به گزارش فرهنگ امروز به نقل از تسنیم؛ جلال معیریان استاد چهره پردازی سینمای ایران مهمان بخش «قاب ماندگار» برنامه هفت جمعه شب ۲۲ خرداد بود و در بخش دیگری از برنامه، رضا درستکار و مانی باغبانی (منتقدین سینما) به نقد فیلم «من دیه گو مارادونا هستم» آخرین ساخته بهرام توکلی پرداختند. بخش پایانی برنامه هم به گفتگو با حمیدرضا آشتیانی پور (رئیس هیئت مدیره انجمن گویندگان و سرپرستان گفتار فیلم) اختصاص داشت.
محمود گبرلو سردبیر و مجری برنامه «هفت» در ابتدای صحبتهای خود ضمن تشکر از هنرمندانی که دعوت برنامه «هفت» را پذیرفته و به بحث و گفتگو درباره افق آینده سینمای ایران می پردازند، گفت: برای داشتن سینمای متعالی و ارزشمند، هنرمندان و افرادی که اثر سینمایی خلق می کنند باید مورد حمایت و احترام قرار گیرند.
گبرلو در ادامه تأکید کرد: هنرمند کسی است که می تواند فرهنگ این مرزو بوم را بسازد و با جوانان و نسل آینده ارتباط برقرار کند، یک کارگردان بازگو کننده تاریخ یک کشور است، بنابراین باید به همه هنرمندان احترام گذاشت.
گبرلو در ادامه افزود: خوشحالم که از طرف وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی به هیجده نفر از هنرمندان سینما نشان «درجه یک هنری» اهدا شد.
در ادامه برنامه، تصاویری از مراسم تقدیر از برگزار کنندگان جشنواره فجر و اعطای نشان درجه یک هنری پخش شد.
در بخشی از برنامه، دوربین «هفت تا هفت» و گزارشهای تصویری تقدیر از دست اندرکاران فیلم «ناهید» در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، بازدید «حجت الله ایوبی» از ساخت مجتمع فرهنگی مگامال، بازدید مدیران و سینماگران از پردیس هویزه مشهد، افتتاح پردیس سینمایی «شهر فیروزه» در نیشابور، مراسم آغاز اکران فیلم «گس» در گروه هنر و تجربه و نشست تحلیل تبلیغات فیلم «ماهی و گربه» در کانون مدیران تبلیغات سینمای ایران، پخش شد.
جلال معیریان : گریم جایگاه سابق خود را از دست داده است
در ادامه برنامه جلال معیریان (طراح چهره پرداز سینمای ایران) مهمان بخش «قاب ماندگار» برنامه هفت بود. معیریان درباره علت حضور خود در حوزه گریم گفت: از کودکی توسط مادرم تحت تعلیم نقاشی، خط و تا حدودی آرایشگری قرار گرفتم که این هنرها پایه های گریم هستند.
استاد چهره پرداز سینما در مورد گریم شخصیت های فیلم «کمال الملک» بیان کرد: به مرحوم حاتمی و هنرمندان این فیلم علاقه زیادی داشتم و این کار را مانند کارهای دیگرم عاشقانه انجام دادم.
جلال معیریان افزود: عکسهای قدیمی از جمله عکس کمال الملک را از عکاسی که در میدان بهارستان قرار داشت می گرفتم و از این عکسها به عنوان الگو استفاده می کردم.
معیریان در خصوص گریم فریماه فرجامی در فیلم «سرب» بیان کرد: معتقدم که هنر پیشه ها سرمایه ما هستند و باید آنها را حفظ کرد، به همین جهت به آقای «کیمیایی» گفتم که می توانم کلاه گیسی برای خانم فرجامی نصب کنم که از طریق آن موها کوتاه شود، اما خانم فرجامی خودش علاقمند بود که موهایش تراشیده شود.
طراح چهره پرداز ایران در بیان تفاوت بین آرایش و گریم گفت: آرایش یعنی آراییدن و زیبا ساختن، اما گریم خلق شخصیت نمایشی است.
