فرهنگ امروز/امیر صائمی:
۱- مقدمه
در پی خبر اعطای مدال فیلدز به خانم مریم میرزاخانی، همکاران من در پژوهشکدۀ ریاضیاتِ پژوهشگاه دانشهای بنیادی دست به انجام تحقیقی دربارة وضعیت پژوهشی ریاضی در ایران زدهاند. هدف اين تحقيق، از جمله، بررسي اين پرسش بود كه چه نسبتی میان پیشرفت ریاضیات در ایران با موفقیت چشمگیر یک ایرانی خارج از کشور در ریاضیات وجود دارد. وقتی از انجام این تحقیق مطلع شدم، به نظرم رسید که جای چنین تحقیقی دربارۀ وضعیت آکادمیک فلسفه در ایران خالی است. اما تحقیق دربارة وضع آکادمیک فلسفه در ایران کار دشواری است. بخشی از دشواری از آنجا ناشی میشود که فعاليت فلسفي، خصوصا در ایران، بسیار ناهمگن است. در حقيقت، فعالیتهای متفاوت و گوناگونی در فضای دانشگاهی فلسفه در ايران انجام میگیرد، كه برخی از آنها عبارتند از:
- تدریس و آموزش فلسفه به دانشجویان،
- فلسفهورزی در فضای عمومی که مخاطبی وسیعتر از از جامعۀ دانشگاهی فلسفه دارد و به تأمل دربارۀ مسائل عمدتا بومی میپردازد،
- بسط و گسترش ایدههای فلسفی از طریق ترجمه و نگارش متون مقدماتی،
- فلسفهورزی در فضای سنت فلسفۀ اسلامی،
- پژوهش آکادمیک دربارة فلسفه غرب،
در ارزیابی جامعِ درباره دانشگاهی فلسفه در ایران باید به همۀ اين موارد (و برخی دیگر که درفهرست بالا از قلم افتاده است) پرداخت. آشكار است كه اجراي چنين پروژۀ بزرگي به آساني امكانپذير نيست، و نيازمندِ در اختيار داشتنِ دادههاي آماري كافي و نيز معيارهاي مناسبي براي تحليل دادهها است. در اينجا، هدف من صرفا آن است که تصویری کلی از بخشی از این پروژه به دست دهم. در این ارزیابی تنها اين پرسش را مد نظر قرار ميدهم كه در دانشگاههاي ايران وضعيت پژوهش آکادمیک دربارة فلسفۀ غرب، با توجه به معیارهای استاندارد آكادميك چگونه است. فلسفۀ غرب، آنگونه که من مراد میکنم، مشتمل است بر فلسفة تحلیلی(شامل متافیزیک، فلسفۀ اخلاق، معرفت شناسی ، فلسفۀ ذهن و زبان)، فلسفة قارهای، تاریخ فلسفة غرب و فلسفۀ علم[۱]. با توجه به گزارش پيش رو، به روشني ميتوان ديد كه جامعۀ دانشگاهی فلسفه در ایران دچار یک آسيب بسيار جدي است، که عبارت است از عدم انجام پژوهش آکادمیک متناسب با معیارهای جهانی در بدنة دانشگاهی کشور. اینکه وضعیت جامعۀ دانشگاهی فلسفه با توجه به معیارهای دیگر و در فعالیتهای دیگری که بخشی از آن در بالا ذکرشد چگونه است، کاملا خارج از محدوده و هدف این نوشتار است.
