شناسهٔ خبر: 35395 - سرویس دیگر رسانه ها

آیا نویسندگان ادبیات دینی ما به وظیفه خود عمل کرده‌اند؟

ادبیات آیینی، ادبیات مذهبی و ادبیات دینی عنوان‌هایی است که برخی از اهل قلم و پدیدآورندگان برای نام نهادن به نوعی از ادبیات با مضامینی دینی آن‌ها را دسته بندی می‌کنند. عده‌ای به این دسته‌بندی معتقدند و برخی دیگر نه. موضوع سلسله گفت‌و‌گوهای ما با اهل قلم درپاسخ به این پرسش بود ‌که آیا تولیدات ادبیات دینی ما طی دهه‌های قبل رضایت بخش بوده یا خیر؟

به گزارش فرهنگ امروز به قنل از ایبنا؛ فئودور داستایوسکی در رمان‌های «برادران کارامازوف» و «جنایت و مکافات» به آموزه‌های دینی می‌پردازد و از خلال نوشته‌هایش مشخص است که به رستگاری انسان اعتقاد دارد. شاید در بخش‌هایی او کشیشان را دست بیندازد اما به مبانی دینی اعتقاد دارد.
 
از خلال خواندن آثار داستایوسکی می‌توان دریافت که او با خواندن انجیل انس و الفتی عمیق داشته و جا به جا هر جا که لازم می‌شود روایت خود را از این کتاب مقدس سر می‌گیرد. سخنان زوسیما پیر صومعه، عقاید آلیوشا و حتی دیمیتری در «برادران کارامازوف» مبین اعتقادات دینی آنهاست. وقتی شخصیت‌ها و پای اعتقادات آنها به میان می‌آید آیا نویسنده رمانی به این بزرگی نیز چنین اعتقاداتی ندارد؟ آن هم داستایوسکی که نگاهی عمیق به درون انسان دارد و مانند یک روانشناس بسیار نکته‌ها از میان آثار داستانی و سخنانش به ما می‌آموزد.
 
با ۲۱ پدیدآور درباره این‌که نقش فرهنگساز ادبیات دینی در ایران چگونه است به گفت‌وگو نشستیم که چکیده آنها را در ادامه خواهید خواند.
 
پرویز عباسی داکانی درباره این موضوع گفت: تا به حال به این فکر کرده‌اید که چند نویسنده واقعاً مذهبی داریم و آیا داستایوسکی عمیقاً مذهبی بود؟ در ضمن مذهبی بودن به چه معناست؟ مساله دیگر این است که همه فکر می‌کنند به درستی تعریف درست و دقیق مذهب را می‌دانند یا خودشان انسان‌هایی مذهبی‌اند.  
 
وی افزود: بزرگان فلاسفه غرب گفته‌اند که کلمه «خدا» را به کار نمی‌بریم چون مفهومش مبهم است و برخی دیگر گفتند چون خیلی روشن است آن را به کار نمی‌بریم. شما مدام بگو مذهب و تا پایان عمرت نیز این کلمه را تکرار کن، آیا تبدیل به آدمی مذهبی می‌شوی؟ درعین حال ممکن است مادر من و شما به هیچ عنوان این حرف‌ها را بلد نباشد اما در دایره ایمان از من و شما بسیار جلوتر باشد.
 
داکانی اضافه کرد: به گمان من اطلاعات مذهبی صرفا به معنای مذهبی بودن کسی نیست. دین نیز یک امر چند مرتبه‌ای و دارای مراتب گوناگون است. حضرت علی(ع) دین‌دار است و معاویه هم دیندار است. اگر شما بخواهید پادشاهان مسلمان را تقسیم بندی کنید نمی‌توانید بگویید که معاویه مسیحی بود. اما آیا روح این شخص با اسلام فاصله نداشت؟
 
این پژوهشگر یادآور شد: دین بر مبنای اخلاق و ساختن انسان به لحاظ معنوی است. اگر ما چنین فرمولی را قبول کردیم آن‌گاه می‌توانیم از علی(ع) سخن بگوییم. یعنی چهره علی(ع) را می‌توان در هر حوزه‌ای نگاه کرد چرا که ذوابعاد است. امام خمینی(ره) سخن جالبی را بیان کرده‌اند. ایشان اشاره داشتند که هر انسانی در چند بُعد تجلی دارد اما این‌که آدمی در تمام جوانب مرجعیت و کمال داشته باشد گویی تنها در وجود حضرت علی(ع) ظهور یافته است. آنچه علی(ع) را متمایز می‌کند آن قرب حقانی‌اش است. نسبتی با خدا دارد و چون تهی از خویش شده پر از خداست.
 