وی در ادامه تأکید کرد: به کار بردن اصطلاحاتی مانند آرایش عروس به سبک سه بعدی و پنج بعدی کار غیر هنری و غلط است چون به این کارها «قطعه گذاری روی صورت» می گویند که در آرایشگاهها انجام نمی شود.
معیریان تصریح کرد: برخی از گریمورها بدون طی کردن کلاسهای آموزشی تنها کار آرایش را در برخی از جاها انجام می دهند که این کار به دلیل نبود نظارت از طرف کارگردان، دستیار کارگردان، ناظر کیفی، منشی صحنه و... است.
جلال معیریان درباره گریم در فیلمهای امروز سینما گفت: اکنون گریم خوب وجود ندارد، در فیلمهای «مریم مقدس، هزاردستان، سربداران، کوچک جنگلی، مرغ حق و...» گریم به خوبی و با دقت تمام انجام شده است اما امروزه اینطور نیست.
وی در خصوص زیبایی چهره گفت: برای زیبا سازی و متعادل سازی یک چهره باید تمام افتهای عضلانی را از بین برد.
معیریان در پاسخ به این سئوال که آیا کارگردان و تهیه کننده به گریمور اهمیت می دهند بیان کرد: به دلیل اینکه گریم جایگاه گذشته خود را حفظ نکرده است، متأسفانه مورد بی توجهی همه عوامل قرار گرفته است.
جلال معیریان در خصوص طراحی گریم بر روی عکس گفت: حدود دوازده سال است که طراحی گریم را بر روی عکس انجام می دهم و دیگر نیازی نیست که بر روی افراد تست کنم.
وی در خصوص خلق برخی از شخصیت ها گفت: با مراجعه به آثار تاریخی و سنگ نوشته ها و عکس شخصیت های تاریخی، به پرورش برخی از این شخصیت ها می پردازم مانند شخصیت «طغای در سربداران».
معیریان تصریح کرد: در کارهایم از مطالعه تاریخ، مردم شناسی، روان شناسی و علوم مرتبط با گریم استفاده می کنم.
جلال معیریان در مورد فعالیت های حال حاضر خود گفت: از سال هفتاد و دو همه تلاشم برای تربیت هنرجو بوده است و در این مدت ۲۵ هزار هنرجو داشتم، هنرها و علوم مرتبط با گریم را خودم تدریس می کنم، البته با کمک و همکاری دو پسرم (بابک و بهنام) و دخترم.
معیریان درباره آرزوهایش گفت: عزت و سربلندی، آبادانی ایران و کم شدن خلاف در این مملکت را آرزو دارم.
جلال معیریان در پایان یکی از دلایل سقوط گریم در ایران را بضاعت کم هنرمندان دانست و گفت: این بچه ها واقعأ بی بضاعت هستند و مشکلات زیادی دارند، امکانات و وسایل موجود نیست و خواهشم از مسئولین این است که در فراهم کردن رفاه عوامل کوشا باشند.
درستکار: تا زمانی که مخاطب از سینما دیدن نکنند، هنری اتفاق نیفتاده است
بخش دیگری از برنامه «هفت» به نقد فیلم «من دیه گو مارادونا هستم» اثر بهرام توکلی، با حضور رضا درستکار و مانی باغبانی (منتقدین سینما) اختصاص داشت.
رضا درستکار در خصوص فیلم «من دیه گو ماردونا هستم» گفت: بیننده ای مثل من نسبت به این فیلم و سازنده اش حس متناقضی پیدا می کند به دلیل اینکه تجربه گرایی در سینما و رفتن و آزمودن فرمهای تازه، یکی از آرزوهای منتقدین است تا قالبهای سنتی شکسته شود و ما با فضاهای تازه روبه رو شویم و خوشبختانه با فیلمسازی روبه رو هستیم که به دنبال تجربه گرایی است و در فیلمهایش آزمون و خطا می کند.
وی ادامه داد: فیلم «من دیه گو مارادونا هستم» ضمن اینکه حس خوبی را به عنوان فیلم نو به بیننده می دهد، ولی از طرفی چون این فیلم، یک شکست برای تمام عوامل آن تلقی می شود بنابراین حس متناقضی را در بیننده ایجاد می کند.
