به گزارش فرهنگ امروز به نقل از هنرآنلاین؛ پوران درخشنده مدت زیادی است که مشغول نگارش و تحقیق فیلمنامهای درباره معضل طلاق در جامعه است. او میگوید آنقدر حرف برای گفتن در این معضل در خانوادهها وجود دارد که نمیداند چگونه همه این تحقیقات و معضلات را در فیلم نشان دهد.
درخشنده شاید اولین کارگردان زن سینمای ایران باشد که مسیر فکریاش را در زمینه فیلمنامه فیلمهایش تغییر نداده است. او همچنان به دنبال موضوعاتی است که کمتر در سینمای ایران به آن پرداخته شده است. موضوعاتی که به نوعی مسائل اجتماعی و دغدغه جامعه امروز ایران را نشان میدهد. او میگوید برایم جشنوارهها و جایزهها خیلی مهم نیستند، اگرچه تشویق را دوست دارد و خوشحال میشود، اما نگاه و توجه مردم مهمتر است.
با او درباره مراحل نگارش آخرین فیلمش و نیز کارنامه فیلمهایی که ساخته و همچنین بحث سینمای مستقل و دولتی به صحبت نشستهایم. این کارگردان سینما در بخشی از حرفهای خود میگوید، مشکلات را گاهی باید فریاد زد که یک وقت در ذهنمان خفه نشود.
در بین حرفهایمان چند باری تلفن همراه خانم درخشنده زنگ خورد و به نظر میرسد این روزها علاوه بر پایان نگارش فیلمنامه، در فکر انتخاب و صحبتهای نهایی برای حضور بازیگران فیلم جدیدش است. گاهی کنجکاوی ما در این تماسها به اوج رسید، اما باز هم دندان به جگر گرفتیم تا زمان اعلام رسمی بازیگرانی که قرار است در این فیلم به ایفای نقش بپردازند.
گفتوگو با این کارگردان سینما را در حالی میخوانیم که حالا علاوه بر کارگردانی باید لقب کارشناس و پژوهشگر مسائل و مشکلات خانواده را هم به او بدهیم.
مراحل تحقیق و نگارش فیلم جدیدتان به پایان رسیده است یا خیر؟ فکر نمیکنید مراحل پیشتولید و نگارش این فیلم طولانی شده است؟
به نظر من تحقیق و فیلمنامه خیلی مهم است. به همین دلیل حساسیتهای زیادی برای نوشتن این فیلمنامه تاکنون داشتهام، چرا که این فیلمنامه، درباره مهمترین آسیبهای اجتماعی جامعه امروز است. به همین دلیل پرسه فیلمنامه طولانیتر و حساسیت من هم بیشتر شده است. بنابراین سعی میکنم تا بر اساس اتفاقات روز جامعه، فیلمنامه را پیش ببرم. سه سال است درگیر فیلمنامه این فیلم هستم. از طرفی برای کارم این جایگاه را قائلم که حتماً در ارتباط با این موضوع حساس، تحقیق کنم.
قطعاً مسائل قانونی در فیلمنامه شما خیلی نقش پررنگی دارد. هرروز با تبصرههای جدیدی روبرو میشویم و گاهی این تصمیمهای حساس ممکن است زندگی آدمها را تحت تأثیر قرار دهد. در طول نوشتن متن فیلمنامه شما هم با مشکلاتی روبرو شدید که احساس کنید گاهی قانون نیاز به تغییر و تحول دارد؟
گاهی تقابل میان عرف و قانون در مشکلات ما دیده میشود. یعنی عرف یک چیز میگوید، قانون چیز دیگری، اما در نهایت قانون حرف اول را میزند. حفظ آبرو مفهوم خیلی بزرگ و ارزشمندی برای مردم ما به شمار میرود. گاهی ترس از آبرو مشکلات را چند برابر میکند. به هر حال معتقدم که نباید مشکلات را خفه کنیم، بهتر است که گاهی مشکلاتمان را فریاد بزنیم. شاید در موقعیت دیگری و کسان دیگری از شنیدن مشکلات ما آگاه شوند و با فکر باز بتوانند از جلوی معضلی چون "طلاق" فاصله بگیرند.
به نظر میرسد شما قدمهایتان را روی سطحی کاملاً لغزنده گذاشتهاید. هم باید شرع و عرف، هم قانون و هم مردم را در نظر بگیرید. من احساس میکنم این چندگانه بودن باعث شده که فیلمنامه، تحقیق و چیزهایی که در ذهن شماست طولانی شود.