سعید شاپوری، محقق و فیلمنامه‌نویس نیز گفت: بحث سفارشی‌بودن و دولتی بودن ادبیات دینی بزرگ‌ترین لطمه را به ادبیات ما زده است که البته این موضوع شامل حال آثار سینمایی و تلویزیونی هم می‌شود.
 
این نمایشنامه‌نویس و مدرس دانشگاه ادامه داد: بخشی از ادبیات دینی ما در حال حاضر به نااهلان سپرده شده که مفاهیم را در حد ظاهر تنزل داده‌اند در حالی که نویسنده برجسته‌ای چون داستایوسکی در قرن نوزدهم با توجه به سال‌های زندان و تبعیدش به سیبری که به اعدام هم محکوم بود مفاهیم دینی را عمیقاً درک کرد، به همین دلیل هم بازتاب این مفاهیم را می توان در رمان «جنایت و مکافات» او دید، این موضوع در ایران برعکس است.
 
نویسنده نمایشنامه «نور زمستانی» در ادامه به جریان‌های ادبیات دینی در ایران اشاره کرد و گفت: در واقع در ایران نویسندگانی سراغ مفاهیم دینی می‌روند که درک درستی از آنها نداشته و صرفاً مفاهیم و در برخی موارد عبارات دینی لقلقه زبانشان است. این ایراد به دلیل آن است که نویسندگان حرفه‌ای پشتیبانی مالی نمی‌شوند و  به جایی وابسته نیستند.
 
شاپوری در پاسخ به این پرسش که «آیا دولت و حاکمیت به این نویسندگان اعتمادی ندارد؟» عنوان کرد: به هر حال حاکمیت سیاستی دارد، اما به نظر می‌رسد گاه مجری نمی‌خواهد کاری انجام شود. در واقع عده‌ای به ظاهر نماینده حاکمیت‌اند و اگر هم حاکمیت بخواهد کاری انجام دهد آنها از انجامش سرباز می‌زنند.
 
نویسنده فیلمنامه «تولد یک پروانه» همچنین یادآور شد: برخی از آنهایی که پست‌های مدیریتی را در دست دارند نخستین دغدغه‌هایشان این است که به منافع خودشان برسند و دست آشنایان خود را بگیرند. اگر نخواهیم بگوییم خود حاکمیت به این نویسندگان اعتمادی ندارد دست‌کم بعضی عاملان حاکمیت موضوع را خدشه‌دار می‌کنند و میدان را به نویسندگان مستقل دینی نمی‌دهند.
 
عبدالجبار کاکایی نیز در یادداشتی که برای ایبنا ارسال کرد نوشت: اغلب اقشار کتاب‌خوان ذهنی فلسفی و تعقلی دارند تا تعبدی، به نوعی اهل چون و چرا در همه امور از جمله دین و سیاست هستند. آنها با مطالعه علوم روز به ویژه در حوزه علوم انسانی در بست تابع مفاهیم کلی تعلیمات دینی نیستند. علمای حوزه و روشنفکران دینی هم سرگرم طرد و نفی همدیگرند. در این فضای پر ابهام که روشنفکری دینی هم مدتهاست در گیر چالش‌های سیاسی شده است و هزینه‌های گزاف قبض و بسط دینداری را می‌پردازد، ادبیات دینی جز در بین عامه مردم که دنبال لذت‌های آنی و دریافت‌های گسسته هستند، جایگاهی ندارد.
 
