به گزارش فرهنگ امروز به نقل از روزنامه ایران؛ قرعه سامان دادن صفحهای درباره شعر قزوین به نام من زده شد؛ به سابقه شعردوستی و سابقه حضور در جلسات و فضای شعری این شهر در سالیان دور؛ ولی همان طور که نوشتم، این ماجرا به سالهای دور حسرتانگیزی برمیگشت. پس باید کسی این وظیفه را به عهده میگرفت که هنوزاهنوز با شعر قزوین، برخوردی نفس به نفس داشته باشد. ازهر طرف که رفتیم، همه راهها به سعید عاشقی ختم شد که بر گردن شعر سرزمین پدری ما حق بزرگی دارد و بخشی از خدمات و زحماتش را در عرصه شعر قزوین در همین گزارش خواهید خواند اما سپردن این کار به او مصادف شد با اوج گرفتاریهای کاری و روزانه. با این همه، عاشقی جوانمردی کرد و عاشقانه هیچ کم نگذاشت تا این صفحه به سرانجام برسد؛ بخشی از داشتهها و دانستههایش را به سیدمحمدحسین زرآبادی سپرد که کارشناس ارشد مردمشناسی، روزنامهنگار و فعال در عرصه فرهنگی و هنری است. او هم همین گزارشی را که خواهید خواند، زحمت کشید و نوشت البته بعد از آنکه من متن را نهایی کردم و دوباره برایشان فرستادم، عاشقی دوباره آن را کنترل کرد تا چیزی از قلم نیفتاده باشد. ضمن اینکه گرد آوردن گزینهای از شعر شاعران قزوین را هم برای این صفحه به عهده گرفت. بیمزد و منت. بعد هم شاید خوشش نیاید که اینها را در اینجا بنویسم؛ اما مینویسم تا رسم معرفت ور نیفتد و همه بدانند آدمهایی این طور بامعرفت و باگذشت هنوز هم پیدا میشوند که بگویند اگر جا نشد، شعر خود من را نگذار اما تا حد ممکن، شعر بچهها را کار کن. اینها را سعید عاشقی به من گفت. فکر میکنم دیگر چیزی نمیماند جز یک تشکر ویژه از او و از سید محمدحسین زرآبادی. امیدوارم با کوشش آنها و همه کسانی که دلشان برای ادبیات میتپد، شعر در این شهر کهن جانی دوباره بگیرد. م / ف
از دیرباز تاکنون سپهر فرهنگ و ادب استان قزوین ستارگان فروزانی در خویش پرورش داده است، ادیبان و بزرگانی چون عبید زاکانی، عارف قزوینی، لامع قزوینی، وحید قزوینی و شاعران بسیاری که جز تنی چند از جمع کثیر شاعران این شهر، دیوان بسیاری از آنها هنوز به چاپ نرسیده است. در کنار این مفاخر ارزشمند، حضوراندیشمندان و صاحبنظرانی چون علی اکبر دهخدا، علامه محمد قزوینی، جواد مجابی، کامران فانی، بهاءالدین خرمشاهی و دکتر محمد دبیرسیاقی و... را میتوان گواهی بر جایگاه و درک مردم قزوین از فرهنگ، هنر و بویژه ادبیات دانست. شهر مینودری قزوین به واسطه اهمیت تاریخی - سیاسی خود به عنوان «پایتخت کشور در دوران صفویه» همواره یکی از کانونهای فرهنگی و پیشرو در کشور بوده است، به گونهای که در تذکرههای بسیاری چون هفت اقلیم اثر احمد رازی، تذکره میخانه اثر ملاعبد النبی فخرالزمانی قزوینی، آتشکده آذر اثر بیگدلی شاملو و همچنین در کتاب معتبر التدوین رافعی نام تعداد قابل توجهی از شاعران قزوینی متعلق به دوران بعد ازاسلام بخصوص قرنهای چهارم تا ششم، ذکر شده است. بدون تردید پرداختن به پیشینه غنی فرهنگ استان قزوین نیاز به تحقیقی جامع و در خور این مهم دارد، از اینرو در این مقاله تنها نگاهی میاندازیم به وضعیت شعر معاصر استان قزوین در ایام بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و همچنین گزارشی از وضعیت نشر، انجمنها، شاعران و تحولات شعر استان در دو دهه اخیر ارائه میکنیم.
