شناسهٔ خبر: 37473 - سرویس دیگر رسانه ها

سلیمانی: آبراهامیان نقطه ضعف حزب توده را نمی‌بیند

کریم سلیمانی،‌ دانشیارگروه تاریخ دانشگاه شهید بهشتی معتقد است: کتاب یرواند آبراهامیان یکی از قوی‌ترین سازه‌های ما درباره کودتای 28 مرداد است. در پیشگفتار این کتاب دو مسأله طرح می‌شود، نخست آیا آمریکا و بریتانیا از روی حسن‌نیت وارد مذاکره با مصدق شدند؟ و آیا کودتا به دلیل جنگ سرد میان بلوک شرق و غرب اتفاق افتاد؟ که این مساله نخ قرمز کتاب است.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ پژوهشکده اسناد آرشیو ملی نشست نقد کتاب «کودتا» اثر یرواند آبراهامیان با نقادی دکتر کریم سلیمانی، دانشیارگروه تاریخ دانشگاه شهید بهشتی را یکشنبه ۱۵ شهریورماه برگزار کرد. دبیری این نشست نیز برعهده مصطفی نوری، تاریخ‌پژوه بود.
 
کتاب روزولت، یک سناریوی هالیوودی نیست

سلیمانی با تمجید کتاب یرواند آبراهامیان گفت: به اعتقاد من کتاب «کودتا» یکی از بهترین آثاری است که درباره نفت نوشته شده است. نویسنده می‌کوشد تا این دو مساله را دنبال و اثبات کند و ما در طول کتاب با این دو مساله کاملا مواجه هستیم.
 
وی افزود: آبراهامیان در این کتاب به مانند این سخن آلمانی‌ها عمل کرده است که معتقدند پژوهشگر تاریخ در اثر خود باید یک نخ قرمز به خواننده ارائه دهد تا خواننده بتواند در طول مطالعه کتاب این نخ قرمز را مشاهده و دنبال کند. نویسنده در شاکله و ساختار اصلی کتاب در پی اثبات نظریه‌های خودش است و در این راستا می‌توان گفت با بررسی اسناد دو آرشیو بریتانیا و آمریکا منحصر به فرد کار کرده است.
 
دانشیار گروه تاریخ دانشگاه شهید بهشتی اظهار کرد: تلاشی که نویسنده کتاب «کودتا» در بررسی اسناد خارجی انجام داده تاکنون از سوی سایر پژوهشگران انجام نشده است. برخی از پژوهشگران حوزه نفت و جبهه ملی از جمله غلامرضا نجاتی کمتر به این اسناد دسترسی داشتند تا در شرح تاریخ نفت به آنها استناد کنند. همچنین داریوش بایندر در کتاب «ایران و سازمان سیا» نقدی به کتاب «طرح کودتا» کیم روزولت دارد و معتقد است که این کتاب یک سناریوی هالیوودی است اما به نظر من در کنار این کتاب، «سیا در ایران» اثر دونالد ویلبر که نویسنده آن خود در حوزه تاریخ پژوهش کرده و یکی از مأموران سیاست، نیز روایتی شبیه روزولت دارد. بنابراین نمی‌توان گفت کتاب روزولت یک سناریوی هالیوودی است.
 
بازی دوگانه امریکایی‌ها با ایران

سلیمانی عنوان کرد: اگر از منظر روانشناسی قدرت بخواهیم به اثر ویلبر و یا روزولت نگاه کنیم باید بگوییم چنین نوشتاری اثر انسان‌های ضعیف است در حالی که در کودتا عوامل اجرایی آن با ایرانی‌ها با توپ و تشر صحبت می‌کنند ضمن اینکه دنیایی از اسناد وجود دارد که از کودتا سخن می‌گوید. در بیشتر صفحه‌های کتاب یرواند از برنامه‌ریزی کودتا در ۶ مرداد ۱۳۳۰ سخن گفته شده و چند ماه قبل از کودتا طرح آن به امضای وزرای خارجی انگلیس و آمریکا رسیده و پس از این مرحله آنها در پی این بودند که در این عملیات به شاه نیز نقشی بدهند.
 
وی بیان کرد: نقش دادن به شاه در کودتا به این دلیل است که وقتی ژنرال‌های ایرانی برای اجرای عملیات از سوی وابسته نظامی انگلیس در ایران معرفی می‌شوند، از چندان وجهه‌ای در میان نظامیان ایران برخوردار نیستند. پس امریکا و انگلیس بر آن می‌شوند که شاه را نیز وارد ماجرا کنند و به او نیز در این میان نقشی بدهند.
 
این منتقد آثار تاریخی گفت: کتاب یرواند یکی از قوی‌ترین سازه‌های ما درباره ۲۸ مرداد است. در پیشگفتار این کتاب دو مسأله طرح می‌شود نخست آیا آمریکا و بریتانیا از روی حسن‌نیت وارد مذاکره با مصدق شدند؟ برخی پژوهشگران داخلی بر مصدق ایراد گرفتند که یکدندگی و نوع برخورد نخست‌وزیر ملی شدن صنعت نفت برخاسته از خاستگاه شیعی وی است، اما آبراهامیان اعتقاد دارد که دو دولت امریکا و بریتانیا در مذاکره با مصدق حسن‌نیت نداشتند و آنها حاضر نبودند از کنترل نفت دست بردارند در حالی که ایرانیان (مصدق) کنترل نفت را یک حاکمیت ملی برمی‌شمردند و آن‌را حق خود می‌دانستند.

تحقیری که بغضی در میان ایرانیان شد!