سنجش کیفیت پژوهش در یک رشته را معمولا باید متخصصان همان رشته انجام دهند. برای رسیدن به این هدف، مجلاتی که اصطلاحا «پیر ریویو» (peer review؛ داوری به وسیلۀ همتایان) خوانده میشوند، داوری مقالات را به عهدۀ متخصصان آن رشته میسپارند. از این رو، یکی از قابل اعتمادترین معیارهای سنجش کیفیت آثار آکادمیک، انتشار آن آثار در نشریات «پیر ریویو» است. این معیار اکنون به معیاری جهانی در محیط آکادمیک تبدیل شده است. با این حال، با توجه به گستردگی مجلات «پیر ریویو» و کیفیت نازل برخی از آنها، به نظر میرسد صرف انتشار در مجلات «پیر ریویو» نیز نمی تواند معیار درستی برای ارزیابی کیفی پژوهش باشد. به همین دلیل، برخی موسسات معتبر بین المللی می کوشند تا با معیارهای گوناگونی مجلات «پیر ریویو» را ردهبندی کنند. معیارِ انتشار در مجلات «پیر ریویو»یِ با کیفیت شاخص مناسبی به دست ميدهد تا بتوانیم درباره وضعیت پژوهشی فلسفه در ایران داوری کنیم، و آن را یه طور کمّی با دیگر کشورها بسنجيم. البته گفتني است که جز انتشار در مجلات «پیر ریویو»یِ با کیفیت، میتوان برای علمسنجی از معیارهای دیگری همانند انتشار کتابهای با کیفیتِ دانشگاهی که توسط متخصصان همان رشته داوری شده است، بهره گرفت. با این حال، به علت برخی محدودیتها که در بخش بعد توضیح داده میشود، در این گزارش تنها به معیار انتشار در مجلات «پیر ریویو»یِ با کیفیت میپردازیم . به نظر ميسد که بررسی وضعیت پژوهش آکادمیک فلسفه در ایران با همین یک معیار هم می تواند تصویری کلی از وضعیت پژوهش آکادمیک ایران در فلسفه غرب به دست دهد، و جایگاه پژوهش فلسفه در ایران را در مقایسه با منطقه و جهان مشخص کند.
۲- روش تحقیق
قدم اول برای انجام این ارزیابی، مشخص کردن مجلات «پیر ریویو»یِ باکیفیت است. تخمین کیفیت مجلات علمی مسئلۀ بسیار دشواری است که جواب سادهای ندارد. موسسههایي متفاوت با معیارهایی گوناگون به ارزیابی مجلات «پیر ریویو» میپردازند. برای مثال، گاهی برای ارزیابی مجلات ایم معیارهایی کمّی مانند ضریب تاثیر (impact factor) به کار میروند. اما بسیاری از متخصصان فلسفه بر این عقیدهاند که با توجه به میزان کم ارجاعات به مقالات فلسفی (در مقایسه با ديگر علوم بهویژه علوم مهندسی) معیارهای کمّی برای ارزیابی مجلات فلسفی نمی توانند راهگشا باشند. از این رو، برخی موسسات و اشخاص به صورت کیفی به دسته بندی مجلات فلسفی پرداختهاند. در این گزارش، برای ارزیابی مجلات فلسفی، از ارزیابی کیفی ERIH (European Reference Index for the Humanities) که توسط بنیاد اروپايي علوم (European Science Foundation) انجام گرفته است استفاده میشود. ESF در دو نوبت در سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۱۱ حدود ۳۰۰ مجلۀ فلسفی (انگلیسی زبان، فرانسوی زبان و آلمانی زبان) را به صورت کیفی ارزیابی کرده است و آنها را در یکی از سه ردة A، B، C قرار داده است. حدود ۵۰ مجله در ردة A، ۱۵۰ مجله در ردة B و ۱۴۰ مجله در ردة C قرار دارند. ESF تهیه و نگهداری گزارش ERIH براي سالهاي پس از ۲۰۱۱ را به نهاد NSD (Norwegian Social Science Data Services) سپرده است. NSD هنوز گزارش تازۀ ERIH را منتشر نکرده است. اما گزارش سال ۲۰۱۱ ERIH که مبنای این ارزیابی است در وبگاه NSD قابل دسترس است [۱].
در این پژوهش، از ميان پنجاه مجلهاي كه مطابق گزارش ERIH داراي رتبۀ A هستند، ۲۵ مجله در صدر فهرست قرار ميگيرند. اين ۲۵ مجله، بر اساس نظرسنجي برايان لايتر(Brian Leiter) از فيلسوفان حرفهاي، برترين مجلات فلسفي به شمار ميآيند. در پژوهش حاضر، از ميان اين ۲۵ مجله، به ۶ مجلۀ نخست درجه كيفي A**، و به ۱۹ مجله بعدي رتبه A* نسبت داده شده است. اکثر ردهبندیهای فلسفی در مورد ۲۵ مجله اول فلسفی همگرایی زيادي با فهرست لايتر دارند، و جز یکی دو اختلاف نامهای یکسانی در فهرستهای متفاوت بچشم میخورد. در مورد ۶ مجلۀ اول فلسفی نيز تقريبا همۀ رده بنديها همداستان هستند، اگرچه در ترتیب ميان این ۶ مجله اختلافاتی وجود دارد(نگاه کنید به [۲]،[۳] و [۴]، فهرست ۲۵ مجلۀ برتر که براساس نظرسنجی برایان لایتر در پیوست ۱ آمده است). به ۲۵ مجلهاي كه بر اساس گزارش ERIH داراي رتبۀ A هستند، ولي در فهرست لايتر حضور ندارند (يعني ۲۵ تاي دوم از رتبه A)، همان رتبۀ A نسبت داده شده است. همچنين رتبههاي B و C مطابق گزارش ERIH منظور شده است.