مانی باغبانی در ادامه صحبتهای درستکار گفت: فیلم «من دیه گو مارادونا هستم» از لحاظ ساختار از اهمیت بالایی برخوردار است.
درستکار در ادامه نقد خود گفت: سینما، صنعت سرگرمی و هنر است و در هر طیفی کارگردانانی داریم که برای سرگرمی یا هنر فیلم می سازند. فیلم من دیه گو مارادونا هستم در گروه سرگرمی قرار نگرفته است، توکلی اراده زیادی برای ساخت فیلمهای هنری دارد و این اراده باعث موفقیت او خواهد شد اما این فیلم، فیلم موفقی نشده است.
وی در مورد اشکالات و عدم موفقیت فیلم من دیه گو مارادونا هستم گفت: یکی از اشکالات فیلم، عدم تناسب نام فیلم و جریان آن است، از طرف دیگر چون این فیلمساز می خواهد هنری تر و به طرف سینمای گیشه ای و مردمی تر حرکت کند، نوع تازه ای را انتخاب کرده است.
درستکار بیان کرد: فیلم «من دیه گو مارادونا هستم» محتوای جالب و قابل قبولی ندارد، همچنین به خاطر اینکه بر اساس فهم و استاندارد تماشاگر باشد تدوین فیلم نیز تغییر کرده است.
مانی باغبانی در ادامه صحبتهای درستکار گفت: فیلمساز در فیلم من دیه گو مارادونا هستم، بحران اجتماعی را نادیده گرفته و از ابزارهای خاص و ظرافتهای خاصی استفاده کرده است تا جذب مخاطب کند.
وی ادامه داد: هر چه در ارتقای هنر تلاش کنیم تا زمانی که یک میلیون ایرانی از سینما دیدن نکنند، هنری اتفاق نیفتاده است در نتیجه باید از تمام المانهای مختلف استفاده کرد تا مخاطب به سینما برگردد، هنر باید استقبال کافی از طرف مخاطب را داشته باشد که در حال حاضر اینطور نیست.
درستکار در مورد فیلم «من دی گو مارادونا هستم» گفت: با یک فیلم پرگو، پر مدعا و بی محتوا روبه رو هستیم که همه المانها و روابط ان پوچ است.
باغبانی در نقد فیلم «من دیه گو مارادونا هستم» گفت: این فیلم برخلاف فیلمهای دیگر در بیرون به دنبال مقصر نمی گردد و به دیگری کاری ندارد بلکه بیان کننده این مطلب است که خود افراد نیز باید به دنبال اصلاح نقص خود باشند و اینگونه فیلمها مخاطب چندانی ندارند.وی ادامه داد: به فیلم من دیه گو مارادونا هستم نمره خوبی می دهم چون خودمان را نقد می کند.
باغبانی در پایان صحبتهای خود گفت: از سینماگران محترم خواهش می کنم که دست از نقد دیگری بردارند، نقد کردن بزرگترها مشکلات را حل نمی کند، این مشکلات باید از طرف ما حل شوند، این فیلم صرفنظر از هر گونه بدبیاری، بدی، بداخلاقی و بداندیشی، با کمی شانس و اراده از پایان خوشی برخوردار است که ما می توانیم این پایان خوش را برای خودمان هم رقم بزنیم.
درستکار در ادامه بیان کرد: فیلم «من دیه گو مارادونا هستم» از لحاظ موسیقی، دیالوگها، فاصله گذاری بی مورد، فصل بندی های ناقص، دچار اشکالات زیادی است.
وی در پایان گفت: اشکال فیلم «من دیه گو مارادونا هستم» بی هویتی است که می خواهد آنرا نشان دهد، اما خود دچار آن شده است.
آشتیانی پور: اگر امکان نمایش فیلمهای روز جهان باشد، دوبله همچنان حرف اول را می زند
بخش پایانی برنامه به گفتگوی ویژه با «حمیدرضا آشتیانی پور»، (رئیس انجمن گویندگان و سرپرستان گفتار فیلم) اختصاص داشت.