به باور کاکایی ادبیات دینی رو به رشد در دهه ۶۰ به ویژه در شعر که میراث شورش شریعتی در زبان بود، رفته رفته افول کرد و به ادبیات روضه‌ای و منبریِ رسانه ملی تبدیل شد. در واقع با اخته شدن رویکرد سیاسی و عقیدتی این ادبیات آنچه به جای ماند موافق طبع هیات‌های مذهبی بود که کارکرد عوامانه داشت.
 
کاکایی همچنین درباره ناکام ماندن تلاش‌های برخی نهادها برای هدایت شعر انقلاب نوشت: تلاش برخی نهادهای دولتی برای هدایت رسمی شعر انقلاب جز متوقف کردن شور ادبیات دینی در جامعه زنده و پویا نتیجه‌ای نداشته است؛ این فروبستگی که منجر به فلج شدن بال‌های ادبیات بالنده دهه ۵۰ و ۶۰ و مخدوش شدن روح جمعی آن جریان است محصول تنگ نظری و تلاش برای گلخانه‌ای کردن ادبیات انقلاب است. در این شرایط بغرنج قشر کتاب‌خوان اغلب از سوی نویسندگان سکولار تغذیه می شوند و هر بروز و ظهور اندیشه دینی دولتی تلقی شده مورد بی مهری اهالی جدی کتاب و مطالعه است.
 
اسماعیل امینی هم در این باره عنوان کرد: نویسندگانی مانند داستایوسکی و تولستوی که از متون مقدس بهره برده‌اند با این متون ارتباط مستمر داشتند و نویسندگان ما نیز با ارتباط مستمر و مستقیم با متون تفسیر قرآن و متونی که بلاغت قرآن را پیش می‌کشد می‌توانند بر این مضامین تأمل داشته باشند.
 
دبیر نهمین جشنواره شعر فجر افزود: این امر باعث می‌شود که به طور ناخودآگاه تأثیر قرآن در آثار نویسندگان و شاعران دیده شود. به طور مثال در آثار سیدحسن حسینی، قیصر امین‌پور و  دکتر شفیعی کدکنی تلمیحات و اصطلاحات و مضامین قرآنی دیده می‌شود. وقتی شاعر و نویسنده در حوزه‌ای خاص مطالعاتی داشت لاجرم از آن آبشخور بهره هم می‌برد.
 
این شاعر ادامه داد: این‌که آیا نویسندگان و شاعران ما طی سه دهه اخیر توانسته‌اند صدای ادبیات دینی را به گوش مخاطبان خود برسانند یا خیر؟باید کار پژوهشی انجام شود. در حقیقت یک پژوهشگر باید درباره این موضوع صحبت کند.
 
شاعر مجموعه «نشر اکاذیب» همچنین اضافه کرد: منوچهر اکبرلو در جلسه‌ای سخنی را بیان کرد که بسیار آن را پسندیدم. ایشان گفتند «ما مدام فریاد می‌زنیم که کتاب‌ها و فیلم‌ها و خبرگزاری مهم دنیا متعلق به صهیونیست‌هاست اما در همه این آثار نامی از اسرائیل نمی‌شنویم یا پرچم این کشور را نمی‌بینیم و جمله‌ای از تورات نیز وجود ندارد بلکه در ته‌نشست کارشان آن مایه دیده می‌شود.»
 
مصطفی رحماندوست شاعر شعر «صد دانه یاقوت» هم در این باره گفت: این حرف که صهیونیست‌ها در اغلب کارهای مهم هنری دست دارند، درست است اما تنها در ته‌نشست کارشان این نشانه‌ها دیده می‌شود. در تمام فیلم‌هایی که علیه نازی‌ها در جنگ جهانی دوم ساخته‌اند هیچ جا نمی‌بنیم که شعار یهودی یا شعار ضد نازی وجود داشته باشد اما در نهایت همه نازی‌ها را محکوم می‌کند.
 
وی افزود: متأسفانه ادبیات دینی ما دچار این مخمصه شده که اغلب قاضیان و داورانش آدم‌هایی دولتی و غیر ادبیاتی‌اند و اهل فهمیدن و درک غیر مستقیم پیام نیستند و به جای این‌که به ته‌نشست کار فکر کنند و فقط دنبال این می‌گردند که آیه قرآنی اول کتاب نوشته شده یا نه. خواه و ناخواه بعضی‌ها هم هستند که به این کارها پاسخ می‌دهند و پولشان را می‌گیرند و کارشان را انجام می‌دهند.
 