تحول فرهنگی با پیروزی انقلاب اسلامی
پیروزی انقلاب اسلامی با رویکردی فرهنگی، تحولات بسیاری را در فضای ادبیات و در اینجا منحصراً شعر در کشور به وجود میآورد. استان قزوین نیز در کنار استانهای دیگر کشور دستخوش این نوع تغییرات فرهنگی قرار گرفت و دیگر انجمنها و محافل ادبی سابق به طور رسمی در استان فعالیت نمیکردند. اما در اوایل دهه شصت و همزمان با بازنگری در مناسبات فرهنگی، جلسات و نشستهای علاقهمندان شعر در دفتر نشریه «ولایت» و با حضور جمعی از شاعران قزوینی تشکیل شد؛ جلساتی که میتوان آن را به عنوان پایه و پلهای برای تشکیل انجمنها و نشستهای ادبی در استان قزوین نام برد. نشستهای نشریه ولایت در ادامه به شکلگیری برخی محافل و انجمنهای ادبی انجامید. این جلسات با حضور اکبر ثقفی، همایون ثقفی، روشن قزوینی، امیر عاملی، دکتر رشید کاکاوند، محمدعلی حضرتی، مجید بالدران، سعید عاشقی، محمدحسن ارداقیان، حسین نیکسرشت، علی سهرابی و... تشکیل میشد که اکثراً شاعرانی تأثیرگذار وهمچنین از مسئولان انجمنهای شعر در استان قزوین به شمار میآیند.
برآیند این نشستها همگام با تعاملات و تبادلات شعری و ادبی در قالب صفحههای شعر، هنر و اندیشه نشریاتی چون حدیث قزوین، ولایت، تابان، مینودر و... فضایی مطلوبتر را برای رونق و ارتقای شعر استان ترسیم کرد.
سر زدن به انجمنهای شعر
گسترش نشستها و محافل ادبی، زمینه فعالیت انجمنهای شعر را به صورت گسترده و رسمی در استان قزوین فراهم کرد. نشستهای نشریه ولایت با حضور امیر عاملی در کنار انجمن آوا در دهه شصت مورد استقبال گسترده جوانان قرار گرفت. در ادامه انجمن «سحر»(برای دانشآموزان دختر) با حضور محمدعلی حضرتی و همکاری اداره آموزش و پرورش و همچنین انجمن ادبی «سروش» فضایی متفاوت را با کشف استعدادها و پتانسیلهای جوان در شعر قزوین رقم زدند.
دهه هفتاد همواره به عنوان فصلی تازه در جریان شعر معاصر کشور نام برده میشود؛ پایان هشت سال جنگ تحمیلی، پررنگ شدن گونههای شعری در انجمنها، فعالیت واحدهای آموزشی و دانشگاهی و همچنین عوامل سیاسی - فرهنگی بسیاری بر پویایی شعر در این دهه تأثیرگذار بودند. استان قزوین نیز به دلیل نزدیکی به پایتخت، همزمان با شهرهای بزرگ و انجمنهای مطرح کشور به فعالیت خود در عرصه شعر ادامه داد. انجمن ادبی عبید که به نوعی تلفیق جلسات انجمنهای سروش و سحر محسوب میشد، جلسات شعرخوانی و نقد شعر را با استقبال گسترده مخاطبان برگزار کرد. البته همزمان با انجمن ادبی عبید، در دهه هفتاد انجمنهایی چون خانه شعرجوان تحت حمایت هلال احمر در قزوین فعالیت میکردند.
دهه هفتاد تا اواخر دهه هشتاد را میتوان دوران شکوفایی انجمنها، نشستها و محافل ادبی در استان قزوین نامید. از اوایل دهه هشتاد انجمن ادبی ققنوس در کنار انجمن ادبی عبید و با حضور مجید بالدران، علی سهرابی و سعید عاشقی در حوزه هنری استان قزوین راهاندازی شد؛ انجمنی که بعدها به عنوان انجمن شعر عارف و امروز تحت عنوان کارگاه شعر حوزه هنری با مدیریت سعید عاشقی در زمینه نقد و بررسی، خوانش شعر و معرفی آثار و جریانات مرسوم ادبی در استان قزوین فعالیت میکند.
حالا هم جلسات و نشستهای مختلفی در استان قزوین همانند انجمن ادبی کلمه در شهرستان البرز، انجمن شعر و داستان نیایش درشهر محمدیه، انجمن ادبی باران در شهرستان آبیک، انجمن ادبی اردیبهشت در شهرستان تاکستان شکل میگیرد. همچنین جلسات حافظ و مولانا پژوهی در حوزه هنری استان قزوین که بانی آن زندهیاد دکتر فرشاد نادرینیا بود، با حضور دکتر انصاری، دکتر قافلهباشی، دکتر سمیعزاده و دکتر عابدیها با بیش از چهارده سال سابقه، در روزهای سهشنبه با مدیریت سعید عاشقی برگزار میشود.
