شناسهٔ خبر: 34468 - سرویس دیگر رسانه ها

شکل گیری قهرمان در ذهن چگونه اتفاق می افتد؟

در جوامع امروز شکل گیری قهرمان در ذهن در چه موقعیتی می تواند اتفاق افتد؟ آن زمان که فرد احساس خرد شدن در برابر جامعه یا ساختارهای قدرت می کند که او را در خود فرو می بلعند. فرد خواهان این می شود که خود را به بی زمانی و نیروهای جادویی بسپرد و بتواند فراتر از ساختمان های غول پیکر معلق بین آسمان و زمین پرواز کند.

 

29004_7121.jpg

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از سایت انسان‌شناسی و فرهنگ؛ فاطمه خضری در یادداشتی نوشت:

در جوامع امروز شکل گیری قهرمان در ذهن  در چه موقعیتی می تواند اتفاق افتد؟ آن زمان که  فرد احساس خرد شدن در برابر جامعه یا ساختارهای قدرت می کند که او را در خود فرو می بلعند. فرد خواهان این می شود که خود را به بی زمانی و نیروهای جادویی بسپرد و بتواند فراتر از ساختمان های غول پیکر معلق بین آسمان و زمین پرواز کند.

قهرمان افسانه ای به هیچ وجه معرف چیزی نیست بلکه بدل، مضاعف و جانشین یک نظام جادویی و مذهبی می تواند باشد. او تاریخ نداشته است بلکه پیوسته از ابدیت ظهور کرده است، ابدیتی که اصولا از آن آمده است (و پیوسته در ابدیت ناپدید شده است). اما امروزه فرد خودش را محبوس جامعه و زمان احساس می کند که سختگیرانه می خواهند به او نظم ببخشند. در این بین شخصیت ادبی هم می تواند در رمان ساخته شود از آنجا که جوهر اجتناب ناپذیر رمان جامعه و زمان هستند (زرفا، ۱۳۶۸: ۱۴۶). وجود درک زمان یک موضوع حقیقی است اما زمان بندی مدرنیته مربوط به اعتباریات بشر است. فرد که در جوامع امروز ناچار است خود را به زمان بندی مدرنیته بسپرد ممکن است تصور کند حقیقتی در این چارچوب وجود ندارد و احساس دلزدگی و روزمرگی را تجربه کند. برای همین قهرمان در ذهن فرد از آدم ها فاصله می گیرد و به نور که همان اندیشه های ناب هستند خیره می شود و می تواند  حتی برای نجات دیگران حادثه بیافریند. اما نویسنده در رمان جدید در پی چیست؟ او خواهان این است چگونه می توان قهرمان را به شخصیت بدل کرد؟ هنگام تبدیل کردن قهرمان به شخصیت هم می توان به اعتباریات امروز بشر احترام گذاشت و هم فراتر از زمان بندی، وجود حقیقی زمان را درک کرد.  مطمئنا تفاوت اساسی بین جوامع توسعه یافته و جوامع در حال توسعه در رابطه با شکل گیری رمان وجود دارد.

اگر به رمان های اولیة فارسی نگاهی بیندازیم متوجه می شویم بنا به ویژگی­های خاص خود، از نوع رمان­های تاریخی محسوب می­شوند. براساس تعریف جمال میرصادقی در کتاب ادبیات داستانی «رمان تاریخی، رمانی است که در آن اشخاص برجسته و تاریخی و سلسله حوادث و نهضت یا روح و معنویت عصرگذشته بازسازی    می شود»(میرصادقی، ۱۳۷۶: ۴۲۷). این رمان­ها به شکلی به تغییر اجتماعی می­پرداختند که میان جهان قهرمان­گرایی افسانه­ای و تاریخ معاصر قرار دارند. ­اما از سال­های ۱۳۲۰ تا ۱۳۵۷  رفته رفته رمان­ها به طرف پرداخت شخصیت پیش رفتند. البته باید به تفاوت­های فرهنگی ویژگی­های قهرمان در غرب با جامعه­ی خودمان هم توجه کنیم تا بهتر بتوانیم روند تغییر قهرمان به شخصیت را در رمان بررسی کنیم. به گفته­ی زرافا تا نیمه­ی دوم قرن پانزدهم رمانسی نوشته نشد که در آن رسوم فئودال و روحیه­ی شوالیه­گری حتی به طوری مبهم مورد تحقیر قرار نگرفته باشد. در «یوهان دو سانتره­ی کوچک» اثر آنتوان دو لاسال، شوالیه­ای جوان عشق پاک خود را به معشوقه­اش ابراز می­کند. اما چون بانوی او راهب فرمایه­ای را بسان رقیب او انتخاب می­کند، می­باید با دست خالی با وی نبرد کند. راهب دو بار سینه­ی قهرمان را بر خاک می­مالد. این نوع رفتار تحقیرآمیز نسبت به یک شوالیه که به طرزی تربیت شده است که نه با کمک سلاح بجنگد و نه با کمک مقررات، بی­شباهت به سرنگون شدن شوالیه­های مجهز به سلاح­های گوناگون، به دست پیاده نظام­های چابک و مجهز به تیر و کمان نیست (زرافا، ۱۳۶۸: ۱۵۰). قهرمان یا همان شوالیه در فرهنگ غرب بیشتر با جادو تا دین سرو کار دارد در حالی قهرمان­های ملی ما دارای ویژگی­های متفاوتی هستند که به راحتی در نزد مردم با اسطوره­های مذهبی شبیه­سازی می­شوند. مثلا در نزد مردم رستم با حضرت علی (ع) وارد هم صحبتی می­شود یا مردم و نقالان سیاوش را با علی اکبر شبیه سازی می­کنند.