در فهرستERIH شماری مجله وجود دارند که ماهیت ميانرشتهای دارند. برای مثال، در این فهرست شماری از مجلات منطق وجود دارند که عموما ریاضیدانان در آن مجلات مقالات خود را منتشر میکنند (برخی از ریاضیدانان تراز اول ایران هم در این مجلات مقاله منتشر کرده اند). از آنجا که ارزیابی حاضر دربارۀ وضعیت فلسفه ایران است، مجلاتی که عمدتاً ماهیت منطق ریاضیاتی دارند از فهرست مذکور حذف شده است. به دلیل مشابه، مجلاتی که پزشکان در آنها مقالات خود را (مثلاً دربارۀ اخلاق پزشکی) منتشر میکنند از فهرست يادشده حذف شده است.
دشواری مهم دیگر این ارزیابی آن بود که باید امکان جستجوی مقالات فلسفی بر حسب کشوری که مولف در آن مشغول به فعاليت آكادميك است (يا به دانشگاه آن كشور وابستگي آكادميك دارد) فراهم باشد. در میان پایگاههایی که برای جستجوی مقالات فلسفی به کار می آیند (شامل Philpapers، Google Scholar، Philosopher’s Index، Web of Science و Scopus) تنها در دو پایگاه Web of Science و Scopus امکان جستجوی مقالات برحسب کشور وجود دارد. با توجه به گستردگی و انعطافپذیری بیشتر پایگاه Scopus نسبت به Web of Science، این پایگاه برای جمعآوری داده انتخاب شد. البته باید توجه داشت که پایگاه Scopus هرچند یکی از گسترده ترین پایگاههای موجود برای مقالات دانشگاهی است، هنوز در مورد مقالات فلسفی پایگاهی نوپاست و نمی توان آن را پایگاهی کامل دانست. از یک سو، برخی از مجلات فلسفی مهم در این پایگاه وجود ندارند و از سوی دیگر، آرشیو مقالات مجلاتی که عضو پایگاه هستند کامل نیست. کامل نبودن آرشیو زمانی بیشتر آشکار میشود که از پنج سال بیشتر عقب می رویم. همچین این پایگاه نسبت به مجلات ردۀ C کاستی بیشتری نسبت به مجلات ردۀ A دارد. به علت برخی محدودیتهای پایگاه برای یافتن مقالات پژوهشگران ایرانی، نگارنده علاوه بر استفاده از دادههای پایگاه از پژوهشی میدانی نیز بهره گرفته است.[۲] این البته باعث بوجود آمدن نوعی سوگیری مثبت برای ایران در مقایسه با دیگر کشورهاست. با وجود این سوگیری مثبت نیز، چنانچه خواهیم دید وضعیت پژوهشی ایران در مقالسه با دیگر کشورهای منطقه و جهان در وضع نامناسبی است.
از محدودیتهای دیگر این پژوهش آن است که به دلیل برخی محدودیتهای پایگاه Scopus در جستجوی کتاب، این پژوهش شامل کتاب و یا فصلهای کتاب منتشر شده در زبانهای غیرفارسی نیست. در نتيجه، به هیچ عنوان مدعی کامل و بینقص بودن این پژوهش نیستم. با اینحال، به نظر ميرسد کاستیها و محدودیتهای پایگاه Scopus، سوگیری ناموجهی در نتایج پژوهش پديد نميآورد. برای مثال، دلیلی ندارد که گمان کنیم با به حساب آوردن كتابهايِ با كيفيتِ منتشرشده در سطح بين المللي، نتايج پژوهش حاضر به كلي متفاوت شود.از این رو، امید می رود که این پژوهش باتمام کاستیهای آن نوری بر وضعیت نابسامان پژوهش فلسفه در کشور بتاباند، تا در پرتو آن بتوان به چارهاندیشی درباره وضعیت پژوهش فلسفه در کشور پرداخت.
