتند و هم به معرفت نوشتن آن رسیدند. به نظرم احمد دهقان جزء دسته سوم است که با توجه به دریافت خاصی که از جنگ دارد، به سبک جدیدی از جنگ دست یافته است که هر دوی این موارد کنار هم باعث به وجود آمدن آثار عمیقی مانند «بچه‌های کارون» می‌شود.

شرفی خبوشان ادامه داد: دهقان آغازگر سبک جدیدی در داستان‌نویسی دفاع مقدس است؛ به طوری که ما قبل از «سفر به گرای ۲۷۰ درجه» اینگونه نوشتن از جنگ را نداشتیم. او با استفاده از جملات ساده، کوتاه، خبری و با بهره بردن از تکنیک‌های خاطره‌نویسی و داستانی کردن آنها توانست به نوآوری‌های دست بزند که حتی مخاطب خارجی نیز علاقه به مطالعه کتاب او دارد. 

این نویسنده در ادامه با اشاره به دشواری‌های نگارش داستان برای مخاطب نوجوان گفت: نوشتن داستان کوتاه برای نوجوان کار سختی است چون ما با مخاطبی روبرو هستیم که خاصیت و جهان خاص خودش را دارد و هر شکل داستانی را نمی‌توان به او پیشنهاد کرد. کسی که برای مخاطب نوجوان قلم می‌زند باید به ویژگی‌هایی اشراف داشته باشد. احمد دهقان مخاطبش را در این اثر می‌شناسد و به ویژگی‌های داستان این مخاطب نیز اشراف دارد؛ از این جهت است که او روایت داستان را اول شخص انتخاب می‌کند تا مخاطب با شخصیت همذات‌پنداری کند. علاوه بر این، دهقان تلاش دارد تا داستان را به صورت رئال بنویسد؛ چرا که نوجوان در این سن در آستانه بزرگ شدن و علاقه‌مند به دانستن در باره زندگی پیرامونش است. او به سنی رسیده است که از داستان‌های تخیلی فاصله می‌گیرد. 

وی ادامه داد: دهقان متوجه است که برای مخاطب بی‌انگیزه نمی‌نویسد. او مخاطب کتابش را دست بالا می‌گیرد. در کنار همه این موارد استفاده از طنز هم نکته دیگری است که نویسنده با استفاده از این روش سبب می‌‌شود تا مخاطب علاقه بیشتری برای ادامه مطالعه داشته باشد.

شرفی خبوشان به گفت‌وگو به عنوان یکی دیگر از ویژگی‌های مثبت «بچه‌های کارون» اشاره کرد و یادآور شد: متاسفانه ما در آثار نوجوان کمتر شاهد استفاده از گفت‌وگو هستیم، اما دهقان در این کتاب با استفاده از همین عنصر داستان را پیش می‌برد. نوجوان به صورت کلی با رویداد پیش می‌رود و «بچه‌‌های کارون» نیز همین ویژگی را در خود لحاظ کرده است. در مجموع باید بگویم که مخاطب نوجوان «بچه‌های کارون» به دلیل موارد یاد شده، هم مطالعه این اثر را پیوسته ادامه می‌دهد و هم این کتاب برای او سرگرم‌کننده است، ضمن اینکه نویسنده نیز توانسته زیرکانه منظورش را برساند.

محمدرضا بایرامی دیگر سخنران این نشست بود. وی سخنان خود را با انتقاد از رویه جاری در نقد و معرفی برخی از آثار آغاز کرد و گفت: من معمولاً در جلسات نقد شرکت نمی‌کنم، اما «بچه‌های کارون» آنقدر جایگاه دارد که جلسات این‌چنینی برای آن برگزار شود تا بتوانیم از این طریق به نویسنده آن دست‌مریزاد بگوییم و از  او تشکر کنیم.

وی ادامه داد: متاسفانه مدتی است که فضا در معرفی برخی از آثار ادبی، بیزینسی شده است. کسی کاری ندارد که کتاب چقدر ارزش ادبی دارد، هر کس زورش بیشتر باشد، جلوتر می‌رود. ما در این سال‌ها شاهد چاپ و معرفی آثاری هستیم که منِ نویسنده نمی‌توانم ۱۰ صفحه از آن را مطالعه کنم. در این شرایط کتاب‌هایی بدون داشتن ارزش ادبی معرفی می‌شوند. مرتباً کتاب‌های نازلی را می‌بینیم که با پشتیبانی ناسالم، با زد و بندها و با نان قرض دادن‌ها در فضای مجازی بزرگ می‌شوند. البته خود نویسنده این نوع آثار هم می‌داند که اثرش چنین ارزشی ندارد. با توجه به این فضای آشفته می‌گویم که خوب است که سر یک‌سری از کتاب‌های جدی مانند «بچه‌های کارون» معرفی شوند و در مورد آنها به صحبت بنشینیم.

بایرامی: با نان به هم قرض دادن برخی از کتاب‌ها را بزرگ کردیم

بایرامی در ادامه سخنان خود به ارزش کتاب دهقان برای گروه نوجوان اشاره کرد و افزود: زمانی بود که اگر می‌خواستیم کتاب جنگی در عرصه نوجوان، بخوانیم نهایتاً می‌توانستیم «کودک و سرباز دریا» را که داستانی از تلاش چند نوجوان برای ضربه زدن به فاشیست‌ها بود، معرفی کنیم. اگر جنگی هم در دیگر آثار مطرح می‌شد، کاریکاتوری بود؛ مانند انگشت در سوراخ سد کردن پطرس. اما در این سال‌ها آنقدر منابع و مصالح در اختیار نویسنده است که می‌تواند در عرصه‌های مختلف، بدون حواشی تصنعی کار کند. دهقان این عرصه را برای نوجوانان طی کرده است. او در آثارش اعم از «بچه‌های کارون»، «پرسه در خاک غریبه» و «سفر به گرای ۲۷۰ درجه» به گونه‌ای می‌نویسد که نوجوان حضور دارد.

