به گزارش فرهنگ امروز به نقل از هنرآنلاین؛ عصر روز هشتم مرداد همزمان با روز ملی کرمانشاه مراسم بزرگداشت یدالله بهزاد؛ شاعر توانمند کرمانشاهی در تالار انتظار این شهر با حضور محمدعلی سلطانی، میرجلال الدین کزازی، شهرام ناظری، علی اکبر مرادی، اسماعیل آذر و جمع زیادی از هنرمندان، مسوولین و مردم کرمانشاه برگزار شد.
شهرام ناظری در بخشی از این مراسم به ایراد سخن در خصوص جایگاه هنری یدالله بهزاد پرداخت و گفت: یدالله بهزاد یکی از هنرمندان و شاعران بی نظیر این دیار است و بی تردید می توان این شاعر فرهیخته را نماد و مظهر شهر کرمانشاه دانست.
ناظری که سال ها پیش در مدرسه پهلوی دانش آموز استاد بهزاد بوده به ذکر خاطراتی از آن زمان پرداخت و اظهار داشت: یادم می آید که بهزاد تنها معلمی بود که همه دانش آموزها به شکلی عجیب و باورنکردنی به او احترام می گذاشتند و به عبارتی از او حساب می بردند. استاد بهزاد معلمی کاربلد و توانمند و خوش فکر بود که همه دانش آموزها احترام خاصی برای او قائل بودند.
وی با بیان اینکه عشق نخست من حتی پیش از موسیقی، ادبیات بوده است گفت: یادم می آید که روزی آقای بهزاد جمله "همان ارزی که می ورزی" را به عنوان موضوع انشا مشخص کردند که واقعا برای ما در آن سن نوشتن در خصوص این موضوع دشوار بود. آقای بهزاد هم معلم بسیار سخت گیری بود. آن روز من از آن انشا نمره ۱۱ گرفتم که نسبت به بقیه دانش آموزها یک نمره بسیار عالی بود. یادم می آید که آقای بهزاد آن روز به من گفتند که " ناظری تو خوب می نویسی اما تلگرافی می نویسی".
شوالیه آواز ایران در ادامه به ذکر خاطره دیگری که موجب آشنایی عمیق تر وی با یدالله بهزاد شده بود پرداخت و در این باره گفت: هر روز سر صف به دانش آموزها اعلام می کردند که کسانیکه دارای هنر خاصی هستند به آقای بهزاد در دفتر مدرسه مراجعه کنند. نمی دانم علت چه بود که من هیچ وقت در خودم نمی دیدم خدمت استاد بروم و به ایشان بگویم موسیقی کار می کنم اما خیلی از هم کلاسی هایمان نزد ایشان رفتند و هنر خود را با استاد در میان گذاشتند. این ماجرا گذشت و یک رز عصر من برای محفلی به منزل دایی بزرگم رفتم که استاد بهزاد هم آنجا تشریف داشتند.
ناظری ادامه داد: آقای بهزاد با دیدن من در آن جلسه تعجب کردند و علت را جویا شدند که دایی مرا به ایشان معرفی کردند. سپس آقای بهزاد در حضور دایی از اینکه من بسیار به ادبیات علاقه دارم و بخش بزرگی از ادبیات کهن را حفظ هستم تعریف کردند. دایی تعجب کرد و به آقای بهزاد گفتند که استاد شما چرا تنها از ادبیات ایشان سخن می گویید در حالیکه هنر اصلی ایشان موسیقی است. آقای بهزاد از این مسئله بسیار تعجب کردند و گفتند پس چرا این همه من اعلام کردم شما خودتان را به من معرفی نکردی !؟
ناظری ادامه داد: من علت را برای استاد شرح دادم. آن شب برای استاد سه تار زدم و آواز هم خواندم اما ایشان بیشتر از توانای موسیقی من به اخلاق من علاقمند شدند و گفتند اینکه شما با داشتن این هنر حاضر نشدید که خود را به من معرفی کنید بسیار باارزش و قابل احترام است. از آن پس استاد توجه خاصی به من داشتند و اجازه استفاده از کتابخانه شخصی خودشان را هم به من دادند.
شهرام ناظری پس از شرح این خاطره ها دو بیت شعر از مولانا را به آواز خواندند و آن را به روح استاد یدالله بهزاد هدیه کردند.
لازم به ذکر است؛ یدالله بهزاد کرمانشاهی فرزند مرحوم حسین ایوانی، در نیمه بهمن ماه ۱۳۰۴ خورشیدی در کرمانشاه پا به عرصه وجود گذاشت. او پس از طی دوران کودکی و گذراندن تحصیلات ابتدایی و متوسطه، به سال ۱۳۲۷ خورشیدی، راهی تهران شد و در دانشکده ادبیات به تحصیل پرداخت. در آنجا، از محضر استادانی بزرگ، همچون: جلال الدین همایی، بدیع الزمان فروزان فر، احمد بهمنیار، دکتر محمد معین، دکتر ذبیح اله صفا، دکتر پرویز خانلری و دیگر استادان دانشمند آن روزگار دانشگاه تهران، بهرهها برد و به سال ۱۳۳۲ به استخدام فرهنگ در آمد و در دبیرستانهای کرمانشاه به تدریس ادبیات پرداخت و شاگردانی پرورد که هر کدام از آنها، امروز استادی توانا شدهاند و در سنگرهای گوناگون، خدمتگزار مردم بوده و هستند.
استاد بهزاد در جوانی به ورزشهای باستانی، وزنه برداری و بسکتبال روی آورد، در کنار کلاس درس، مدتی هم مربی بسکتبال شد و با زحمت و تلاش فراوان توانست تیمهای وزنه برداری و بسکتبال کرمانشاه را راه اندازی و آماده کند و به جوانان ورزشکار، علاوه بر فنون ورزشی، درس ایمان، اخلاق، ادب و انسانیت بدهد.
او همچنین شاگردان علاقمند به روزنامه نگاری، نویسندگی، شاعری، خوشنویسی، نقاشی و کتابخوانی را زیر چتر حمایت خود گرفت و برای آنها کلاسهای فوق برنامه میگذاشت و در تعلیم، آموزش و راهنمایی آنها کوشش فراوان میکرد.
او معلمی ادیب و شاعری توانا بود که علاوه بر شاعری، در هنر خوشنویسی دست داشت و از تعلیمات استادان بزرگ خوشنویسی کشور، همانند علی اکبر کاوه، حسن خطاط، محمد رضا اقبال، غلامحسین امیر خانی و یداله کابلی خوانساری بهره مند شده بود.
از بهزاد کرمانشاهی مجموعه سرودهها و کتابهایی چون؛ "گلی بیرنگ"، "یادگار مهر"، "تذکره مفصل: جنگ بزرگ کرمانشاه از عصر قاجار تا امروز" به یادگار مانده است. این استاد در بهمن ماه ۱۳۸۶ در کرمانشاه، درگذشت و در باغ فردوس این شهر به خاک سپرده شد.