۳- پژوهش فلسفه در ایران و جهان
زبان بسیاری از مجلاتِ فلسفه با کیفیت، انگلیسی است. از این رو، کشورهای انگلیسی زبان نسبت به کشورهای غیرانگلیسی زبان دارای مزیتی قابلتوجه هستند. از این رو، شاید، مقایسۀ وضعیت پژوهش فلسفه در ایران با کشورهای انگلیسی زبان تصویر نادرست و غیرمنصفانهای از وضعیت ایران به دست دهد. لذا، برای به دست آوردن تصویری واقعبینانهتر، در این ارزیابی وضعیت پژوهش آکادمیک فلسفه در ایران با کشورهای غیرانگلیسی زبان مقایسه شده است. در میان کشورهای غیرانگلیسی زبان، در خاورمیانه کشورهای ترکیه و اسرائیل که از نظر بافت اقتصادی و جامعهشناسانه شباهتهایی با ایران دارند انتخاب شدهاند. به دلیلی مشابه، در آسیای شرقی کشور کرهجنوبی و در اروپای شرقی مجارستان و لهستان انتخاب شدهاند. در میان کشورهای اروپای غربی، ایتالیا و پرتغال که اولی از حیث جمعیت کشوری قابل مقایسه با ایران، و دومی کشوری بسیار کوچکتر از ایران است انتخاب شدهاند. در نهایت، مقایسۀ وضعیت ایران با کشور همسایه، امارات متحده، که کشوری بسیار کوچک و رو به پیشرفت است آموزنده خواهد بود. در نمودار ۱ وضعیت پژوهش در ایران و کشورهای مذکور را در سالهای ۲۰۰۸ – ۲۰۱۴ مقایسه میشود. در نمودار ۲، پژوهش در ایران با سه كشور يادشده در خاورميانه (يعني تركيه، امارات و اسرائيل) در همین بازه مقایسه میشود.
همچنانکه در نمودار ۲ پیداست، اسرائيل و ترکیه فاصلهای قابل توجه با ایران دارند. وضعیت پژوهش فلسفه در ایران تنها با امارات متحده قابل مقایسه است. البته اگر این نکته را لحاظ کنیم که جمعیت ایران بیش از ۸ برابر جمعیت امارات متحده است، به این نتیجه میرسیم که وضعیت پژوهش در امارات، نسبت به جمعیت، در حد قابل توجهی از ایران بهتر است. البته باید به این نکته توجه داشت که انتشار مقالات فلسفی در امارات مرهون وجود یکی دو دانشگاه آمریکایی است که در آن کشور شعبه دارند. در مورد ترکیه هم باید قابل ذکر است که در دانشگاههای آن کشور جذب چند استاد خارجی در بهبود پژوهش فلسفی تاحدی موثر بوده است.
|
|
۴- وضعیت نامتوازن پژوهش فلسفه در ایران
به نظر میرسد اکثر قریب به اتفاق دانشگاهها و موسسات پژوهشی در ایران، کارنامۀ قابل قبولی در پژوهش آکادمیک فلسفه با معیار انتشار در مجلات با کیفیت ندارند. نمودار ۳، وضعیت پژوهشی فلسفه را در دانشگاهها و موسسات پژوهشی در ۱۰ سال اخیر بررسی میکند. [۳]
|
دربارۀ نمودار ۳، این نکته نیز باید ذکر شود که در سال ۲۰۰۷، مجلۀ Topoi یک شماره را با سردبیری مهمان محمد لگنهازن، به انتشار مقالات محققان ایرانی درباره فلسفۀ اسلامی اختصاص داد. اگرچه قرار نيست كه پژوهش حاضر به آثار مرتبط با فلسفه اسلامي بپردازد، اما با توجه به اینکه Topoi یک مجلۀ تخصصی فلسفۀ غرب است و مخاطبانش نیز متخصصان فلسفه غرب هستند، این مقالات نيز در نمودار ۳ منظور شدهاند.