شاعران و صاحبان دفترهای شعر
همان طور که اشاره شد، شکلگیری انجمنها نقش بسزایی در شناخت پتانسیلها و پویایی شعر در استان قزوین داشته است. این انجمنها و کارگاههای شعر در دهه اخیر شاعران توانایی را به جامعه ادبی کشور معرفی کردهاند؛ البته حضور و فعالیت شاعران پیشکسوت چون حسین صفاریدوست با مجموعههای «خورشید خمیده» و «مهمانی سنگها» در اواخر دهه پنجاه، همایون ثقفی با «ساقی بلا»، علی اکبر پگاه با «نالههای زنجیر»، زنده یاد قاسم فشنگچی با «ردپای درد»، اسدالله کریمی با «نقره داغ»، امیر عاملی با «نیزه بریزید» و «از تپش دریچهها»، محمدعلی حضرتی با «خورشید بر نیزه» و «از حنجره آب»، سیدجلال موسوی با «سوره سوره سرسبزی» و «اینجا همایش گلهای پرپر است» و همچنین علی پدرام و عباس طاهری(پیشکسوتان شعر در تاکستان) و عباسقلی حبیبی (صاحب دیوان حبیبی و پیشکسوت شعر در محمدیه) و... در شکلگیری و بالندگی شعر استان قزوین حائز اهمیت بوده است.
بجز این چهرهها میتوان به شاعران جوان صاحباثری با این اسامی و آثار اشاره کرد که همگی پویا وخلاق هستند و اکثراً بخشی از شاکله واعضای اصلی انجمنهای شعر در استان قزوین بودهاند: مجید بالدران با کتابهای «جایی برای با تو رسیدن» و «ترانههای سرزمین آفتاب»، سعید عاشقی با گردآوری مجموعههای «دوشنبههای شاعری» و «حوالی مرزهای جهان» از آثار شاعران کارگاه شعر حوزه هنری، مجید شفیعی با دفتر شعر «کجاست من هرکجاییام»، سیدرضا علوی با «یک رباعی تا صبح»، سعید جهانپولاد با «درکوچههای اول حرکت»، عباس لایق با «تاریخ جا گذاشته مرا»، ناصر صدری با «این خیابانها هنوز خواب گنجشک میبینند»، محمدحسین ابوترابی با «این کلمات هنوز سبز و سرخاند» و «قطاری در پیادهرو»، اسماعیل سکاک با «مسافری در ایستگاه من» و «شعله در شمدانی»، سیدمحمد حکاک با «وسیعتر از تنهایی»، رضا ترنیان با «در خیابانهای پرازنقطهچین» و «کلمات زیر بال کلاغان»، لقمان دهقانی و مهدی مردانی با «عاشقانههای یک جهنمی» و «پشت پرده ملکوت».
به این فهرست باید این شاعران را هم افزود: احد چگینی با «شعر انتظار»، رحیم سلیمانی با «در ابتدای همیشه» و «این باد لعنتی»، مهران حسینی با «در خیابان یکطرفه»، مهدی ترمشیر با «گم شدن در خواب»، یاسر قنبرلو با «دردانه» و «ندیده بانی»، مجید حاتمی با «یک جای کار میلنگد» و...
این شاعران در قالب آزاد، نیمایی و کلاسیک آثاری متفاوت خلق کردهاند. علاوه بر شاعران صاحباثر و مؤلف در قزوین، نامهای دیگری نیز بوده و هستند که که با وجود به چاپ نرسیدن دفاترشان سرودههای خوب و قابل تأملی دارند و علاوه بر آن با حضور در انجمنها، جشنوارهها، همایشها و... نقش مهمی در معرفی پتانسیل موجود در شعر قزوین ایفا کردهاند. در این عرصه میتوان از شاعرانی چون محمدحسن ارداقیان، محمد شفیعیفر، رضا ارداقیان، سیدمحمد بهرهبردار، مجید لواف، محمدحسین عباسی، مسلم عباسی و فرید قدمی نام برد که البته این آخری بیشتر در حیطه ترجمه و داستاننویسی و همکاری با نشریات سراسری فعال است.
