به گزارش فرهنگ امروز به نقل از تسنیم؛ زمانی که محسن پرویز در دولت نهم خبر از تأسیس بنیاد ادبیات داستانی داد، این همه فراز و نشیب در طول چند سال پس از تأسیس آن را کمتر کسی میتوانست باور کند، فراز و نشیبهایی که همواره بر فعالیت اصلی بنیاد و هدفی که برای آن تأسیس شده بود، تأثیر گذاشت.
بنیاد ادبیات داستانی که چندی است با عنوان بنیاد شعر و ادبیات داستانی فعالیت میکند، این روزها دوباره با زخمی که سرباز کرده است، دست و پنجه نرم میکند و آن چیزی نیست جز مشکل نداشتن خانهای از آن خود.
خانه به دوشی بنیاد در سالهای گذشته برای نخستین بار پس از انتقال ساختمان به خیابان ویلا کوچه نوید، با پلمپ شدن در بهمن ماه ۹۲ توسط شهرداری تهران به اوج خود رسید، اما با مذاکرات ارشاد و شهرداری پلمپ شکسته شد و مهلت دوبارهای به بنیاد داده شد، تا اینکه در اردیبهشت ۹۳ نیز بار دیگر به دلیل شکایت همسایگان بحث پلمپ بنیاد پیش آمد که به دلایلی انجام نشد.
ماجرای پلمپ شدن ساختمان بنیاد شعر و ادبیات داستانی به آن جایی باز میگردد که ساختمان بنیاد در خانهای استیجاری بنا نهاده شده که در طبقه چهارم آن نیز مستأجر دیگری اقامت دارد و فعالیت و رفت و آمدهای فراوان در بنیاد و نیز برگزاری نشستها و جلسات ادبی متعدد در آن موجب شده که همسایه طبقه چهارم شکایت به شهرداری برده و شهرداری نیز اعلام کند به دلیل اینکه این ساختمان مسکونی است، نه اداری، کاربری آن بدون اجازه قانونی تغییر یافته و باید پلمپ شود.
با تغییر هیئت امنای بنیاد شعر و ادبیات داستانی و روی کار آمدن تیم مدیریتی جدید انتظار میرفت که مشکل نبود ساختمانی مناسب برای بنیاد هرچه سریعتر حل شود، این انتظار به اندازهای بود که مهدی قزلی مدیر تاره بنیاد در نخستین مواجه خود با خبرنگاران نیز در برابر پرسشی مبنی بر اینکه برنامهاش برای مشکل ساختمان بنیاد چیست؟ قرار گرفت، به ویژه اینکه در میان اعضای هیئت امناچهرههایی از شهرداری تهران نیز حضور داشتند که امید حمایت شهرداری از بنیاد و در اختیار قرار دادن ساختمانی مناسب را تقویت میکرد.
اما این انتظارات نیز راه به جایی نبرد، البته پس از اقدام دوباره شهرداری برای پلمپ ساختمان ماجرا شکل بهتری به خود گرفت. مهدی قزلی و معاونانش در حوزه شعر، داستان و... با تعاملی که با مالک ساختمان و همسایه یکی از طبقات برقرار کردند، توانستند مهلت تخلیه را اندکی به تأخیر بیاندازند، همچنین به طور موازی پیشنهادهایی که برای تأمین ساختمان برای بنیاد مطرح میشد، مورد بررسی قرار میگرفت. پیشنهادهایی که تا امروز هیچ کدام به مرحله اجرا نرسیده است.
ماجرای خانه به دوشی بنیاد ادامه داشت تا اینکه آخرین مهلت برای تخلیه ساختمان تا پایان فروردین ۹۴ نیز به سر آمد و باز هم خبری از تغییر مکان بنیاد نشد، البته بنا به گفته مهدی قزلی این مهلت از فروردین ماه تاکنون چندین بار تمدید شده ولی باید هر چه سریعتر برای آن فکری کرد.درست است که ما مهلت دوبارهای گرفتهایم، اما این مهلت تا مدت کوتاهی است.