براساس نمودار ۳، پژوهش در فلسفۀ غرب به شدت نامتوازن است، و بيشتر مقالات را یک موسسه به تنهايي (يعني پژوهشگاه دانشهای بنیادی) منتشر كرده است. نمودار ۴، پژوهش در فلسفۀ غرب را در سالهای ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۳ نشان میدهد. همچنان که مشاهده میشود، این عدم توازن در ۲۰ سال اخیر پابرجا بوده است. با نظر به کشورهایی که پژوهش فلسفي در آنها رونق بیشتری دارد درمییابیم که در آنها، اگرچه یک دانشگاه در پژوهش پیشرو است، دیگر دانشگاهها و موسسات پژوهشی نیز نقشی قابل توجه در پژوهش دارند. هر اندازه کشوری در پژوهش پیشرفتهتر باشد، توزیع پژوهش در میان نهادهای پژوهشی آن کشور متوازنتر و دارای ميزان كمتري انحراف از معیار است. در نمودار ۵ سهم دانشگاههای مهم در ترکیه و مجارستان در پژوهش فلسفه نشان داده شده است.
همچنین، مقایسۀ نمودارهای ۳ و ۴ نشان میدهد که میزان فعالیتهای پژوهشی در پژوهشگاه دانشهای بنیادی در ۱۰ سال اخیر دو برابر شده است. اين پيشرفت را ميتوان معلول شكلگيري يك جامعه/حلقۀ فلسفي در این موسسه در ۱۰ سال اخیر دانست.
|
|
چگونگي توزيع رشتههاي فلسفي نيز نمايانگر نمونه مهم دیگری از عدم توازن در پژوهش فلسفي در ایران است. نمودار ۶ سهم موضوعات مختلف فلسفی در مقالات منتشر شده از سوی موسسات ایراني را نشان میدهد. چنانچه در شکل پیداست، فلسفۀ تحلیلی در مقایسه با دیگر رشتهها از سهم بسیار زیادی در پژوهش بین المللیِ با کیفیت در ایران دارد. اما اگر در نظر بگیریم که بخش عمدۀ اعضای هیات علمی نهادهای دانشگاهي و پژوهشی در ایران به تحقیق در تاریخ فلسفه و فلسفۀ قاره ای مشغولاند، ناگزیر باید نتیجه گرفت که فلسفه قارهای و تاریخ فلسفه، علیرغم توجه بسیار نهادهای دانشگاهي به این نوع فلسفه، در وضعیتی کاملا بحرانی قراردارند.
نمودار ۶: توزیع پژوهش در شاخه های مختلف فلسفه غرب
۵- مقایسه با ديگر علوم
در چند سال اخیر وضعیت پژوهشی ایران از روند رو به رشدی برخوردار بوده است، و به نظر می رسد که ایران امروز در مقایسه با پانزده سال پیش در مجموع در وضعیت بسیار مناسبتری از نظر پژوهشی باشد. از نظر پایگاه Scopus، ایران در رتبة ۱۷ جهان از حیث کمیت انتشار مقالات دانشگاهی است [۶]، بالاتر از سوئیس، ترکیه، اسرائیل، لهستان، مجارستان، پرتغال، اتریش و فنلاند. در نمودارهای ۷ و ۸ وضعیت فلسفه در ایران و چند كشور غیرانگلیسی زبان با وضعیت فیزیک و میانگین کل علوم مقایسه شود. (به دلیل تعداد پايين مقالات منتشر شده در فلسفه در سالهاي اخير، و عدم رشد قابل توجه این تعداد در طول سالیان، برای کم شدن خطا در نمودار فلسفه، از میانگین انتشار مقالات فلسفي از سال ۲۰۰۸ تا کنون استفاده شده است.)
