به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ سفرنامهنویسی در عهد قاجار با افزایش حضور صاحبمنصبان سیاسی، نظامی و تاجران و مبلغان مذهبی رواج بسیاری یافت. سفرنامههایی که به ترسیم چهره ایران از سوی این افراد اختصاص داشت. بعدها این سفرنامهها بخشی از تاریخ نادیده یا کمتر دیده شده ایران را تشکیل دادند. نادیده از آن روی که خارجیها و شرقشناسان به ارائه مطالبی پرداختند که در آثار دانشمندان، مورخان و نویسندگان ایرانی کمتر مورد اعتنا قرار گرفته بود.
امروز برای ما ایرانیها بسیار محل کنجکاوی است که هموطنان ما در ۲۰۰ یا ۱۰۰ سال پیش چگونه آداب ماه رمضان را به جای میآوردند؟ این حس کنجکاوی ما را به کنکاش در سفرنامههای عهد قاجار برد و با مطالعه صفحاتی از کتاب «سفرنامه زنان ایرانی و راه رسم زندگی» اثر کلارا کولیور رایس و برگردان دکتر اسدالله آزاد و «سفرنامه از خراسان تا بختیاری» اثر هانری رنه دالمانی با ترجمه محمد فرهوشی(مترجم همایون) به بیان برخی از آداب این ماه پرداختهایم.
رونق داد و ستد در بازار شیرینیها
درباره نویسنده سفرنامه نخست باید بگوییم کلارا زنی انگلیسی و همسر یکی از مسیونرهای ساکن جلفای اصفهان بود. وی در مجموع چهار بار به ایران سفر کرد و کتابی که به نگارش درآورده حاصل سفرهای وی به ایران است. مطالب نقل شده از سوی کلارا تقریبا مربوط به یک قرن پیش از زمان ماست. وی هدف خود از نگارش این اثر را «طرح سیمای زن ایرانی و محیط پیرامون وی، ترسیم وضع، شخصیت، قلمرو قدرت، شیوههای انجام امور و نمایاندن غم و شادیهای زنان آن روزگار برمیشمارد»
کتاب فوق از این جهت دارای ارزش و امتیاز است که زندگی همه قشرهای زنان ایرانی چه شهری و روستایی، چه متمکن و چه درد کشیده را به تصویر میکشد. کتاب حالتی داستانگونه داشته و مطالب آن جالب و در عین حال آموزنده و سرگرمکننده است. با توجه به اینکه شرایط زندگی زنان ایرانی توسط فردی غیرایرانی با هنر کلمات به تصویر کشیده شده، لذا برداشت شخصی نیز در لابهلای مطالب به چشم میخورد.
کتاب کلارا حاوی ۲۶ فصل است که در مجموع ۲۸۲ صفحه را دربرمیگیرد. وی در این کتاب درباره ماه رمضان آورده است: «در این ایام بازار داد و ستد، قنادیها، قصابیها و شیرینیفروشیها بسیار گرم است.» این نوع نگاه و روایت کلارا از ماه رمضان به نوعی شاید از نگاه زنانه وی نشات گرفته باشد. نگاهی از دریچه خوراکیها به ماهی که در آن مواد غذایی خاص خود را دارد و پویای بازار و دستاندکار این رسته را حکایت میکند. این نگاه برخلاف برخی دیگر از سفرنامهنویسان غربی است که ماه رمضان را زمان سکون و رکود کسب و کار بازار ترسیم میکنند. بنابراین این جنبوجوشی که کلارا از بازار ایران وصف میکند نگاهی از زاویه دیگر به ویژگیهای رمضان و حال و هوای آن است.
روزهگشایی با اطعام فقرا
هانری رنه دالمانی (۱۸۶۳-۱۹۵۰)، سياحي فرانسوی بود كه به علت علاقه فراوانش به اشياء عتيقه، مسافرتهاي زيادی به كشورهای مشرق زمين انجام داد. وی در سال ۱۸۹۸ م از شهرهای سمرقند، بخارا، خيوه و عشق آباد بازديد كرد. او در اين سفر آثار هنری از جمله قالي، منسوجات زربافت و اشياء فلزی قديمی را جمعآوری كرد و با خود به فرانسه برد. وی سال بعد به فكر سفر به ايران افتاد و دو سفر به اين سرزمين تدارك ديد.