آشتیانی پور در پاسخ به این سئوال که چرا از دنیای کارگردانی و فیلمسازی به حوزه دوبله آمده گفت: به دلیل به وجود آمدن اتفاقاتی و همچنین علاقه ام به دوبله وارد این حوزه شدم، قبلأ هم در کنار کارهای هنری و کارگردانی کار دوبله را انجام می دادم.
رضا آشتیانی پور در خصوص برگزاری جشن پنجاه و دومین سال دوبله گفت: فکر کردیم که باید حضورمان را به رخ بکشیم، با توجه به نشان های درجه یک هنری که به چهار دوبلور (منوچهر اسماعیلی، جلال مقامی، پرویز بهرام و زنده یاد رسول زاده) اعطا شد به این عزیزان تبریک می گویم.
وی افزود: پنجاه دو سال است که تشکیل صنفی داریم و پانزده نفر دیگر هم شایستگی گرفتن نشان درجه یک هنری را دارند.
محمود گبرلو در ادامه گفت: همه علاقمندان به سینما، مدیون دوبلورها هستند و با شنیدن صدای آنها متأثر می شویم، اما اکنون با توجه به تغییر کردن شرایط سینما، دوبله چقدر می تواند در سینما تأثیرگذار باشد؟
آشتیانی پور در این باره گفت: پیشینه تاریخی فرهنگ سینمایی ما با دوبله عجین است، اگرچه امروزه شرایط رسانه ها عوض شده اما مردم عادت کردند که صدای فیلم را با صدای فارسی بشنوند.
وی افزود: فعال نبودن دوبله به دلیل پایان رسیدن عمر دوبله نیست بلکه به دلیل مقتضیات خاص کشور ماست، اگر امکان عرضه و نمایش فیلمهای روز جهان در اشکال گذشته و متناسب با شرایط ملی وجود داشته باشد، دوبله همچنان حرف اول را خواهد زد. در میانه صحبت های آشتیانی پور آیتم گزارشی سپیده آماده از «وضعیت دوبله از نگاه صداپیشگان» به روی آنتن رفت.
آشتیانی پور ادامه داد: اگر استعدادهای درخشان این رشته وارد سینما شوند، فرصت دیگری برای سینما به وجود خواهد آمد، اگر چه فقدان در زمانی به رشد سینما کمک کرد اما متأسفانه از مرحله ای مانع رشد سینما شد.
رئیس هیئت مدیره انجمن گویندگان بیان کرد: دیدن فیلمهای خارجی حق مردم است و اگر این حق از آنها گرفته شود به شکل دیگری به دنبال مطالبه حق خود خواهند رفت، متأسفانه این اتفاق افتاده و خیلی پسندیده و مورد قبول نیست.
آشتیانی پور در مورد علت ضعیف بودن دوبله در نمایشهای خانگی گفت: عوامل و عناصر مختلفی در این کار دخیل هستند، تمایل به کسب سود بیشتر و تولید با هزینه کمتر، گرایشاتی را به وجود آورد که دوبله از حالت جدیت خود خارج شد یعنی زمان کار دوبله کوتاه شد، مدیران دوبله به دنبال کسانی رفتند که زیاد در کارشان جدی نبودند، نقشها به درستی انتخاب نمی شدند و چون آنها فاقد ویژگیهای هنری و کارشناسی بودند انتخابهایشان کلیشه ای و این انتخابها تکرار شد، بنابراین دوبله تکراری شد.
آشتیانی پور در مورد دوبلورهای زیرزمینی یا ضعیف گفت:علاقمندی و داشتن شرایط برای دوبله شرط لازم است اما کافی نیست، در حدود دویست و پانزده نفر گوینده عضو انجمن گویندگان داریم که صدو هفتاد نفر از آنها جدید هستند و این به دلیل جذاب بودن این حرفه و جوان بودن مردم کشور است، تصور دیگری هم در مورد راحت بودن این رشته وجود دارد در حالی که اینطور نیست افراد زیادی وارد این رشته شدند اما موفق نبودند.