با فرض اینکه بيشتر مقالات ثبت شده در در پایگاه Scopus، دست كم از کیفیتی معادل با مقالات ردۀ C در فلسفه برخوردارند، و با توجه به نمودارهای ۷ و ۸، ناگزیر به این نتیجه میرسیم که فلسفه وضع به مراتب نامناسبتری از فیزیک و میانگین دیگر علوم دارد. به عبارت دیگر، فلسفه از جمله دانشهایی است که نشانی از پیشرفتهای اخیر علمی ایران در آن نمیتوان سراغ گرفت.
|
|
برخی محققان بر این گماناند که سنجش علم بر مبنای کمیت مقالات معیار مناسبی برای ارزیابی پیشرفت علمی نیست، وعلمسنجی باید بر مبنای انتشار مقالات با کیفیت انجام گیرد. چنانکه در مقدمه گفته شد، در بسیاری علوم، میزان ارجاعات به یک مقاله معیاری برای سنجش کیفیت مقالات بدست میدهد. اما با توجه به میزان ارجاعات کم در فلسفه، مبنا قرار دادن این معیار برای سنجش کیفیت مقالات مناسب به نظر نمیرسد (به همین دليل در این ارزیابی، سنجش کیفیت یک مقاله بر مبنای کیفیت مجلهای که در آن مقاله منتشر شده است صورت گرفته است.) از این نظر وضعیت ریاضیات با فلسفه مشابه است. به این ترتیب که در ریاضیات هم میتوان به شيوۀ قابل قبولی کیفیت مقاله را بر مبنای مجله انتشار دهنده مقاله ارزیابی کرد. همچنین، در میان علوم پایه، شاید بتوان گفت که ریاضیات به دليل انتزاعی و غیرتجربی بودن بیشترین شباهت را با فلسفه دارد. به این دو دلیل، مقایسۀ وضعیت پژوهش در فلسفه با وضعیت پژوهش در ریاضیات میتواند نکتهآموز باشد.
چنانکه در مقدمه گفتم، به تازگی شماری از اعضای هیات علمی پژوهشکدۀ ریاضیات در پژوهشگاه دانشهای بنیادی، تحقيقي در جهت ارزیابی وضعیت پژوهش ریاضیات در ایران انجام دادهاند. مشابه با ارزیابی پیشرو، در ارزیابی ریاضی نیز مقالات از حیث کیفیت به سه رده تقسیم شدهاند و مقالات ردۀ سوم، مقالاتی هستند که از حداقل کیفیت قابل قبول برخوردارند. در نمودار ۹ به مقایسۀ وضعیت پژوهش ریاضی و فلسفه در ایران و ترکیه اختصاص دارد.
|
از نمودار ۹ چند نتیجه میتوان گرفت. اول، در ریاضیات، بر خلاف فلسفه، وضعیت پژوهشِ با کیفیت در ایران و ترکیه كمابيش مشابه است. این نشان میدهد که وضعیت کلی فلسفی ایران بسیار نامناسب تر از وضعیت کلی ریاضیات است. دوم، وقتی به پژوهش رده A* و A** نظر میکنیم، پژوهش در این رده از نظر تعداد در فلسفه و ریاضیات تفاوت فاحشی ندارد. این نشانگر این است که جامعۀ کوچک نخبۀ فلسفی کشور همپا با جامعۀ کوچک نخبۀ ریاضی کشور است. اما وقتی به پژوهش ردههای B و C میرسیم، فاصلۀ جامعه ریاضی و فلسفی کشور بسیار زیاد می شود. در فلسفه در پنج شش سال، ۱۴ پژوهش ردۀ B و ۶ پژوهش ردۀ C انجام شده است. اما در ریاضیات در ۵ سال گذشته ۵۳۳ پژوهش ردۀ B و ۹۵۵ پژوهش ردۀ C صورت گرفته است. این به آن معنی است که میزان پژوهش ردۀ C در ریاضیات ۱۶۰ برابر بیشتر و میزان پژوهش ردۀ B حدود ۴۰ برابر بیشتر است، در حالیکه نسبت اعضای هیات علمی در دو رشته بسیار کمتر از این مقدار است. این نتیجه ناگزیر است که بدنۀ جامعه ریاضی کشور به پژوهش متوسط و خوب مشغول است، اما بدنه جامعه فلسفی کشور چنین نیست.
۶- نتیجهگیری و چند توصیه
میتوان از دادههای ارائه شده این نتایج را به دست آورد:
الف. در ايران، پژوهش آکادمیک در فلسفۀ غرب در حدِ بسیار نامناسبی نخبهگراست؛ به این معنی که بخش عمدهای از پژوهش را يك جامعۀ بسیار کوچک نخبه انجام میدهد. این موضوع سبب میشود که پژوهش فلسفی در ایران بسیار شکننده و آسیبپذیر باشد.