این شاعر اضافه کرد: این دلایل باعث می‌شود که ما نوعی از ادبیات دینی داشته باشیم که باب میل مخاطب نوشته نشده است و در واقع باب میل کارفرما نوشته شده است.
 
در جدول زیر می‌توانیتد نظرهای ۲۱ پدیدآور را درباره نقش فرهنگساز ادبیات دینی در ایران دنبال کنید.
 
 

 پدیدآورندگانسخنان کلیدیلینک مطلب
۱محمدرضا سنگریزمینه را درست فراهم نکرده‌ایم/لزوم توجه به آثار نویسندگان دینیاینجا
۲عبدالرحیم سعیدی‌راددهه ۹۰ دهه رشد ادبیات دینی استاینجا
۳غلامرضا امامیغیر از استثناها شعرهای‌مان شعار بوده‌است/نزدیک شدن به توده‌ها به قیمت از دست دادن زبان نباشداینجا
۴فاطمه راکعیایرانیان از ابتدا خداباور بودند/ادبیاتمان سرشار از مفاهیم دینی استاینجا
۵اکبر بهداروندشعر را با تعابیر محدود نکنیم/مگر شعر غیرآیینی‌ هم داریم؟!اینجا
۶ابراهیم حسن‌بیگی گسترش رمان‌های مذهبی نیازمند حمایت دولت است/ هنوز شاهکار ادبی با مضمون دینی خلق نکرده‌ایماینجا
۷اسماعیل امینی استفاده از مضامین متون مقدس حاصل حساب و کتاب لحظه‌ای نیستاینجا
۸مصطفی رحماندوست اغلب داوران ادبیات غیر ادبیاتی‌اند/ ادبیات دینی ما باب میل کارفرما نوشته می‌شود نه مخاطباینجا
۹سعید شاپوریسفارشی‌نویسی بزرگ‌ترین لطمه را به ادبیات دینی زده است/ موفقیت داستایوسکی به درک عمیق او از مفاهیم دینی برمی‌گردداینجا
۱۰حمیدرضا شکارسریازدیاد ادبیات دینی حاصل گفتمان فرهنگی جامعه است/ تعیین رابطه دین و ادبیات به پیش از خلق انسان برمی‌گردداینجا
۱۱قدمعلی سرامیدر برخی زمینه‌های ادبیات دینی کار به دست غیر متخصصان سپرده شدهاینجا
۱۲محمدعلی گودینی ادبیات دینی موفق در انبوه آثار شعاری گم شده‌ استاینجا
۱۳جواد محققتعداد آثار ادبیات دینی پیش از انقلاب از انگشتان یک دست تجاوز نمی‌کند/ ادبیات سالم منعکس کننده آرمان‌های جامعه استاینجا
۱۴محمدرضا سهرابی‌نژاد آثار درخشان دینی خلق می‌شود اما جوان‌ها سر در فضای مجازی دارنداینجا
۱۵سعید یوسف‌نیاگنجاندن آموزه‌های دینی در یک اثر ادبی برای موفقیت کافی نیستاینجا
۱۶غزل تاجبخشنویسنده دینی باید اخلاص داشته باشد/ برخی تملق‌ها جای آفرینش آثار ارزشمند را گرفته استاینجا
۱۷پرویز عباسی داکانیادبیات درخشان همراهی ادب نفس با ادب لفظ است/ سیمای علی(ع) در ادبیات معاصراینجا
۱۸عبدالجبار کاکاییجامعه نخبگان سکولاریزه شده و به ادبیات دینی توجهی ندارداینجا
۱۹کامران شرفشاهیحمایت از نویسندگان دینی به ورطه دیگری افتاده استاینجا
۲۰غلامحسین عمرانی«کلیله و دمنه» هم اثری مذهبی استاینجا
۲۱علی محمد مؤدبمجال بروز صداهای مختلف را در ادبیات دینی فراهم کنیماینجا