به گزارش فرهنگ امروز به نقل از شبستان؛ پوران درخشنده در پاسخ به اینکه چرا مردم ما برخلاف اینکه از طریق انواع رسانهها نمونههای مختلف و زیادی از خانههای زیبا میبینند اما کماکان اقدام به ارتقاء سلیقه خود و ایجاد تغییرات مثبت در فضای زندگی خود نمی کنند، گفت: به نظر من این مسئله به این که همه مردم ببینند بستگی دارد و اینکه بخواهیم از داشتهها و توانمندی فرهنگی خودمان استفاده کنیم.
کارگردان فیلم سینمایی «رابطه» در ادامه تشریح کرد: سلیقه یک چیز است و وسع و توانایی انسان یک چیز دیگر است. انسانی که سلیقه دارد حتی با امکانات اندکی که در اختیار دارد در منزلش آن چنان زیبایی و روشنایی بوجود می آورد که وقتی وارد آن محیط می شویم انگار که در زیباترین نقطه زمین و یک آرامشگاه حضور پیدا کردهایم. اما ممکن است فرد بسیار پولداری را ببینید که به دلیل نداشتن سلیقه و تصور اینکه پول تنها عامل تعیین کننده است، فضای عاری از هر نو زیبایی را بوجود آورده است.
کارگردان مطرح کشور افزود: مهم این است که ما چه چیزی را تغییر دهیم. ممکن است برای ما امکان تغییر مبلمان، فرش و یا دکور آشپزخانه وجود نداشته باشد اما سلیقه ای هم به ما می گوید که با چهار لکه رنگی و یا حتی نصب پردههایی از جنس حصیر اما رنگ آمیزی شده و با فکر قبلی، می توانیم خانه ای زیبا داشته باشیم. هم به لحاظ نوری که وارد می شود و هم به لحاظ زیبایی بصری، همه اینها چیزهایی است که آن سلیقه با خود به همراه می آورد.
کارگردان فیلم سینمایی «پرنده کوچک خوشبختی» افزود: این تغییر نگاه از جایی آغاز می شود که فرهنگ ما است. وقتی این فرهنگ را در گوشه ای رها کرده ایم و از آن حرفی به میان نمی آوریم و جذب فضاهای جدید از فرهنگ دیگری می شویم این تغییر ایجاد نمی شود.
وی افزود: در کشور ما رنگ بسیار معنا دارد. به عنوان مثال رنگ آب و یا سبز هر کدام معنای خاص خود را دارند و یا فیروزه در همه جای دنیا مشخصه ایران و فرهنگ ایرانی است. ما با این رنگ بزرگ و آشنا شده ایم و این رنگ با ما حرف می زند. اما ما از این رنگ زیبا در زندگی بهره ای نمی بریم و به آن اهمیتی نمی دهیم و یا نمی پذیریم که با یان رنگ در منازلمان فضا سازی کنیم.
درخشنده تاکید کرد: سینمای آپارتمانی با لوکیشنهای محدود و نازیبا به این حس زیبایی شناسی لطمه می زند در حالی که سینما می تواند با قصه هایی که ارائه می کند و نگاهی که در فیلمها مطرح می شود در این ارتقاء سلیقه و بهبود سبک زندگی تاثیر به سزایی داشته باشد.
کارگردان فیلم سینمایی «عبور از غبار» با اشاره به آثار علی حاتمی گفت: به عنوان مثال شما وقتی فیلمهای علی حاتمی را می بینید متوجه می شوید که فیلم این کارگردان فقط فضا نیست، بلکه رفتار، منش، کردار، نوع نگاه، سبک زندگی، روابط فامیلی، سنتها، حرفهای ماندگار و موسیقی را مد نظر قرار داده و زیبایی شناسی را در همه ابعاد لحاظ کرده است و به همه چیز اصالت داده است. در نتیجه شما در آثار این هنرمند فقید همه چیز را نهایت بهترین شکل خودش می بینید. همین دقت و سلیقه است که وقتی شما در فیلم مادر بچه عقب مانده ای را می بینید که گوشه چادر مادر خود را میگیرد و می بوسد، یک آن فکر می کنید این فرد در همان لحظه بوی بهشت را استشمام میکند و این همان چیزی است که در فرهنگ ما است که معتقدیم بهشت زیر پای مادران است. عبارتی که تنها یک تعداد کلمه و واژه نیست بلکه فرهنگی است که یک عمر با آن خو گرفته و بزرگ شدهایم.
وی افزود: این مسئله باید حمایت و هدایت شود. بشر می تواند با تکیه بر پیشینه ونوع نگاه خود و آن چیزی که زیبایی شناسی خوانده می شود فضاهای زیبایی را در اطراف خود پدید آورد. این مسئله در فضای شهری می تواند به خوبی دیده شود.
کارگردان فیلم سینمایی «هیس! دختران فریاد نمیزنند» با تقدیر از نورپردازی های اخیر شهرداری تهران در فضای شهری گفت: اخیرا شاهدیم که شبها در زیر معابر و پلها و میادین شهری نورپردازیهای رنگی اجرا شده اند که هم زیباست و هم به نظر من در ارتقاء سلیقه شهروندان موثر است چرا که زیبایی شناسی شهروندان از دست رفته است.
وی افزود: به نظر می رسد که سیستم آموزش ما هم مشکل دارد و ما زیبایی شناسی خود را گم کرده ایم. حتی ما در سخن گفتن هم تلاشی برای زیبا حرفزدن نمیکنیم در حالی که اگر از کلام سخیف به جای کلمات لطیف و زیبا استفاده کنیم زیبایی را در مخاطب می کشیم و حتی با گفتن این کلمات زیبایی خودمان را هم از دست می دهیم.
درخشنده درمورد آثار خودش اظهار داشت: با توجه اینکه من به مسائل اجتماعی می پردازم گاهی با درد بزرگی روبرو میشوم که خود را در موقعیتی می بینم که بیماری در اختیار دارم که باید هرچه زودتر به اتاق عمل برسد چرا که جانش در خطر است. اما زمانی هست که این بیمار در شرایط بسیار بحرانی قرار ندارد. با این مثال می خواهم بگویم در پروژهای مانند هیس! دختران ... تنها به این فکر می کنم که هرچه زودتر باید این بار که کمرم را خم کرده است زمین بگذارم وشاید فرصت این را نداشته باشم که به همه جزییات توجه کنم. در این حال گرچه سعی می کنم که زیبایی شناسی را در همه ابعاد بکار ببرم اما آن «درد» آنقدر زیاد است که ممکن است از بعضی چیزها غافل شوم. وی امیدوارم که من هم بتوانم در کنار مطرح کردن دردها به زیباشناسی ارتباطی و فرهنگ اصیلی که در آن بزرگ شده ایم و در دست فراموشی است پایبند باشم.