به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ مهدی محقق، استاد و شارح آثار فلسفی در یادداشتی نوشت:
تعلق خاطر به «فلسفه» و «اندیشه» در میان برخی جوانان نسل جدید بهروشنی دیده میشود. بیگمان مایه خوشحالی است که جوانان این نسل توجهی ویژه به اندیشمندان و خوانش آثار کلاسیک فلسفی یافتهاند و حتی به تشکیل کلاسهایی برای جلب توجه سایر علاقهمندان همت میگمارند.
در دهه ۱۳۶۰ شمسی، در کلاسهایی آزاد که در مؤسسه مطالعات اسلامی دانشگاه تهران برگزار میکردم، جوانان علاقهمند بسیاری مانند علی موسوی گرمارودی، بهاءالدین خرمشاهی، کامران فانی و عبدالحسین آذرنگ حضور مییافتند که به آن دورهها «یومالعلما» میگفتیم. در کلاسهای دانشگاهی نیز مستمعانی آزاد ــ که اغلب از جوانان بودند ــ حاضر میشدند. در همان سالها بود که با همکاری توشیهیکو ایزوتسو ــ اسلامشناس ژاپنی ــ ترجمه «منظومه حاج ملاهادی سبزواری» به زبان انگلیسی انتشار یافت و برای نخستینبار در سالهای اخیر، فلسفه از منطقهای اسلامی و آن هم ایران به جهان معرفی شد.
امروزه هم جوانان، مانند آن سالها افکار و اندیشههای حاج ملاهادی سبزواری و دیگر فلاسفه و حکمای ایران را در کلاسهای آزاد میخوانند و درباره آنها به بحث میپردازند.
بروز و ظهور کلاسهای حکمت و فلسفه و حجم توجهانگیز تألیف و ترجمه آثار فلسفی و حکمی از سوی جوانان نشان میدهد که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، علاقه به یادگیری و آموزش در بین جوانان افزایش یافته است. اما متأسفانه یکی از مشکلات عمده در پرورش و بارورسازی این اشتیاق، نبود فضاها و مکانهای مناسب برای گردهمایی این جوانان به منظور برپایی جمعهای خوانش و آموزش متون است. به عنوان نمونه، در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی ایران که ریاست آن را برعهده دارم، بزرگداشتهایی برای حکما و فلاسفه برگزار میکنیم اما فضایی مناسب برای حضور شماری قابل توجه از جوانان علاقهمند نداریم تا آنها در این مجالس بیشتر با بزرگان اندیشه آشنا شوند و راه اصولی شناخت و مطالعه آثار آنها برایشان گشوده شود.
اگر ایران را کشوری با جمعیت نزدیک به ۸۰ میلیون نفر برآورد کنیم، این پیشبینی را باید داشته باشیم که در تهران، حداقل ۲۰۰ جوان مشتاق فلسفه و حکمت نیاکان وجود دارند که در همایشهای حکمی و فلسفی شرکت میکنند و نیازمند مکانهایی هستند که در آنها تبادل اندیشه کنند، بیاموزند و آموزش دهند. از این رو تأسیس مراکزی برای این جوانان و گسترش فضا و مکان و بهینهسازی کمی و کیفی مراکزی فرهنگی که در آن حضور مییابند، از پیشنیازهای تشویق شیفتگان حوزه اندیشه به مطالعه و تأمل در میراث فکری ایران خواهد بود.