اگر بخواهیم یک فیلم اجتماعی را تهیه و تبدیل به فیلم سینمایی کنیم، باید آگاه از آسیبهای اجتماعی باشیم. به نوعی باید بدانیم که در درجه اول آسیب چیست و چرا به وجود آمده است؟ ما همیشه به درمان فکر میکنیم. چطور از طریق فیلمهایمان این مسائل را درمان کنیم و مردم را در جریان قرار دهیم. میدانیم که مردم مشکلات زیادی دارند که گاهی سینما میتواند درمانی برای حل این مشکلات باشد.
چطور در فیلمنامهتان همه مشکلاتی را که امروزه در مقوله طلاق وجود دارد، گنجاندهاید؟
اتفاقاً همه مسئله من این است که چه طور این حجم مشکلات را بگنجانم؟ اما بعد از همه پژوهشها، تلاش میکنیم که چه طور درمانگر و تأثیرگذار باشیم. سینما میتواند یکجور درمانگر باشد و تأثیر هم بگذارد. بعد باید بررسی کرد که چطور این مشکلات و آنچه هدف فیلمنامه است، در فیلم بگنجانیم که مردم هم بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. به چگونگی گفتن معضلات در فیلمنامه هم رسیدهام. مسیر را هم پیداکردهام، اما هنوز هم فکر میکنم فیلمنامه تا زمان فیلمبرداری نیاز به نگاه بیشتری دارد. این فیلم، خط داستانی زندگی مشترک است. زندگی مشترکی که ظاهراً انسانها، برای تعالی باید در آن وارد شوند؛ اما میبینیم که تعالی یک معنی دیگری پیداکرده است. به جایی اینکه مردم به نقطهای مشترک در زندگی بنگرند، به هم نگاه میکنند. مشکل از اینجا آغاز میشود. نقطه تعالی، باروری و شکوفایی در یک زندگی مشترک حائز اهمیت است.
آیا فیلمنامه فیلم اپیزودیک است؟
قرار بود که اپیزودیک و در امتداد داستانهای پشت سرهم پیش برویم و چند داستان در سه نسل را نشان بدهم، اما نمیتوانستم همه حرفهایم را در سه داستان بگویم. به همین دلیل تصمیم گرفتم در یک داستان کامل، قصه را پیش ببرم.
سرمایهگذران فیلم مشخص شدهاند؟
با هرکسی کار نمیکنم. شاید کسانی بخواهند برای فیلم من سرمایهگذاری کنند، اما من باید در زمینه کار فرهنگی که انجام میدهم، کسی را پیدا کنم که نسبت به کار فرهنگی حساسیت داشته باشد. امیدوار هستم سرمایهگذار این فیلم هم شخصی باشد که تجربه کار فرهنگی داشته باشد.
به بازیگرهای فیلم هم فکر کردهاید؟
به بازیگرها هم فکر کردم. قطعاً بازیگری در ذهن من هست. با یک نفر صحبت کردم، اما هنوز به نتیجه قطعی نرسیدهام. امیدوارم شرایط خوبی به وجود بیاید.
فیلمبرداری را چه زمانی آغاز میکنید؟ درخواست پروانه ساخت دادهاید؟
تا یک ماه دیگر این پروژه را شروع خواهیم کرد.
فیلمهای شما اغلب حضور جهانی خیلی خوبی دارند و جایزههای متعددی هم گرفتند. در فیلم "هیس دخترها هم فریاد نمیزند" بحث آبرو مهمترین اتفاقی بود که به آن فکر میکردید. تماشاگران خارجی چه طور با این مقوله ارتباط برقرار کردند؟
اتفاقاً موضوع فیلم "هیس دخترها فریاد نمیزنند" یک موضوع جهانی است. موضوع مختص جامعه ما نیست. مثلاً در هند این اتفاق به شکل دیگری میفتد و همه میدانند، اما هیچ کاری از دستشان برنمیآید و نمیتوانند تغییری ایجاد کنند و یا به نوعی این سکوت را بشکنند. در جامعه ما هیچ خانوادهای تا پیش از اکران این فیلم به این معضل و آسیبهایی که برای کودکانمان اتفاق میافتد، فکر نمیکردند، همهچیز زیر پنهانکاریها، باقی مانده بود. اما در هند همه میدانند و همه اشک میریزند.
پیرمردی هندی در حالی که چشمانش نمناک بود پس از دیدن فیلم از من خواست تا این فیلم علاوه بر هند درکل دنیا به نمایش درآید. مثلاً در سوئد و استرالیا، بحث تجاوز به نوعی دیگر موضوع مهمی در مدارس آنها به شمار میرود. اما متأسفانه در سینمای ایران ما با خط قرمزهای زیادی روبرو هستیم که گاهی نمیتوانیم منظورمان را به خوبی بیان کنیم. در سینما هم پرداختن به این موضوع کار سادهای نیست. اما اگر فرهنگسازی شود و خانوادهها درباره فرزندان خود آگاه باشند و بدانند که چقدر پدر و مادرها در پرورش تربیت فرزندان مهم هستند، این اتفاقات شاید کمتر دیده شود.
