به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ سعید تشکری نویسنده و نمایشنامه نویس در پاسخ به سوالی درباره علت کم رنگ شدن بن مایه های قرآنی در ادبیات معاصر اظهار داشت: به نظر می رسد از زمان شکل گیری جشنواره های ادبی رنگین دینی در سپهر ادبیات ایران، رفته رفته بن مایه های معنوی از ادبیات ما رخت بسته و خلق تولیدات اصیل معنوی به فراموشی سپرده شده است.
وی افزود: بگذارید برای این مساله یک مثال بزنم. من به عنوان نویسنده و بر اساس دلدادگی شخصی داستان ولادت را برای امام رضا(ع) می نویسم. وقتی این کتاب تمام می شود باید دو سال برای انتشارش بدوم و تازه بعد از دو سال که چاپش می کنم به من نمی گویند نویسنده بلکه می گویند دینی نویس که همه حق دارند از روی دستم کپی کنند.این چیزی است که جریان ادبی امروز ما در حال ساخت آن است.
وی ادامه داد: وقتی جشنوارهای با پسوند دینی به جریان ادبیات ما وارد می شود، همه دینی نویس می شوند در حالی که این افراد نه تنها دینی نویس نیستند بلکه تنها هنرشان بازنویسی و رونویسی از اثری است که نویسنده با آن و اعتقاد خود، خلقش کرده است. این سیاستگذاری های کلان فرهنگی ماست که منجر به این اتفاق شده است. هم در حوزه انقلاب اسلامی، هم در حوزه دفاع مقدس و هم در حوزه دین و قرآن، در ادبیات در حال چرخیدن بر این پاشنه است و طرح ها و جشنواره های تشکیلاتی در تلاشند تا همه را مانند هم کنند.
خالق رمان «مفتون و فیروزه» ادامه داد: چه کسی می تواند یک نویسنده مذهبی را تعریف کند؟ مگر جز این است که رویکرد خلاقانه نویسندگان ما که سعی دارند بر مبنای قرآن و کلام وحی بنویسند در حال حاضر در حال هدایت به سمت یک تشکیلات مشخص است که به جای تولید ادبی بر مبنای دلدادگی دینی نویسنده به دنبال انجام فعالیتهای زودبازده از سوی وی هستند؟ مگر جز این است که الان به جای نویسنده دنبال ماشین خلق محصول فرهنگی هستیم؟
تشکری در عین حال با تصریح بر اینکه دوران قله نشینی در ادبیات گذشته و همه ما در عصر میان مایگی به سر می بریم، تصریح کرد: امروز در جایی قرار داریم که با یک سفارش نمی شود پیرامون یک موضوع قدسی اثر ویژه ای خلق کرد، نمی شود به سعید تشکری گفت اثری مثل ولادت را دوباره خلق کن. خیلی از دریافت های ما حاصل ذات هنری ماست که دوست دارد خالق باشد و این روزها این ذات را به سمتی برده اند که آماده مصرف کند و دنبال کشف تازه نباشد. این یعنی تربیت نیروهایی که هدفشان گرته برداری از آثار شاخص است و نه تولید اثر فاخر. در این فضای زودبازده پرور، طبیعی است که دیگر کسی به سراغ اصالت نرود.
وی در پایان تاکید کرد: وقتی جشنواره ای شکل می گیرد نخست می گویند باید استعداد یابی کرد و در ادامه در دوره بعد به سراغ جریان سازی رفت. اما در عمل یک جشنواره پس از یک دوره برگزاری محل توریست های ادبی می شود که بیایند و خوراک بگیرند و کپی کنند. شما از این فضا چه انتظاری دارید؟