ب. بدنۀ جامعه دانشگاهی در پژوهش آکادمیک در فلسفۀ غرب نقشی ندارد، برخلاف دیگر علوم در ایران که بدنۀ دانشگاه لااقل به پژوهش ردۀ C مشغول است، بدنۀ جامعه فلسفی کشور به پژوهش ردۀ C نمیپردازد. در دیگر رشتههاي علمي، آنچه مايه نگراني است آفت كميتگرايي و غفلت از كيفيت است.. اما در فلسفه حتی از نظر کمّی نیز وضعیت بحرانی است (با این فرض که مقالات ردۀ C را حداقل مقالات قابل قبول بدانیم.)
ج. مقایسۀ خروجی پژوهشی رشتهها و موضوعات مختلف فلسفی در ایران نشان میدهد که امکانات به صورت نامتناسبی بین این رشته ها و موضوعات توزیع شده است.
د. برخلاف جریان رشد علمی کشور، در فلسفه خبری از رشد پژوهشی نیست. وضعیت پژوهشی آکادمیک در فلسفه کم و بیش قابل مقایسه با امارات متحده است، در حالی که فاصلۀ علمی ما در متوسط علوم با امارت قابل مقایسه نیست (رتبه میانگین علوم ایران ۱۷ و رتبه میانگین علوم امارات ۵۹ است).
شایان ذکر است که این نتایج بر اساس معیار انتشار در مجلات به دست آمده است. البته میزان پژوهش در ایران را میتوان با انتشار کتابهایِ با کیفیت هم سنجید با این حال، بعید میدانم که احتساب کتابهای منتشر شدۀ باکیفیت، تصویر کلی فضای فلسفی ایران را که در این گزارش آمده است تغییر دهد. با توجه به این واقعیات، به عنوان نخستين قدم برای جبران عقبماندگی علمی کشور در پژوهش فلسفي آکادمیک، اقدامات زیر توصیه میشود.
- جامعۀ نخبه کشور باید گسترش پیدا کند. این مهم می تواند از این طرق انجام گیرد: جذب ایرانیان تحصیلکرده در غرب؛ جذب فلاسفۀ غیرایرانی به دانشگاههای ایران؛ فراهم آوردن تمهیدات لازم برای جلوگیری از خروج نخبگان فعلی، تربیت هدفمند نخبگان برای آینده.
- بدنۀ دانشگاهی باید به پژوهش آکادمیک ترغیب شود. برای رسیدن به این هدف می توان در استخدام و ارتقاي اعضای هیات علمی به انتشار مقالات در مجلات با ردۀ کیفی لااقل C توجه کرد.
- عدم انجام پژوهش در دانشگاهها میتواند به دلیل عدم توازن میان وظایف آموزشی و پژوهشی باشد. در دانشگاهها باید به استادان فرصت و زمان بیشتری برای فعالیتهای پژوهشی داد.
- ارزشگذاری مجلات فلسفی براساس ارزشگذاری کیفی جامعۀ دانشگاهی جهانی فلسفه (مثلا فهرست ERIH) انجام گیرد.
- بدنۀ دانشگاهی در حوزۀ فلسفه غرب نيازمند ترمیم است. ترمیم زمانی صورت میگیرد که بدنه دانشگاهی کشور به ضعف علمی خود آگاهی یابد. با توجه به عدم رشد و عدم پویایی بدنۀ دانشگاهی کشور در طول سالیان، انتظار خود ترمیمی شاید موجه نباشد. تشکیل کمیتهای در سطح بالاتر برای چارهاندیشی دربارۀ مسئله مفید به نظر میرسد. بدیهی است که شورا و کمیتههايی كه برای حل مشکل تشكيل ميشوند باید آگاهی كاملي دربارۀ آن داشته باشند. از همین رو، چه بسا بتوان از برخی متخصصان رشتههای دیگر که در زمینۀ ارتقاي سطح علمی کشور تجربه دارند بهره گرفت.
