به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر، نخستین نشست کتابفروشی «هنوز» به ترجمه شعر اختصاص داشت که با حضور احمد پوری، اسدالله امرایی، فواد نظیری و علی دهباشی میزبان علاقمندان جدی ادبیات بود.
در ابتدای این نشست احمد پوری؛ با بیان این مطلب که برای نخستین بار است که در فضای دوستانه یک کتابفروشی با مخاطبانش به این شکل سخن میگوید، گفت: سخن گفتن در این جمع بسیار دلپذیر و دشوار است و امیدوارم این نشستها تداوم داشته باشد و در ادامه این نشستها پیرامون مسائل مهم ترجمه شعر و آثار ارزشمند این حوزه سخن گفته شود.
او در ادامه با طرح یک سوال جدی که همواره با آن روبروست که آیا شعر ترجمه پذیر است یا نه؟، گفت: هر بار که با این پرسش روبرو میشوم، همواره از خودم میپرسم اگر شعر ترجمهپذیر نیست، پس چرا من شعر ترجمه کردهام اگر ترجمه پذیر است، چرا با این پرسش روبرو میشوم؟ در واقع در این پرسش حقیقتی نهفته است و بخشی از این پرسش معطوف به ناخودآگاه شعری زبان خودشان است که چگونه میتوان شعر را ترجمه کرد. البته افراد برجستهای چون رابرت فراست به صراحت بیان کردهاند که با ترجمه، شعر نابود میشود.
چطور این بیت را ترجمه میکنید: یار مرا غار مرا عشق جگرخوار مرا؟!
پوری با بیان این مطلب که باید واقیعت را پذیرفت که برخی از شعرها قابل ترجمه و برخی ترجمه پذیر نیستند، گفت: در مقالهای که در مجله «مترجم» منتشر شده، من برای ترجمه شعر یک چراغ راهنمایی فرض قرار دادهام و بر اساس هر یک از چراغها، آن درباره ترجمه پذیری شعر صحبت کردهام. رنگ قرمز در این چراغ راهنمایی به معنای این است که نباید خودمان را اذیت کنیم، چون برخی از شعرها واقعاً ترجمه پذیر نیستند.
به گفته این مترجم پیشکسوت، در برخی از شعرها موسیقی حرف اول را میزند منظور از موسیقی اوزان عروضی نیست، موسیقی که از شنیدن آن شعر به گوش میرسد مثل بسیار اشعار مولانا. وقتی شعرهایی را که چنین ویژگی دارند، بخواهیم ترجمه کنیم بی شک در برگردان شعر مخاطب لذتی را که ما در زبان اصلی از آن شعر میبریم، نخواهد برد و برای اینکه به او بفهمانیم منظور شاعر چه بود، باید مقالهای یک صفحهای برای هر سطر بنویسیم.
وی ادامه داد: مثلا شعر «یار مرا غار مرا عشق جگرخوار مرا» قابلیت این را دارد که مخاطب با شنیدن آن سماع برقصد. در ترجمه چگونه میتوان این حس را به مخاطب منتقل کرد. از این جنس شعرها که پشت چراغ قرمز ترجمه میمانند در همه زبانها سراغ داریم و به نظر من بهتر است از خیر ترجمه آنها بگذریم.
پوری با اشاره به بیشتر اشعار حافظ که پشت چراغ قرمز ترجمه میمانند، گفت: در دنیا همه خیام را به واسطه ترجمه فیتز جرالد میشناسند اما اگر کسی از من درباره بهترین شاعر پارسیگوی سوال کند، حتماً من حافظ را معرفی میکنم اما افسوس که به دلیل دشواری شعر حافظ و معناهای متعددی که از شعر او برداشت میشود، بیشتر اشعار او ترجمهپذیر نیستند.
مترجم اشعار آنا آخماتوا با اشاره به ترجمه فیتز جرالد از اشعار خیام گفت: ترجمه فیتز جرالد آزاد است و او بیشتر اندیشه شعر خیام را گرفته و به مخاطب منتقل کرده است. من وقتی ترجمه او را میخوانم، باید اعتراف کنم که لذت میبرم اما واقعاً گاه ساعتها باید در اشعار خیام جست و جو کنم تا متوجه شعر این ترجمه مربوط به کدام رباعی است؟
زمانی متوجه گنجهایمان میشویم که دیگران به سراغ آنها بروند
در ادامه اسدالله امرایی با تائید صحبتهای احمد پوری گفت: درباره ترجمه شعر نظرات متعددی وجود دارد و در همه ترجمهها مترجم تنها میتواند بخشی از شعر را به مخاطب منتقل کند. خود من نیز در دورهای به همراه یکی از دوستان شاعرم به ترجمه شعر روی آوردم اما واقعاً کار دشواری است و بیشک ترجمه ما با نقدهای متعددی روبرو بود اما در نهایت ترجمه شعر را رها کردیم.
امرایی افزود: بخشی از دلایل دشواری ترجمه شعر و ترجمه ناپدیری برخی از اشعار به واسطه بازیهای زبانی رایج در هر زبان است، همین عامل موجب میشود برخی از اشعار شاعرانی چون حافظ، ترجمه پذیر نباشند. چون زیبایی که در واج آرایی این اشعار به چشم میخورد در ترجمه از بین میرود.