بانوان شعر قزوین
بانوان قزوینی همواره در مناسبات فرهنگی استان نقش حائز اهمیتی داشتهاند، فرآیندی که میتوان ریشه آن را در پیشینه غنی فرهنگی استان جستوجو کرد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز نقش آنها در جامعه و بخصوص در فضاهای فرهنگی، پر رنگتر از گذشته به چشم میخورد. به همین دلیل جلسات، نشستها، محافل و انجمنهای شعر در قزوین همواره شاهد حضور بانوانی کوشا، مستعد و فرهیخته بوده است؛ شاعران صاحباثری چون رزیتا نعمتی با «پیراهن غزل» و «نرگسانه»، شیما تقیانپور با «مویرگهای باران»، مریم کریمی با مجموعه شعر - عکس «به شما اعتماد کردهام» و سحر زینلی با «از دامن مرد». همچنین باید نام برد از زندهیاد فرشته رجبی، شکوه کرمانشاهانی، نرگس حسینقلی، لعیا محمدی، سکینه صالحی، معصومه افلاطونی، مهدیه عراقی و... .
در این میان حنانه حقیقت و خاتون حسینی نیز علاوه بر سرودههای خود در ژانرهای مختلف، در شعر کودک فعالیت بیشتری داشته یا به عبارتی شاخصتر هستند. این شاعران با حضور در همایشها و جشنوارههای استانی و کشوری خوش درخشیدهاند. با این همه، شعر بانوان در قزوین بیش از این جای کار دارد و میتواند جایگاهی رفیعتر بیابد.
از خوشنویسان شهر تا ناشران برجایمانده
پیشینه تاریخی نشر در قزوین حکایت از تجربه دیرین این شهر در این عرصه دارد؛ گذشتهای که در آن نسخههای متعددی از فاخرترین منابع علمی و فرهنگی به واسطه حضور خوشنویسان نامی در قزوین به دست دانشمندان سراسر جهان اسلام میرسیده است. این روند با تمام فراز و نشیبهای موجود در استان ادامه داشته و تا اواسط دهه هشتاد، صنعت نشر قزوین میزان قابل توجهی از نشریات و کتب وابسته به طیفهای گوناگون فکری را منتشر میکرده است. اما متأسفانه، امروز صنعت نشر و در اینجا منحصراً شعر در استان قزوین وضعیتی مشابه با سایر استانهای کشور دارد. بیتردید ایجاد تمرکز در پایتخت و نبود امکانات و تجهیزات و تبلیغات مناسب نشر در استانها، نویسندگان و شاعران تمامی کشور را راهی پایتخت میکند که این وضعیت در مورد قزوین هم دیده میشود. با این حال باید از انتشاراتیهایی دراستان قزوین همانند سایه گستر، مینوی خرد، مینودر، حدیث قزوین، جلوه هنر و... نام برد که با وجود اعتبارات اندک، گرانی کاغذ و فضای نامناسب برای انتشار آثار شاعران قزوینی، در این عرصه همچنان میکوشند.
یک عکس فوری از شعر امروز قزوین
نشستها و انجمنهای شعر قزوین در چند سال گذشته مورد بیتوجهی برخی متولیان فرهنگی در استان قرار گرفت. چنانچه انجمن ادبی عبید که در دهههای پیش با نشستهای تخصصی پیرامون شعر در کشف استعدادهای جوان استان موفق بود، امروز فعالیت مستمر و گستردهای ندارد، اتفاقی که شاعران استانی را دچار انزوا و بیتفاوتی ساخته یا در نهایت آنها را روانه پایتخت میسازد. در حال حاضر هم تنها کارگاه شعر حوزه هنری با حضور سعید عاشقی در قزوین و برخی انجمنها در شهرستانهای مختلف استان قزوین وجود دارند که با فعالیت خود مانع از ایجاد سکون و رخوت در جریان شعری استان شدهاند.
با این حال فراموش نکنیم که شعر و شاعری همواره در زندگی مردم قزوین حضور داشته است که نمود آن را میتوان در حضور گسترده مخاطبان علاقهمند به شعر و نه تنها شاعران، در نشستها و انجمنهای ادبی استان مشاهده کرد. به همین دلیل هم هست که میتوان اطمینان داشت با فراهم کردن زیرساختها، بهره بردن از تجربیات شاعران پیشکسوت و ایجاد پشتوانه برای انجمنها، زمینه برای انتشار آثار شاعران جوان استان هموار میشود.