خانواده ما مهمترین وظیفه خود را تأمین مسائل روزمره، خورد و خوراک و پوشاک میداند. چیزهایی هست که هیچکسی نمیآید درباره آن کندوکاوی درونی از بچهها و بودن با آنها صحبتی کند. مثل مسئله آزار جنسی؛ به هر حال این مسائل موضوعاتی است که فکر میکنم سینما میتواند به آن بپردازد و بر افکار عمومی تأثیر بگذارد.
با توجه به موضوعی که برای فیلم قبلیتان"هیس دخترها فریاد نمیزنند" انتخاب کرده بودید و در واقع دستاوردهای یک کارگردان زن ایرانی برای حضور در اسکار داشتید، چرا فیلم شما برگزیده نشد. آن سال فیلم "گذشته" به کارگردانی اصغر فرهادی نماینده ایران در بخش اسکار فیلم خارجیزبان بود.
نمیدانم. این را باید از کسانی بپرسید که فیلم من را انتخاب نکردند و "گذشته" را به اسکار فرستادند.
اکثر فیلمهای شما نمایشدهنده آسیبهای اجتماعی هستند. به شما گفتهاند که خانم درخشنده سیاهنمایی میکند؟ چون در این چند سال خیلی با این مسئله در سینما روبرو بودهایم.
سیاهنمایی را باید تعریف کنیم. قصد من واقعاً سیاهنمایی در فیلمهایم نیست. اگر کسی با وجدان کاری خود فعالیت کند و این سیاه را به نشان سفید شدن به نمایش بگذارد، در آن صورت فکر میکنم این موضوع قابل احترام در فیلمهای ما با مضمونهای اجتماعی خواهد بود. از فیلم "رابطه" که مسئله آن بحث مشکلات ناشنوایی کودکان بود تا فیلم "پرنده کوچک خوشبختی" و به همین ترتیب فیلمهای "عبور از غبار" که به نوعی به مسائل بیماران کلیوی پرداخته بودم و فیلم دیگر " زمان از دست رفته" که بحث نازایی یک خانم پزشک را به نمایش گذاشته بودم، واقعیتهای جامعه را در این فیلمها به نمایش گذاشته بودم. معضلاتی که در جامعه ما وجود دارد اما در سینمای ما اصلاً دیده نمیشود. در همه فیلمهایم بحث خانواده و جایگاه خانواده و نقش آنان در رشد و تربیت فرزندانمان اهمیت داشته است.
حتی در فیلم "رویای خیس" بحث عبور سلامت از کودکی به نوجوانی مد نظرم بود در این دوران که فرزندان دچار مشکلات فیزیکی میشوند، نقش پدر و مادر برای یک خانواده چه نقش مهم و بااهمیتی است. همه این فیلمها بر اساس واقعیتهای اجتماعی ساختهشده است. نه هدفم سیاهنمایی است نه به آن اعتقاد دارم.
فیلمهای شما با مشکل اکران و یا دیدگاه سلیقهای مدیران سینما روبرو بوده است یا خیر؟
برای فیلم "هیس دخترها فریاد نمیزنند" مسائلی قائل بودند و خیلی هم اذیت شدم. با این همه، حسن نیتی که برای ساخت فیلمها نسبت به جامعه و نسبت به مردم دارم، برایم اهمیت ویژهای دارد. حتی دیدید که داوران جشنواره، فیلم را نگاه نکردند. برای من خوشآیندترین لحظههای زندگی زمانی بود که مردم این فیلم را دیدند. وقتیکه در سالن سینما با مردم فیلم را تماشا کردم، یک نفر سالن سینما را ترک نکرد. فیلم تمام شده بود، اما کسی صندلیاش را ترک نمیکرد. همیشه در سینما گروهی هستند که نمیگذارند آنطور که باید و شاید سینما نقش فرهنگی خودش را داشته باشد. این مسائل دلیل نمیشود من کارم را به عنوان یک کارگردان انجام ندهم. اگرچه بهسختی، اما ادامه میدهم. از فیلم قبلیام حمایت آنچنانی از سوی دولت نشد. حتی پول تبلیغات برای فیلمم را هم نداشتم.