او در ادامه با اشاره به ترجمه اشعار مولانا در غرب گفت: من همواره با این پرسش روبرو هستم که غربیها چه چیزی در ترجمه از اشعار مولانا کشف کردهاند که این چنین شیفته اشعار او آن هم به واسطه ترجمه شدهاند و نیکلسون نخستین بار مولانا را چگونه به غربیها معرفی کرد؟ متاسفانه ما ایرانیها زمانی متوجه گنجهایمان میشویم که دیگران به سراغ آن بروند مثلاً تا پیش از اینکه غربیها صادق هدایت را کشف کنند، ما اصلاً او را قبول نداشتیم و اتفاقاً در میان عوام تصوری رایج بود و همچنان رگههایی از آن را میتوانیم در جامعه بیابیم که هر کسی که خودکشی کرده، حتما هدایت خوانده است!
مترجم کتاب زن وسطی گفت: ۹۰ درصد ترجمههایی از شعر در کشور ما شده از زبانهای دیگر به فارسی بوده و تاکنون شعر فارسی خیلی کم به سایر زبانها ترجمه شده است. شاید بخشی از این موضوع معطوف به این باشد که تعداد کسانی که به زبان فارسی در جهان صحبت میکنند، بسیار کم است و زبان فارسی در محدوده کمی از جغرافیای جهان صحبت میشود. اما سایر زبانها چون انگلیسی، اسپانیایی، عربی و فرانسه در چنین موقیعتی نیستند و همین امر موجب میشود وقتی مثلاً شاعری اسپانیایی زبان در کشور خودش نتواند شعر بگوید و منتشر کند و به کشور دیگری که اسپانیایی زبان است، برود و اتفاقاً مخاطب هم داشته باشد. اما زبان فارسی از چنین قابلیتی محروم است و در خارج از ایران جز در کشورهای افعانستان و پاکستان در محیط آکادمیک شاید این زبان را بتوانیم بشنویم.
امرایی در ادامه با اشاره به تولید انبوه در زبانهایی چون آنگولاساکسون، گفت: در این زبانها هر لحظه آثار متعددی منتشر میشود و اگر مترجمان ما تمام وقت خود را روی ترجمه این آثار بگذارند، باز هم قطرهای از ادبیات غنی این زبانها را ترجمه کردهاند.
در ادامه احمد پوری با اشاره به ترجمه شاملو از اشعار مارگوت بیگل اشاره کرد و گفت: بیگل در کشور خودش شاعر درجه دوم و کمتر شناخته شدهای است اما در ایران به واسطه ترجمه آزاد و درخشان شاملو شعرش شناخته شده است.
او در ادامه با اشاره به حضور علی دهباشی در این نشست گفت: حضور آقای دهباشی فرصت غنیمتی است که به این بهانه پیشنهاد برگزاری نشستهای را با موضوع ترجمههایی که از شعر شاعران فارسی زبان به سایر زبانها انجام شده است، در این نشست مطرح کنیم و در آینده نزدیک شاهد برگزاری این نشستها با همکاری ایشان باشیم.
امرایی هم در ادامه با تایید صحبتهای پوری برای ترجمهها شاملو گفت: شاملو معتقد به ترجمه آزاد است و در ترجمههایش کاری با مخاطب میکند که نتواند تا نقطه پایان کتاب را یک نفس بخواند و آن را کنار نگذارد. کتابی که شاید در کشوری که منتشر شده حتی مخاطب چندانی نداشته باشد.
به گفته وی، تسلط مترجم در ترجمه بسیار مهم است و احمد پوری از جمله مترجمانی است که در ترجمه شعر قدرتمند است و ترجمههایی که از شعر کرده ما با لذت میخوانیم، چه از زبان ترکی و چه انگلیسی.
نظیری: شاملو از زبان دوم ترجمه میکرد، اما شاهکار میآفرید
در ادامه فواد نظیری دیگر مترجم حاضر در این نشست گفت: به نظر من زبان فارسی با اینکه در محدوده کوچکی رایج است، اما زبان مهجوری نیست و از گنجینه واژگانی غنی برخوردار است. ما بارها با این سخن روبرو شدیم که در ترجمه به زبان فارسی با دشواری واژهیابی روبهرو میشویم به نظر من با وجود گنجینه زبان فارسی چنین سخنی در حوزه ادبیات اشتباه است. اما من قبول دارم که ما در حوزه فلسفه و یا علوم با این محدودیت روبرو هستیم. به نظر من امکانات زبان فارسی کم نیست و ما شعری که ترجمه پذیر باشد، کم نداریم که بتوانیم با ترجمه به جهانیان معرف کنیم.
وی در ادامه با اشاره به بخشی از ترجمه مجتبی مینوی ازیکی از نمایشنامههای شکسپیرع گفت: این ترجمه نشان میدهد که چقدر زبان ما توانمند است و مینوی با شناختی از زبان دارد، توانسته به این ترجمه خوب دست یابد.
نظیری در ادامه با اشاره به این سخن که آیا شاملو مترجم خوبی است، گفت: بارها این صحبت مطرح شده که شاملو مترجم خوبی نیست و زبانشناس نیست اما اگر ترجمههای او را با متن اصلی مقایسه کنیم، متوجه میشویم که با اینکه او از زبان دوم ترجمه کرده، اما شاهکار آفریده است.
در پایان این نشست احمد پوری برای حاضران چند شعر خواند. کتاب فروشی «هنوز» در خیابان کریمخان، بین ایرانشهر و ماهشهر، پلاک ۱۳۴ قرار دارد و همه روزه تا ساعت ۱۱ شب میزبان مخاطبانش است.