به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ محمدحسین طالبیان، معاون میراث فرهنگی و صنایع دستی که در فهرست اسامی سخنرانان مراسم پیشبینی نشده بود، در بخشی از این مراسم برای پارهای توضیحات در جایگاه سخنرانان قرار گرفت و گفت: بنده برای عرض برخی مطالب از دهباشی خواستم تا در این مراسم به بنده زمانی برای بیان چند نکته داده شود. نخست باید بگویم دکتر عدل، شهریار دلها بود و هر کسی که با وی مراوده داشت فکر میکرد بیش از دیگران با وی دوست است و صمیمت دارد. فردی وجود نداشت که با وی کاری را آغاز کند و این رابطه را ادامه ندهد. بنده از سال ۱۳۸۱ زمانی که طرح نقشهکشی تختجمشید را دنبال میکردم از طریق دکتر شیرازی با عدل آشنا شدم و این دوستی تا زمان درگذشت وی ادامه پیدا کرد.
حقالناس در برخی صفحات بخارا رعایت نشده است
وی درباره کسب اطلاع برای انعکاس برخی انتقادها در نشریات فرهنگی بیان کرد: امروز در جمع خانواده و نزدیکان دکتر عدل و کارشناسان حوزه میراث فرهنگی حاضر شدم تا درباره دو مطلبی که در مجله وزین بخارا درج شده، توضیحی ارائه دهم. در مطلبی در صفحه ۷۰ شماره ۱۰۷ این مجله آمده است: «زمانی که فهرست هیات امنای تختجمشید اعلام شد از بقال تا بزاز در آن بود، اما نام مردی که تختجمشید را ثبت جهانی کرده است، نبود.» در توضیح این جمله باید بگویم بهتر بود این مجله که مامن انتشار مطالب علمی، ادبی آموزنده و ارزنده است قبل از انتشار این مطلب از دستگاهی که فهرست هیات امنا را اعلام کرده، پرسشی درباره چند و چون آن صورت بگیرد تا موجب نشر اطلاعات غلط و ناراحتی دیگران نشود. ضمن اینکه زیبنده نیست در این مجله با مقامی که عرض کردم از کلمات نامانوس استفاده شود.
معاون میراث فرهنگی و صنایع دستی ادامه داد: درباره هیات امنا باید بگویم در برنامه چهارم آمده که اعضای قانونی آن چه کسانی باید باشند؛ در این قانون آمده بالاترین مقام استان، معاون عمرانی، شهردار محل، شورای شهر و در پایان اشاره شده که از خبرگان هم خوب است که نامی در این مجموعه باشد. با اینحال همان زمان بنده از دکتر عدل برای حضور در هیات امنای تختجمشید پرسش کردم و وی تمایل داشت که حکمش در هیات امنای ارگ بم نوشته شود که همین امر نیز به خواست وی انجام شد و وی نگفت که میخواهد در هیات امنای تخت جمشید باشد. چرا باید چنین مطالبی را بنویسیم و دل دیگران را بیازاریم در صورتی که واقعیت ندارد.
طالبیان با اشاره به مطلب دیگری در همین صفحه مجله بخارا اظهار کرد: مطلب دیگری در همین صفحه نوشته شده، که از نظر بنده این حقالناس است و مربوط به ثبت جهانی کلیساهای ارامنه است. در این صفحه آمده: « دو نفر در کمیته ثبت کلیساهای ارامنه آذربایجان و آذربایجان شرقی بودند که بعد این آذربایجان حذف شد گویا اینها با این حذف موافقت کردند.» زمانی که قرار شد که پرونده کلیساها برای ثبت جهانی برود، بنده در جریان موضوع نبودم و زمانی که کمیته میراث جهانی برگزار شد، من در حال ارائه مقاله چغازنبیل بودم و زمانی که جلسه ثبت برگزار شد بنده در آن جلسه نبودم، اما بعدا که متوجه جلسه میراث جهانی شدم، رفتم تا دریابم چه خبر است.