مناسب است در پايان یادآوری کنم که نتایج بالا تنها به پژوهش آکادمیک در فلسفۀ غرب اختصاص دارد. هم از این رو، توصیههای بالا تنها با هدف ارتقاي وضعیت پژوهشی در اين حوزه طراحی شدهاند. اما چنانکه در مقدمه گفتم، جامعه دانشگاهی فلسفه در ایران به فعالیتهای متعدد دیگری نیز مشغول است. امید دارم که دیگر متخصصان فن به ارزیابی عینی آن فعالیتها همت بگمارند، تا تصویري که از آکادمی فلسفۀ ایران در این نوشته آمده است کاملتر شود. تنها در اين صورت است كه جامعۀ دانشگاهی ميتواند با آگاهی فراگیرتری از كاستيها، در جهت رفع آن بکوشد.
پیوستها:
[۱] فلسفۀ علم طبق استانداردهای جهانی بخشی از فلسفۀ تحلیلی بهشمار میرود. اما در ایران، فلسفه علم به دلایلی، هویتی جداگانه یافته است. به همین دلیل در این تحقیق، فلسفۀ علم را به صورت مستقل در نمودارها بررسی میشود.
[۲] به دلیل نقضهای احتمالی در پژوهش میدانی ممکن است برخی مقالات از محققان ایرانی وجود داشته باشد که در ازیابی پیشرو از قلم افتادهاند. با اینحال به نظر نمیزسد که این امکان تصویر کلیای را که این گزارش ترسیم میکند تغییر دهد.
[۳] در میان ۷۹ مجلة مهمی که اخیرا از سوی انجمن فلسفه آمریکا (APA) و انجمن فلسفه بریتانیا (BPA) برای تحقیقی انتخاب شده بودند دو مجله تازهتاسیس Thought و International Journal for Skeptical Studies وجود دارند که نام آنها در فهرست ERIH - که قبل از انتشار این مجلات تدوین شده است - ذکر نشده است. در این دو مجله محققان پژوهشگاه دانشهای بنیادی چند مقاله منتشر کردهاند. این چند مقاله در ویراست دیگری از این ارزیابی که بصورت گزارشی در مجله داخلی پژوهشگاه دانشهای بینیادی منتشر شد محسوب شده بود. با توجه به اینکه حذف یا اضافه کردن این چند مقاله تاثیری در نتایج این ارزیابی ندارد در این ویراست آن چند مقاله حذف شدهاند.
ارجاعات:
[۱] ERIH
https://dbh.nsd.uib.no/publiseringskanaler/erih/searchForm?discipline=Philosophy&cat۲۰۰۷=All&cat۲۰۱۱=All
[۲] Brian Leiter’s Ranking
http://leiterreports.typepad.com/blog/۲۰۱۳/۰۷/top-philosophy-journals-without-regard-to-area.html
[۳] Brooks’ raniking
http://the-brooks-blog.blogspot.nl/۲۰۱۱/۰۱/top-philosophy-journals-initial-results.html
[۴] S.Kate Devitt’s Ranking
http://mnemosynosis.livejournal.com/۳۱۰۶۲.html
[۵] Brian Weatherson’s Ranking
http://brian.weatherson.org/journals/Journals_Survey.htm
[۶] برای گزارشات علمسنجی بر مبنای پایگاه scopus به این وبسایت مراجعه کنید.
http://www.scimagojr.com/countryrank.php
پیوست ۱: لیست ۲۵ مجله اول فلسفی
A**
Noûs; Ethics; Mind; Journal of Philosophy; Philosophy and Phenomenological Research; The Philosophical Review
A*
۷. Philosophical Studies
۸. Australasian Journal of Philosophy
۹. Philosopher's Imprint
۱۰. Analysis
۱۱. Philosophical Quarterly
۱۲. Philosophy & Public Affairs
۱۳. Philosophy of Science
۱۴. British Journal for the Philosophy of Science
۱۵. Synthese
۱۶. Proceedings of the Aristotelian Society
۱۷. Erkenntnis
۱۸. American Philosophical Quarterly
۱۹. Canadian Journal of Philosophy
۲۰. Journal of the History of Philosophy
۲۱. Journal of Philosophical Logic
۲۲. Mind & Language
۲۳. Pacific Philosophical Quarterly
۲۴. European Journal of Philosophy
۲۵. British Journal for the History of Philosophy