سفر نخست به ایران: دالماني در سال ۱۸۹۹ م در سفر ديگري كه به عشقآباد داشت با يكي از فرانسويان موسوم به سزاری كه در آن زمان در استخدام گمرك ايران بود به خراسان رفت و از شهرهای مشهد، نيشابور، سبزوار و قوچان ديدن كرد. او در اين سفر علاوه بر جمعآوری اشياء عتيقه، به كاوشهايی در آثار تاريخی اطراف قوچان دست زد و پس از مدتي به كشورش مراجعت کرد.
سفر دوم به ایران: هشت سال بعد يعني در سال ۱۹۰۷.م دالماني مجددا به ايران بازگشت در حالیكه از وزارت فرهنگ فرانسه جواز حفاری در ايران را دریافت كرده بود. او آثاری را كه از اين سفرها به دست آورده بود در محلی به معرض تماشای فرانسويان گذاشت. مجموعه آثار عتيقه و تاريخی وی امروزه يكی از مهمترين و معروفترين مجموعههايی است كه در پاريس برجای مانده است.
در آخرين سفری كه دالمانی به ايران داشت بنا به توصيه موسيو سزاری تصميم گرفت درباره اوضاع سياسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ايرانيان به مطالعه بپردازد. بدين منظور در سفری سه ماهه از خراسان تا بختياری، آنچه را كه مشاهده كرده يا از ديگران شنيده بود يادداشت و عكسهای فراوانی نيز تهيه کرد.
دالمانی در سفرنامه خود، از زندگی ايل بختياری شرح ويژهای داده است. همچنين به علت مصادف بودن زمان ورودش به تهران با تاجگذاری محمدعلیشاه و آشفتگیهای سياسی و اجتماعی كه در آن زمان بروز كرده بود، خلاصهای از وقايع انقلاب مشروطه را نيز در پايان جلد چهارم آورده است.
خالی شدن سینیهای زولبیای گرم در یک چشم بههم زدن
برای مطالعه سفرنامه دالمانی شاید بهتر است نخست بخشی از تفکر وی را درباره ایرانیان را در اینجا منعکس کنیم. این سیاح فرانسوی درباره ویژگیهای ایرانیان مینویسد: «ایرانیان ذاتا به سنن و آداب و رسوم دیرینه خود دلبستگی تام دارند و در تمامی انقلاباتی که بر اثر تهاجمات خارجی در این سرزمین روی داده است، ایرانی همیشه کوشیده که از سنتها و عادات نیاکان خود دست نکشد، ایرانی نه فقط هیچگاه به آداب و رسوم فاتحان اعتنایی نکرده، بلکه آنها را هم به آداب و رسوم خودآشنا ساخته و بعد در خود تحلیل برده است... ایرانیان به طور عموم متجسس و دارای افکار معنوی و فلسفی هستند. اما اغلب رویایی و خیالپردازند و کمتر به کارهای سودمند میپردازند. ایرانی افزون بر خیالبافی بسیار جاهطلب نیز هست و تصور میکند که از حیث هوش و زیرکی بر دیگر ملتها بسی برتری دارد و تنها موجودی است که از هر حیث بینظیر است.»
اما درباره آداب ماه رمضان دالمانی نیز همچو کلارا کولیور رایس نیز به بازار نظر افکنده و آورده است: «در هر افطاری سینیهای زولبیای گرم آنها به یک چشم بهم زدن خالی میشود و این شیرینی مخصوص ماه رمضان است.»
نکته دیگری که مورد توجه سیاح فرانسوی قرار گرفته، جزئیات روزهگشایی مسلمانان است. وی درباره فطریه آورده است: «پس از ماه رمضان، ماه شوال فرا میرسد که اولین روز آن مصادف است با عید فطر یا عید روزهگشایی معروف است، که مسلمانان با پرداخت فطریه، خیرات و برگزاری نماز عیدفطر این روز را جشن میگیرند، فطریه یکی از واجبات مسلمنان در پایان این ماه است، هر مسلمان برای خود و خانوادهاش باید به عنوان فطریه مقداری معین گندم یا جو یا خرما یا دیگر انواع آذوقه به فقرا بدهد، این صدقه نه تنها فرضیه به حساب میآید بلکه باور دارند که ضامن پاداش دنیوی و اخروی است.»