به هر حال جامعه غرب در حال تغییر از یک نظام فئودالی به سرمایه داری است برای همین «یوهان کوچک» این موضوع را هم روشن می­کند که برده – بورژوا در آستانه­ی پیروزی تنها می­تواند به کمک پذیرش ارزش­های قابل مقایسه با ارزش­هایی که او از طریق کار، تکنولوژی و تجارت، در حال تخریب آن­ها است، تبدیل به شوالیه مسلط شود (همان: ۱۵۳). رمان غربی با روند تبدیل قهرمان (شوالیه) به شخصیت نشان می­دهد، برای نوع زندگی جدید فرد در جامعه باید دارای چه ویژگی­هایی باشد و حتی یک شوالیه هم اگر بخواهد دوام بیاورد و زندگی کند باید کم کم کار و تجارت بیاموزد. کار نویسنده ایرانی زمانی سخت می­شود که قهرمان جامعه­اش با ویژگی­های اخلاقی، مذهبی، ملی­گرایی و ... تنیده شده و به راحتی نمی­توان آن­ها را نادیده گرفت. تنها راهی که برای نویسنده ایرانی برای پرواندن شخصیت می­ماند این است بدون توجه به ویژگی­های قهرمان جامعه­اش، شخصیت بسازد و فقط سخن از روزمرگی شخصیت­ها بزند که پیوندی نه با گذشته و نه با دنیای جدید دارند (مثل داستان­هایی که از مشکلات اقتصادی افراد سخن می­گویند)؛ چون ساده نیست حرکتی از ویژگی­های قهرمان ایرانی تا زندگی شخصیت­ها ترسیم کرد. اما در این جا می­توان به سیمین دانشور اشاره کرد که تلاش کرده راهی برای تبدیل قهرمان جامعه اش به شخصیت پیدا کند. دانشور در پرداخت سووشون باورهای ایرانی را با باورهای اسلامی گره می زند و یوسف را تجلی گاه این پیوستگی قرار می دهد. شاید این ادغام را در نام گذاری اشخاص نیز بتوان پی گرفت. یوسف نامی ایرانی نیست اما نام فرزندش خسرو یادآور نام فرزند سیاوش، کیخسرو، است. داستان یوسف همان داستان سیاوش است . اگر کشندگان سیاوش بیگانگانند، قاتلان یوسف نیز بیگانگانی هستند که خود را دوست و دوستدار یوسف و مردم وانموده اند (صدیقی، ۱۳۸۸: ۱۰۴).

  در پایان در رابطه با شکل گیری رمان در جوامع در حال توسعه ای چون ایران سوال پیش می آید. پایه و اساس اعتباریات بشر که افراد بیشتری از خلال آن ها با یکدیگر ارتباط برقرار کنند در کجا قرار دارد؟ شاید  هویت اجتماعی علم را باور داشتن باشد. اما اگر ساختارهای قدرت یک جامعه اجازه ندهد نقد که بازنمود اساسی هویت اجتماعی علم است شکل بگیرد می توان امید به شکل گیری علم اجتماعی داشت؟ و البته نویسنده رمان چگونه می تواند قهرمانی که سیال وار و بی شکل در همه ی عرصه ها قدم می زند را تبدیل به شخصیت کند؟ گویی مهم ترین اشتباهی که در ادبیات جوامع در حال توسعه صورت می گیرد این است که ساختارهای قدرت را مقصر بدانند که مانع درک وجود حقیقی زمان هستند و این در حالی است زبان گفت و گویی وجود ندارد و ساختارهای قدرت برای حفظ قهرمان گذشته اجازه نمی دهند علم اجتماعی دارای هویت جمعی باشد تا در این بین شخصیت هم شکل بگیرد.

 

منابع

آرین پور، یحیی، ۱۳۸۲ ،ا ز صبا تا نیما، تهران: نشر: زوار

بارت، رولان، ۱۳۷۵، ترجمه شیرین دخت دقیقیان، تهران، نشر: مرکز

زرافا، میشل، ۱۳۶۸، ادبیات داستانی، ترجمه نسرین پروینی، تهران، نشر: کتاب فروشی فروغی

لوکاچ، جورج، ۱۳۸۸، ترجمه محمدجعفر پوینده، تهران، نشر ماهی

صدیقی، علی­رضا، ۱۳۸۸، «بومی گرایی و تأثیر آن بر ادبیات داستانی معاصر ایران( ۱۳۵۷  ۱۳۲)»، فصلنامه پژوهشی زبان و ادبیات فارسی، زمستان ۱۳۸۵

دانشور، سیمین، ۱۳۸۰ ،  سووشون، تهران، نشر: خوارزمی

دولت­آبادی، محمود، ۱۳۷۸، کلیدر، ده جلد، تهران، نشر: چشمه  

میر صادقی، جمال، ۱۳۷۶ ،ا دبیات داستانی، تهران، نشر: سخن

وویاچیچ، ولیکو، ۱۳۸۳، جامعه­شناسی، ترجمه محبوبه مهاجر، دایرة المعارف ناسیونالیسم، جلد اول، تهران، نشر: وزارت امور خارجه

وینچ، پیتر، ۱۳۷۲، ایده علم اجتماعی و پیوند آن با فلسفه، ترجمه زیر نظر (سمت)، تهران، نشر: سمت