معتقدید مدیران دولتی فیلمتان را ندیدند؟
من برای مردم فیلم ساختم و نه برای مدیران سینما. آنها که متولی فرهنگ هستند خودشان به تماشای فیلم نشستند. فیلمم را ساختم و به نمایش درآمد. اما هیچکدام از مدیران و مسئولان سینما نیامدند که بگویند این فیلم چه تأثیری بر جامعه داشت. مردم فیلم را دیدند و استقبال در اکران جهانی واقعاً برایم ارزشمند و بینظیر بود. مثلاً در بعضی از کشورها در مدارس و دانشگاهها برای من و خانوادهها نشست نقد و بررسی گذاشته بودند. اما این اتفاق در کشور خودم رخ نداد. برای پدر و مادر بچهها و معلمین که هردو آنها نقش تربیتی در رشد بچهها دارند هم این اتفاق نیفتاد. حس میکنم بیان این موضوعات در سینما خیلی تأثیرگذار است و حتی اگر حمایتها نباشد باز هم من امیدوار به این مسیر هستم.
درباره سینمای مستقل و سینمای خصوصی همچنان موضوعی است که در جریان سینمای ایران کمتر مورد توجه بوده است. در حالی که شما در حرفهایتان اشاره کردید که نیاز سینمای ما، سینمای مستقل است که جدا از دولت به فعالیت بپردازد. در این مورد چه نظری دارید؟
سینمای مستقل باید داشته باشیم که سینما به نحوی بتواند روی پای خودش بایستد. یعنی سینمایی غیر از سینمای دولتی که خود هم جوابگو نیازهای عواملش باشد. به نوعی خط قرمزها را خود سینمای مستقل دنبال کند و به عنوان تهیهکننده جوابگو دولت باشند. از طرفی هم استقلال کافی برای فعالیتهای خود داشته باشند که بتوانند فیلمهای خودشان را بسازند، فیلمهایی را که فکر میکنند نیاز است، بسازند و در بحث فیلمنامه با مشکل روبرو نباشند. اگر سینمای مستقل نداریم، باید آن را به وجود بیاوریم، سینمایی که بتواند روی پای خودش بایستد و بتواند دغدغه بیشتری داشته باشد، اما سینمایی که متکی به دولت باشد آنطور که باید و شاید رشد نخواهد کرد. دولت همیشه به سینما کمک کرده و نظر خودش را هم داده است، بنابراین هیچگاه این سینما مستقل نبوده است. به نظر من فیلمسازان ما باید در مقابل مردم هم پاسخگو باشند.
ازدحام جشنوارههایی که در ایران برگزار میشود با هزینههای بالا، کمکی به روند و تولیدات سینمای ایران میکند؟
به هر حال جشنواره فیلم فجر بزرگترین جشنواره فیلم ما است. باید تمرکز زیادی روی این جشنواره داشته باشیم. نمیخواهم درباره جشنوارهها زیاد صحبت کنم، چون حس میکنم فرایند برگزاری جشنواره هم مشکلاتی دارد که باید ریشهای با آن برخورد کرد.
در چند سال اخیر شاهد حضور موج فیلمسازان جوان در سینما بودهایم که به جشنواره هم راه پیدا کردهاند. شما با ورود این جوانها و کمرنگ شدن فعالیت فیلمسازان قدیمی موافق هستید یا خیر؟
باید فضای کار برای هردو گروه فراهم باشد. هر دو گروه باید کار کنند. فیلمسازان جوان هم نیازمند نگاه به پیشکسوتهایشان هستند و نمیتوانیم آنها را کنار بگذاریم. آنها باید در کنار پیشکسوتها رشد کنند و جلو بروند. اگر بخواهیم اینچنین فرصتهایی را از یک گروهی بگیریم و به یک گروهی دیگر بدهیم، این هم غلط است. در یک شرایط مساوی، هم پیشکسوت باید فیلم بسازد و هم فیلم اولیها با ساخت فیلمهایشان سینما را تجربه کنند.
مدتهاست در عرصه سینما به فعالیت مشغول هستید. به این فکر کردهاید که تجربیات خود را با برگزاری کارگاهی برای فیلمسازان جوان راهاندازی کنید؟
به فکر تأسیس آموزشگاه سینمایی هستم. اتفاقاً تعدادی دانشجو را برای آموزش فیلمنامه و کارگردانی و بازیگری حمایت خواهم کرد. سعی میکنم درواقع فرصتهایی را به وجود آورم تا جوانها بتوانند روی پای خودشان بایستند. این دغدغه رادارم و خیلی هم در من قوی است. مخصوصاً از زمانی که احساس کردم که این جوانها دوست دارند کار کنند، ولی شرایط برایشان خوب نیست. امیدوارم این دغدغه را به مرحله اجرا برسانم.
صبا شادور