به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ دکتر محمود دلفانی رئیس آموزشکده عالی روش شناسی علوم انسانی پاریس در نشست «روش شناسی پژوهشهای تاریخی"، و "آینده پژوهی بر محور دین" در پاسخ به این پرسش که برای برون رفت از بحران جریانهای افراط گرایی اسلامی که در سطح جهان به وجود آمده چگونه می توان از ظرفیت فکری و مبانی عقلانی و اعتدالی مکتب تشیع بهره گرفت و این تهدید را به فرصت تبدیل کرد، گفت: یکی از مهمترین فعالیتهای که مراکز علمی اسلامی باید انجام دهند بازسازی تصویر مخدوش شده اسلام است که متاسفانه برخی از جریان های افراطی سنی مسبب آن هستند؛ از این رو با نگاه اعتدالی و عقلانی که تشیع دارد می تواند بخشی از ذهنیتهای غلط شکل گرفته در دنیای غرب و جوامع اسلامی را ترمیم نماید.
وی افزود: یکی از راهکارهای مهم برای شناسایی ظرفیتهای مراکز دین پژوهی، تمرکز نمودن بر متد و روش است. این مهم می تواند راه را برای معرفی دست آوردهای علمی و اصلاح تصویر اسلام در کشور های غربی باز نماید؛ زیرا تصویری که مراکز علمی مانند پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی از اسلام ناب ارائه می دهند به مراتب کامل تر، زیباتر و عالمانه تر از تصویری است که رسانه های فرانسه نشان می دهند. ما معتقدیم تولید اندیشه در شیعه از گستره بیشتری برخوردار است که این خود، محصول خلاقیت و پویایی مذهب تشیع است که نمونه آن در دیگر مذاهب اسلامی یافت نمی شود.
دکتر دلفانی راهکار دیگر توانمندسازی و استانداردسازی ظرفیتهای مراکز دین پژوهی را ایجاد بستر برای معرفی و تبیین اندیشه ها دانست.
وی در ادامه سخنانش افزود: امروز در کشورهای اروپایی دپارتمان ها و فصلنامه هایی وجود دارد که توسط نخبگان ایرانی اداره می شود که در صورت یک برنامه جامع و پشتیانی محتوایی از سوی مراکز مستقر در ایران می تواند به صدور اندیشه های دینی منجر شود.
وی بهترین راه مقابله با تهاجم فرهنگی، مذهبی و موج اسلام هراسی و شیعه هراسی را داشتن روش دانست. به گفته وی یک پژوهشگر وقتی با ابزار متد و روش شناسی آشنا شد و دانست که چگونه یک فکر و مسئله را تجزیه و تحلیل نماید دیگر در سیطره آن فکر گرفتار نمی شود و تحت تاثیرآن فرهنگ قرار نمی گیرد. همترازی و هم سطح سازی هم نیازمند یک طرح جامع است که با شناسایی چند مرکز علمی هم سطح و همسو در یک پروسه یک ساله به هم سطح سازی در حوزه متدلوژی دست خواهیم یافت.
دلفانی در ادامه با بیان اینکه یکی از روش های توسعه علمی رشته تاریخ، تاریخنگاری مفاهیم است که خیلی مهجور واقع شده، گفت اگرچه این یک گرایش جدید است.
وی با طرح پیشنهاد یک کار پژوهشی با پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: تاریخ نگاری مفاهیم در تاریخ اسلام و نیز در تاریخ تشیع بسیار جای کار دارد. تکنیک های روش شناسی تاریخ نگاری مفاهیم اساسش چیست و چگونه پیدایش و تطور پیدا کرده است. این گونه فعالیت های علمی، مراکز علمی غرب را متوجه ما میکند چرا که وقتی جامعه ای به حرکت و تولید فکر کند می تواند بهترین تصویر را از اسلام نشان دهد.
دلفانی در ادامه سخنانش اظهارداشت: شیوه تاریخ نگاری مفاهیم، ابتداء سیر پیدایش و تحول یک مفهوم در یک بستر زمانی را جستجو می کند اما چون با مفهوم کار دارد وارد حوزه پژوهش های چند رشته ای و میان رشته ای می شود؛ به عبارت دیگر محقق از آن رو که با مفهوم کار دارد باید سمیولوژی با معنا شناسی را بداند و در حوزه فلسفه و تاریخ، شناخت تفصیلی داشته و بحث های تئوریک سایر رشته ها را مسلط باشد.
وی تصریح کرد: مشکلی که در پژوهش های مراکز ایرانی وجود دارد این است که به مرحله مفهوم سازی نمی رسد. وقتی این مهم انجام نشود تصور می شود مفهوم هایی که بکارگرفته می شوند مفهوم های عام هستند در صورتی که هر مفهوم در هر پژوهش یک تعریف پیدا می کند و امکان ندارد دو پژوهش باشد که یک مفهوم داشته باشند.
دلفانی تأکید کرد: نکته دیگر اینکه روش شناسی یک چیز ثابت و مجموعه ای از اصول ثابت نیست؛ یک پژوهش، پژوهشی است که خودش روش بشود. دوم آنکه بگویند روش چیست. دکارت نمی آید بگوید که من اول میخواهم روش را یاد دهم و بعد نظریه بدهد بلکه مجموعه تاملات خودش می شود روش. شما وقتی یک اثر عالی در حوزه تاریخ می نویسید، اثر شما بدون اینکه وارد بحث روش بشود، معرف یک روش است. اینجا مرحله ای وجود ندارد، یعنی شما اگر از مرحله روش شروع کنید حتی وارد مرحله معرفت شناسی و اپیستمولوژی بشوید، چالش تکاپوی شما در حوزه معرفت شناسی یک روش جدید ایجاد می کند.