نویسنده «سنگ سلام» با بیان اینکه گفتن از جنگ برای نوجوانان در عین داشتن منافع، موانعی نیز در پیش دارد، گفت: از جمله معضلات این است که خراب شدن خانه‌ها و کشته شدن افراد از مختصات جنگ است و نویسنده می‌خواهد چگونه این موضوعات را برای مخاطب نوجوان خود بیان کند؟ اینکه نویسنده چطور می‌تواند از این منابع استفاده کند، مهم است. 

بایرامی با بیان اینکه دهقان هم در این کار و هم در آثار سابقش روایتی همگون دارد، تصریح کرد: در این نوع روایت گویی نویسنده‌ای وجود ندارد و واسطه‌ای به این نام در روایت نیست. من اوایل این شیوه روایت را دست کم می‌گرفتم، اما حقیقت آن است که ظاهر این قبیل روایات بسیار سهل است، اما وقتی در مرحله این‌گونه نوشتن برآمدم، متوجه شدم که کار دشواری است. او از پس چنین مواردی خوب برآمده است.

به گفته وی، ما در این سال‌ها برای کتاب‌های جدی، جلسات جدی هم نداشته‌ایم تا آنها بیشتر معرفی شوند. «بچه‌های کارون» هم به واسطه دریافت جوایز متعدد شناخته شد. با این رویه برخی از آثار اصلاً فرصت طرح پیدا نمی‌کنند. ما باید در مقابل این جریان بایستیم و تسلیم این شرایط ترورگونه نشویم.

بایرامی افزود: کتاب ضعیف را چنان در چشم‌ها فرو می‌کنند، برای آن مراسم می‌گیرند، مسابقه برای خواندن آن می‌گذارند و در فضای مجازی برای آن به به و چه چه می‌کنند تا همه آن را بخوانند. این اتفاق خوبی نیست. هرچه کتاب به فروش رود، به نفع فرهنگ ما است، به شرط اینکه کتاب، کار جدی‌ای باشد؛ در غیر این صورت زیر آب ادبیات ما زده می‌شود. این رویه تأثیر مخربی بر نویسنده خواهد گذاشت.

دهقان: لذت خوانش اثر در داستان ایرانی گاه از بین رفته است

در ادامه این مراسم نوبت به پرسش و پاسخ حاضران رسید. دهقان در پاسخ به پرسش یکی از حاضران مبنی بر دلیل شکسته‌نویسی در «بچه‌های کارون» گفت: دایره واژگان زبان فارسی گسترده است، اما ما به عمد و غیر عمد دایره این واژگان را تنگ می‌کنیم. از این روست که برخی از واژگان در زبان فارسی گم می‌شود، مانند کلمه «پسین» که تا دو نسل پیش به معنی هنگام غروب به کار می‌رفت، اما الآن از بین رفته است.

وی ادامه داد: ما نویسندگان برای اینکه به ما نگویند که کلمات سر دستی انتخاب می‌کنید، بسیاری از کلماتی که در محاوره‌اند، به نوشتار نمی‌آوریم. من به این اعتقاد ندارم، البته به شرط اینکه کلمه‌ای را نشکنیم. من دوست دارم که برخی از کلمات به گوش مخاطب نوجوانم بردس؛ کلمه‌ای مانند «سه کنج دیوار» و... .

نویسنده کتاب «بچه‌های کارون» یادآور شد: گذشتگان ما این کار را کردند و از این سبب است که ما می‌توانیم شاهنامه را بخوانیم. نسل ما نباید کاری کند که این واژگان فراموش شود.

دهقان در ادامه سخنان خود به حضور زن در داستانش اشاره کرد و ادامه داد: اگر نویسنده‌ای یک‌گونه، چه زن و چه مرد، را از داستانش حذف کند، داستانش یک‌طرفه خواهد شد. فضای «بچه‌های کارون» اصلاً اجازه حضور این‌چنینی نمی‌داد، به همین خاطر من تنها توانستم شخصیت «مادر» را در میان دیگر شخصیت‌های داستان جای دهم، چون فضای داستان یک‌فضای مردانه در جنگ بود.

وی همچنین در پاسخ به این پرسش که شما ابتدا عنوان اثر را انتخاب می‌کنید و بعد به نگارش داستان می‌پردازید یا بالعکس، گفت: من در کتاب «پرسه در خاک غریبه» از همان ابتدا این عنوان را در نظر داشتم، اما برای «بچه‌های کارون» این‌گونه نبود و این عنوان از بی‌اسمی انتخاب شد.

دهقان در پایان سخنان خود تأکید کرد: ما در مورد مضمون و محتوا، فرم و دیگر عناصر داستان صحبت می‌کنیم، اما این نکته را از یاد می‌بریم که داستان باید لذت‌بخش باشد. من داستانی را که در آن لذتی نباشد، نمی‌توانم بخوانم. این نکته باید در آثار داستانی لحاظ شود تا نوجوان مخاطب به ادامه مطالعه ترغیب شود. متأسفانه این امر در داستان ایرانی فراموش شده است. من تمام سعی‌ام را کردم که یک‌داستان خوب برای نوجوانان بنویسم و در این مسیر خط‌کشی‌ها را کنار گذاشتم.