وی افزود: بنابراین از چندوچون جلسه ثبت جهانی کلیساها اطلاع نداشتم و در این جلسه نیز شرکت نکردم. بنابراین چنین امری در دست نیست که در مجله بخارا که خانواده شهریار نیز آن را مطالعه میکنند و بعدا به عنوان سند بهشمار میآید چنین مطالبی به نگارش دربیاید. البته قرار شد در شمارههای آتی به سخنان بنده اشاره شود. بنده اینجا برای ادای این توضیحات حاضر شدم زیرا میخواستم از دستگاهی که مظلوم شده، دفاع کنم و هم از بزرگان و مفاخری که در شبی که به نام شهریار عزیز است، حضور دارند و این مطالب را مطالعه میکنند، توضیحاتی ارائه دهم. بنده تقریبا ۲۷ سال است در میراث فرهنگی حضور دارم و با توجه به مجله ستودنی بخارا، تلاش کردم با توجه به مطالبی که در آن آمده، ضمن اینکه شهریار فردی نبود که کسی را بیازارد حتما هم دوست ندارد که خانواده میراث آزار ببیند.
مسئولان گوش به زنگ انتقادها باشند
زارع پس از سخنان طالبیان گفت: بنده قصد نداشتم سخنرانی کنم اما به دلیل اینکه مطلب من در مجله بخارا موجب انتقاد و نارحتی وی شده، تصمیم گرفتم تا چند جمله را عرض کنم. ضمن اینکه به مسئولان میراث فرهنگی حاضر در مراسم توصیه میکنم که مجله بخارا را مورد حمایت قرار دهند و تعدادی از آن را بخرند و به نمایندههای سازمان در شهرستانها هدیه کنند. این امر موجب حمایت از نشریات فرهنگی است.
وی عنوان کرد: درباره اظهارنظر دکتر طالبیان در رابطه با کسب اطلاع در درج برخی انتقادها به مسئولان باید عرض کنم اگر این رویه بخواهد عملی شود و درباره هر کس که بخواهند از وی انتقاد کنند، کسب تکلیف شود، آنوقت یک ممیزی در مطبوعات و رسانهها شکل خواهد گرفت. ضمن اینکه بنده به وی ارادت دارم و میدانم از مدیران کارآمد و باسابقه میراث است اما این باعث نمیشود تا بنده به عنوان یک کارشناس این حوزه از بیان برخی انتقادها از رویکردها صرفنظر کنم.
این کارشناس حوزه میراث فرهنگی بیان کرد: درباره نحوه تعیین اعضای هیات امنای آثار تاریخی شکل جلسه اجازه نمیدهد که بنده خیلی وارد جزئیات شوم اما حتما در آینده فرصت مناسب رخ خواهد داد تا درباره این مساله صحبت کنیم. ضمن اینکه انتقادهای امثال بنده باعث میشود مسئولان میراث فرهنگی کشور گوش به زنگ شوند و در برخی رویکردها تجدیدنظر کنند. درباره تعیین اعضای هیات امنا اگر به گفته وی شکل قانونی آن طوری است که باعث میشود اعضای آن یک هیات ناکارآمدی باشند پس باید در ترمیم و اصلاح ساختار آن قانون تلاش کرد. با این وجود بنده امیدوارم از سخنان من به یک نقد شخصی تعبیر نشود.
پژوهشهای گذشتگان ما درباره ایران مغفول مانده است
کامران عدل با اشاره به پیشینه خانواده پدری خود گفت: خانواده پدری شهریار از خانوادههای استخواندار آذربایجان بود، عدلالملک پدربزرگم در جریان مشروطه نقش مهمی در محله ششگلان تبریز در حمایت از مشروطهطلبان ایفا کرد. عکسهای وی در کتابخانه مجلس موجود است و بنده زمانی که درباره تاریخ عکاسی مشروطه تحقیق میکردم این عکسهای عدلالملک را در ششگلان تبریز که یکی از مناطق مهم در مشروطه بود، مشاهده کردم.
وی سپس درباره کتاب «تاریخ مشروطه ایران» اثر احمد کسروی بیان کرد: زمانی که کتاب «تاریخ مشروطه ایران» و یا «تاریخ مشروطه آذربایجان» را ورق میزنید چون کسروی با عدلالملک رابطه خوبی نداشت، بنابراین نقش و تصویر وی را در آثار کسروی نمیبینید. عکس پدربزرگم که در کنار بزرگان مشروطهخواه ایستاده، در اثر وی حذف شده است. پدربزرگ بنده با این پیشینه، آنزمان آن قدر ذهن روشنی داشت که دو فرزندش را برای تحصیل به فرانسه فرستاد.