رئیس آموزشکده عالی روش شناسی علوم انسانی پاریس گفت: به همین دلیل است که تولید استمرار دارد و علوم انسانی در غرب هیچگاه ایستا نیست. همیشه از روی پرسش ها، دانش ها پیش می رود. به همین دلیل است که روش شناسی در غرب همواره در حال توسعه است، در حالیکه روش شناسی های ما به مقدمه، متن و نتیجه گیری خلاصه می شود. روش در اینجا چیزی بیشتر از نگاه و دیدگاه محقق نیست. نهایت چیزی که در مکاتب مطرح می شود توجه به نوع نگاه انسان به خودش، هستی و مقوله ای که به آن فکر می کند بر میگردد. بخاطر همین ما میگوییم هیچ روش خاص و ثابتی وجود ندارد و پژوهشگر باید در هر فعالیت علمی به یک روش برسد و اگر یک کار پژوهشی فاقد روش باشد آن پژوهش ماندگار نخواهد بود.
لازم به ذکر است که دکتر محمود دلفانی رئیس آموزشکده عالی روش شناسی علوم انسانی پاریس در ادامه این نشست به موضوع آینده پژوهی پرداخت و اظهار داشت: این رشته بیش از پیش به یکی از بخشهای پایه ای در برنامه ریزی و مدیریت در گستره های گوناگون علوم انسانی تبدیل و به کارگیری روش شناسی آن در برنامه ریزی های کلان اجتناب ناپذیر شده است. آینده پژوهی با تحلیلهای گذشته نگر به ارزیابی تحولات جاری و ارایه گزینه هایی برای حال و آینده می پردازد.
وی گفت: این شیوه از پژوهش در برنامه ریزی، مهار بحران، جلوگیری از خطاهای راهبردی و حتی تصحیح کاستیها در ترسیم سناریوها و تبیین و بازپردازی گزینه های پیش رو بسیار کارآمد است. برخلاف دیدگاه های رایج که آینده پژوهی را به پژوهش و ارائه «تصویر» و گزینه و سناریوها محدود می سازد، این شیوه و ابزار پژوهش و تحلیل، امکان «دستکاری» در روندها را در آینده دور و نزدیک مورد بررسی قرار می دهد.
دلفانی در ادامه با بیان اینکه آینده پژوهی لزوما یک پژوهش چند رشته ای است تشریح کرده بود که: آینده پژوهی یک گفت و گوی واقعی و چالش چند رشته ای و میان رشته ای است. موفقیت یک پژوهش آینده نگر در امکان سازی دخالت آزادانه هر یک از رشته ها است. به دیگر سخن ما نمی باید که یکی از رشته ها را به دیگری چه در نگرش و چه در روش ترجیح دهیم. باید بگذاریم که هر رشته به تناسب روش شناسی خود «پرسش پژوهش» را مطرح سازد. از این رو ما با پدیده «چند پرسشی» در آینده پژوهی روبه رو هستیم؛ اما آنچه روشن است اهمیت تاریخ در آینده پژوهی است و در هر برنامه و طرح آینده نگری حتما یک تاریخ دان یا مورخ وجود دارد.
وی تداوم در آینده نگری را امری ضروری دانسته و گفته بود: این رشته باید بر اساس دوره های زمانی طولانی باشد. زمان در آینده پژوهی این امکان را فراهم می سازد که ترسیم و تلاقی سناریو ها و گرایش های گوناگون که در برشهای زمانی شکل می گیرد امکان پذیر گردد. آینده نگری یا آینده پژوهی یک روند پایدار و ادامه دار می باشد. برای موثر بودن تحلیلها پژوهش و دیده بانی باید ادامه دار باشد. در این راستا به روزشدگی، سازگاری و اصلاح از اولویتهاست.
دلفانی با اشاره به روشهای مختلف رشته آینده پژوهی تأکید کرد: هر کشوری می تواند بر اساس یکی از روشهای آینده پژوهی مانند سناریونویسی استفاده کند؛ اما در ایران بر سیاسی بودن آن تأکید می شود که باعث شده است از جنبه های دیگر به دلیل تأکید بر یک روش غفلت شود.
وی محورهای آینده پژوهی را تحلیل تحولات در شرایط گوناگون، بررسی گرایشهای گوناگون در درازمدت، مشخص نمودن فرصتها، ترسیم چالشها، ترسیم گزینه ها یا سناریوهای احتمالی و بررسی تأثیر عوامل گوناگون داخلی و خارجی بر یک بخش یا بخشهایی از یک گزینه معرفی و بیان کرده بود که: مسأله اصلی در آینده پژوهی شکل دادن و تعریف «مجموعه های آینده» های احتمالی است. پرسش در آینده پژوهی در ابتدا بسیار ساده می نمایاند اما روند یافتن پاسخ و حتی یافتن راهها و روش ها برای پاسخ روندی بسیار دشوار است. وی گفته بود با توجه به جایگاه ویژه آینده پژوهی در پژوهش های علوم انسانی و برنامه ریزی در حوزه های فرهنگی اجتماعی، طرح چنین مباحثی از سوی پژوهشکده می تواند دارای اهمیت ویژه باشد.