وی با اشاره به پیگیریهای مجموعه معاونت فرهنگی و بنیاد شعر و ادبیات داستانی از مسیرهای مختلف برای یافتن مکان مناسبی جهت انتقال بنیاد خبر داده و میگوید: ساختمانهایی معرفی و حتی کاندید شده است، اما هنوز نتیجه نهایی را نگرفتهایم.
قزلی در پاسخ به این پرسش که برخی از نویسندگان میگویند، بنیاد برای انتخاب ساختمان جدید مته به خشخاش میگذارد، گفت: ما گزینههایی داشتیم که به دلایلی به ثمر نرسیده است، برخی از این دلایل به ما مربوط میشده و برخی دیگر نه، برای نمونه نباید انتظار داشته باشیم که بنیاد در مکانی بسیار دور به مرکز شهر ساختمانی را که از شرایط مناسبی نیز برخوردار نیست، بپذیرد.
وی تصریح میکند: ما به جز وزارت ارشاد از ۳ تا ۴ نهاد دیگر هم این موضوع را پیگیری کردیم، بسیاری از ساختمانهای دولتی اکنون استیجاری هستند، اینکه بنیاد هم ساختمان اجارهای داشته باشد، مشکلی نیست، اما مشکل ساختمان بنیاد به دلیل استفاده اداری از ساختمان غیر اداری بوده است. ما دنبال جای معقولی هستیم که با اجاره یا تملک بتوانیم در آن به فعالیت بپردازیم.
قزلی با اشاره به تمدیدهای چندین باره مهلت تخلیه ساختمان بنیاد ادامه میدهد: این مسئله باید به زودی حل شود، مهلت قرارداد فعلی بنیاد به زودی به اتمام میرسد و تا قبل از پایان تابستان باید این ساختمان را تخلیه کنیم.
وی با اشاره به فعالیتهای بنیاد در طول یکسال گذشته گفت: ما با مشکلات فراوان جایزه جلال آل احمد و پروین اعتصامی را برگزار کردیم، انشالله که جابهجایی بنیاد نیز انجام خواهد شد و اگر وضع بهتر نشود، بدتر نخواهد شد. در طول این مدت نیز به دلیل اینکه سوت جابهجایی ممکن است، هر لحظه به صدا درآید، چندان نمیتوانیم به برگزاری برنامه در بنیاد بپردازیم، بنابراین این دوره ۶ ماهه اول دوره رکود برنامهای است. ما در حال برنامهریزی برای سال جاری و آینده هستیم. بودجه نیز در راه است و با بهتر شدن وضعیت نقدینگی بهتر میتوان نسبت به انجام برنامهها اقدام کرد.
با توجه به اقدام چندین باره شهرداری برای پلمپ ساختمان بنیاد شعر و ادبیات داستانی به نظر میرسدف مسئله به اندازهای حائز اهمیت است که وزارت ارشاد نخواهد یکبار دیگر اینگونه اقدامات انجام شود، بنابراین انتظار میرود، مشکلی که باید مدتها پیش حل میشد و اکنون تبدیل به گرهای شده که با دندان هم باز نمیشود، هر چه سریعتر حل شود، چرا که با وجود تلاش مسئولان بنیاد برای حل مسالمتآمیز این جریان و تعامل با شهرداری، مستأجردیگر و مالک در طول این مدت، میتوان گفت، عمده فعالیتهایی که باید بنیاد شعر و ادبیات داستانی تمام هم و غم خود را صرف آن کند، تحت تأثیر قرار گرفته و یافتن ساختمانی برای بنیاد این روزها دغدغه جدی مدیران آن شده است، طبیعی است که در سایه چنین دغدغهای فرصتی برای پرداختن به اصل شعر و ادبیات داستانی باقی نمیماند.هر چند که مسئولان تلاش کرده باشند کلیه فعالیتهای خود را به نحو احسن انجام دهند.