این عکاس افزود: پدر بنده، احمدخان عدل بنیانگذار دانشکده کشاورزی کرج و وزارتخانه کشاورزی در ایران بود. پدرم کتابهای بسیاری را تالیف کرده که موضوع آنها درباره آبهای ایران و به ویژه آبهای زیرزمینی ایران است. متاسفانه امروز کمتر به پژوهشهای گذشته اهمیت داه میشود. اگر به تحقیقات گذشته که افراد دلسوز درباره منابع و پیشینه ایران انجام دادند، مراجعه میشد، اکنون کشور ما با کمبود آب مواجه نبود.
کامران عدل در شرح خانواده مادری خود عنوان کرد: شهریار از طرف مادری (همانطور که در مجله بخارا ویژه بزرگداشت وی آمده است) به سردار همایون والی و علیخان میرسد، خاندان مادری من قبل از نادرشاه در حوزه سیاست فعال بودند. به طوریکه آنها نادر را به شاه طهماسب معرفی میکنند. بنابراین در خانواده بزرگی که شش فرزند پسر در آن رشد کرد، از چنین پیشینه و شناسنامهای برخوردار بود. کما اینکه سایر فرزندان آن مانند یحیی، خسرو، همایون و فرهاد چیزی کم از شهریار نداشتند.
وی با اشاره به رفتن نابهنگام برادرش افزود: در خانواده مادری ما، آن طوری که دایی بنده میگفت فردی به نام علیخان در خارج از کشور عکاسی خوانده بود و به همین دلیل به دربار ناصرالدینشاه راه پیدا میکند و بعدها بسیاری از گزارشهای ولیعهد در آذربایجان را مستند به عکسهای وی میکنند. متاسفانه با مرگ شهریار بسیاری از اسناد خانوادگی ما ناخوانده باقی مانده است.
وی درباره شماره ۱۰۷ مجله بخارا که به شهریار عدل اختصاص دارد، اظهار کرد: این مجله کاری است کارستان و زمانی که بنده آنرا مطالعه میکردم متوجه شدم که افراد بیشماری وجود دارند که باید سراغ آنها رفت تا آنها نیز از خاطرات شان درباره شهریار بگویند. بنابراین به نظر بنده این شماره بخارا یک قطره از دریاست و هنوز راه بسیاری برای تدوین خاطرات شهریار در راه است. البته برخی افراد را آقای دهباشی شناسایی کرده است تا با آنها درباره خاطرات شهریار صحبت کند.
گردآوری اسناد معتبر برای ثبت تاریخ ایران بزرگ
در این مراسم همچنین دکتر لاله با اشاره به سپری شدن بخش زیادی از عمر عدل در غرب گفت: با اینکه وی در فرانسه اقامت داشت اما نام ایران همیشه در قلب وی بود و میدانست که به چه سرزمینی با چه تاریخ کهن و فرهنگ غنی تعلق دارد. اگرچه مرزهای سیاسی ایران فرهنگی را دور از دسترس کرده بود، اما وی با موفقیت این مرزها را درنوردید و با گردآوری اسناد معتبر به ثبت تاریخ ایران بزرگ پرداخت.
در شب شهریار عدل، برخی عکسهای وی نمایش داده شد و از نمایش مستند امید زاهدیان درباره وی به علت کمبود وقت صرفنظر شد. همچنین علیرضا انیسی نتوانست در این مراسم برای سخنرانی حاضر شود.
شب شهریار عدل با سخنرانی مهندس سیدمحمد بهشتی(رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری)، کارلو چرتی(رایزن فرهنگی سفارت ایتالیا در تهران)، هایده لاله(باستانشناس)، پروین ثقهالاسلامی(مدیر کاخ موزه گلستان)، حکمتالله ملاصالحی(استاد گروه باستانشناسی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران)، محمدحسین طالبیان(معاون میراث فرهنگی کشور)، کامران عدل(عکاس و برادر شهریار) و شهرام زارع(باستانپژوه) سهشنبه دهم شهریورماه به کوشش مجله فرهنگی بخارا و برخی نهادهای فرهنگی دیگردر کانون زبان فارسی بنیاد موقوفات محمود افشار یزدی برگزار شد.