به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ وحید ضیایی شاعر و مترجم در پاسخ به سوالی درباره وضعیت فعلی ترجمه متون ادبی به ویژه متون ادبی کلاسیک فارسی به زبانهای خارجی اظهار داشت: روند ترجمه به روند معرفی این آثار ارتباط پیدا میکند. سابق بر این شخصیتهای ادبی ما را مستشرقین معرفی میکردند و به طبع برداشت آنها بود که در مواجهه با شعر و ادب فارسی برای ما اهمیت پیدا میکرد؛ حتی ترجمههایی مانند ترجمه فیتز جرالد از رباعیات خیام که بیشتر از ترجمه، ساختاری مجازی و صورت گرا داشت. این اتفاق در مجموع متن و تفکر ادبی ما را در دورهای مصادره به مطلوب کرد و سامان معرفی آن را از دست ما خارج کرد.
وی ادامه داد: در دوره قاجاریه رویکرد مردم به ادبیات به شکلی بود که عموم مردم نگاه نخبه گرایانه به ادبیات نداشتند و دسترسی آنها به ادبیات نیز به تبع همین نگاه تعریف میشد. به همین خاطر شاهدیم که در این دوره سعدی بیشتر از سایر شعرا در میان مردم رواج می یابد.
ضیایی افزود: با این حال از بدو تاسیس دانشگاه تهران و ورود اندیشمندانی که درس آموخته خارج از ایران هستند به ساحت تدریس ادبیات، کمکم ادبیات نیز رویکردی نخبه گرایانه پیدا کرد و شاعرانی مانند حافظ و پژوهش درباره آنها رواج پیدا میکند. این اتفاق و افزایش شمار اساتید آشنا با اندیشه متجدد غرب، منجر به آغاز سیر ترجمه و معرفی ادبیات ما در غرب میشود.
تأثیر سرعت تحولات ادبی در مغفول ماندن شخصیتهای ادبی
این شاعر ادامه داد: به باور من سرعت تحولات ادبی در ایران یکی از مهمترین اتفاقاتی است که عامل مغفول ماندن معرفی شخصیتهای ادبی ما در دنیا شده است. شما نگاه کنید که چطور ادبیات ما در مقابل تغییرات و رویدادهای جامعه دچار تحول شده است. از تحولات مشروطه تا الان شاید بیش از ۱۰۰ سال گذشته باشد اما در ادبیات ما انگار راه ۶۰۰ ساله طی کرده باشیم. به نظر من نباید انتظار داشته باشیم که سرعت ترجمه و معرفی ادبیات ما به دنیا نیز به همین شکل باشد.
ضیایی در ادامه به مساله عقب ماندگی دانشگاه از جریانهای ادبی اشاره کرد و گفت: دانشگاه ما همواره عقب مانده تر از ادبیات ما بوده است. در این مدت دانشگاه همواره به شکلی تند و به قول معروف بزن در ردو به ادبیات نگاه کرده است.
دانشگاه به نام بهروز شدن امکان تدبر را از بین برد
این شاعر و مترجم افزود: در واقع دانشگاه به نام به روز شدن، امکان تدبر را در ادبیات از بین برد و حاصل نیز این شد که ادبیاتی که میبایست هدفمند حرکت کند و زیرساختی برای خودش بسازد در این دانشگاه خلق نشد و دانش آموخته آن نیز تربیت نشد. همین اتفاق است که منجر شده مترجم امروز نیز بدون ارتباط با دانشگاه عمل کند در حالی که اگر نگاه دانشگاه ما به ادبیات تعریف شده و خلاق بود و یک هدف گذاری مشخص را طی می کرد، وضعیت ترجمه آن دچار چه تحولاتی بسیاری میشد.
وی همچنین به مساله ضعف ترجمه های جاری از فارسی به انگلیسی نیز اشاره کرد و گفت: ما چند شاعر داریم که آثار آنها به درستی ترجمه شده باشد و چند مترجم آبدیده و کاربلد داریم که به مفهوم شعر و ترجمه آشنا باشد؟ ۹۰ درصد از ترجمههایی که در ایران انجام می شود تجربی است و مترجمانشان نیز کارشان را تجربی یادگرفتهاند نه با آموزش آکادمیک، انگار نه انگار که ترجمه یک سیستم، فرآیند و روند است.
این شاعر همچنین غلبه ترجمه داستان بر شعر و نیز نبودن دایره واژگان مناسب برای ترجمه را از دیگر عواملی دانست که منجر به کاهش ترجمه ادبیات فارسی به سایر متون شده است.
یادآوری میشود وحید ضیائی در ۶ خرداد ۱۳۵۹ در شهر اردبیل به دنیا آمد. پدرش یحیی ضیائی از گویندگان و هنرمندان قدیمی رادیو بود. از آثار او میتوان به سی و سه شعر عاشقانه (مجموعه شعر نو، نشر بوتیمار، مشهد، ۱۳۸۴)، هزل تعلیم است (پژوهشی در باب طنز و هزل در شعر ایران، ۱۳۸۶، ویرایش مجدد و انتشار آن با نام تلخپند، محقق اردبیلی ۱۳۹۱ )، فرصت دوست داشتن (معرفی شاعران زن معاصر جهان، دوزبانه، نشر بوتیمار، مشهد، ۱۳۸۴)، مویه از لاكپشت های ۳۳ (مجموعه شعر با مضمون جنگ، متن دو زبانه، نشر هنر رسانه اردیبهشت، تهران ۱۳۸۸)، حكمت خسرو (شرحی بر اصطلاحات فلسفی دیوان ناصر خسرو قبادیانی، نشر محقق اردبیلی، ۱۳۹۱) و ... اشاره كرد.