سلیمانی اظهار کرد: نویسنده کتاب کودتا اعتقاد دارد که آمریکایی‌ها قصد داشتند ایران را بازی بدهند و وقت بخرند. از این رو نگاهی به کتاب مارک گازیورسکی نیز این شک یرواند را تقویت می‌کند که بازی دوگانه امریکایی‌ها با ایران همه را به این اشتباه واداشته که آنها پس از نخست‌وزیری ترومن موضع خود را در مساله ایران عوض کردند، اما یرواند در این کتاب آورده است که یک همسانی سیاسی میان دموکرات‌های زمان ترومن و آیزنهاور وجود داشته و آنها از آغاز بازی نفت با بریتانیا همراه بوده‌اند.
 
وی با اشاره به مساله دوم کتاب آبراهامیان بیان کرد: نویسنده در مساله دومی که در اثر خود به آن می‌پردازد با طرح یک پرسش می‌گوید که آیا کودتا به دلیل جنگ سرد میان بلوک شرق و غرب اتفاق افتاد؟ بیشتر مورخان بر این اعتقاد دارند که امریکا از ترس نفوذ توده‌ای‌ها در ایران در کنار بریتانیا قرار گرفت در حالی که این‌طور نبود، زیرا روس‌ها به هیچ‌عنوان از دولت ملی مصدق حمایت نکردند. آنها پس از پیروزی کودتا طلاهای ایران را که در زمان مصدق از وی دریغ کردند به دولت زاهدی تحویل دادند. پس این چه جنگی بود که هر دو طرف در یک راستا بودند! به نظر نویسنده جنگ نفت در ایران درگیری بین امپریالیسم (جهان توسعه یافته) و ناسیونالیسم نوخاسته (جهان مصرف‌کننده) بود.
 
عضو هیأت عملی دانشگاه شهید بهشتی عنوان کرد: در بخش اول کتاب نویسنده به ریشه‌ها می‌پردازد و از فعالیت‌های نفتی در آبادان و کرمانشاه می‌گوید از تحقیر ایرانی‌ها از سوی انگلیسی‌ها سخنران می‌راند و به شرح پالایشگاه آبادان و درآمد آن اشاره می‌کند. این صفحات بسیار افسانه‌ای است درآمدی که تاکنون پژوهشگران نتوانسته‌اند شرح دهند که چگونه از سوی انگلیس محاسبه می‌شده است. یرواند در این قسمت مقادیری از درآمد پالایشگاه آبادان را ذکر کرده که از این لحاظ می‌توانیم بگوییم این قسمت از صفحات جاندار کتاب است که یرواند در منابع خود به برخی سخنان و آثار الول ساتن (کارمند شرکت نفت و پژوهشگر) مراجعه کرده و از برخی مطالب و اطلاعات وی نیز بهره برده است.

واژه کنترل یک تابو بود

سلیمانی درباره اعتصاب‌های نفتی در آبادان نیز گفت: یرواند در شرح مبارزه برای ملی شدن صنعت نفت یک چیدمان بسیار قوی می‌آورد و معتقد است که بغض کارگران مشغول در صنعت نفت ایران که از تحقیر انگلیسی‌ها ایجاد شد منجر به تشکیل جبهه ملی شد. در این بخش وی به فاکتور اعتصابات نفتی پرداخته، موضوعی که کمتر به آن توجه شده است. شاید به آن دلیل که حزب توده در آن نقش عمده‌ای داشته، اما به نظر من حضور کارگران نفت در حزب توده به دلیل علاقه به سیاست‌های این حزب نبوده است، بلکه آنها تنها جذب شعارهای جذاب این حزب شدند. اوج فعالیت‌ها و اعتصابات نفتی درست دو هفته قبل از نخست‌وزیری مصدق و از ۲۵ تا ۲۹ فروردین سال ۱۳۳۰ است.
 
وی بیان کرد: یرواند در دنبال کردن اعتصابات نفتی به کتاب «مصطفی فاتح» رجوع می‌کند، از این رو نویسنده اثر «کودتا»، به درستی اعتصابات نفت را برجسته می‌کند. همچنین وی در بخش دیگری از کتاب واژه «کنترل» را به درستی از میان اسناد بررسی کرده و معتقد است این واژه یک تابو بود و انگلیسی‌ها و امریکایی‌ها به هیچ وجه اجازه نمی‌دادند در مسایل نفتی از این واژه حتی در یک کتاب استفاده شود. یرواند این واژه را بسیار زیبا در اسناد آن موقع دنبال و به درستی توسعه می‌دهد. وی می‌گوید اگر ایران در نفت حتی پنجاه - پنجاه سهم داشت باز هم کنترل آن صد در صد در دست انگلیسی‌ها بود.
 
دانشیار گروه تاریخ دانشگاه شهید بهشتی اظهار کرد: واژه کنترل منطق کتاب یرواند است، وی از آن واژه به عنوان استقلال کشور تعبیر می‌کند که مصدق نیز به دنبال آن بود و این واژه قابل تقسیم نبود. از آن طرف انگلیسی‌ها نیز به هیچ عنوان نمی‌خواستند ایرانی‌ها از دفاتر آنها سردربیاورند. به همین دلیل کسی نمی‌دانست سهم ایران از پنجاه درصد، شصت درصد نفت چقدر است. بنابراین هر دو گروه (امریکایی‌ها و انگلیسی‌ها) به این نتیجه رسیدند که ایرانی‌ها به هیچ عنوان نباید اختیار و کنترل نفت خود را به دست بگیرند و بر همین مبنا در پاییز سال ۱۳۳۰ راضی شدند که شصت درصد به ایران سهم بدهند.
 
نویسنده نقاط ضعف حزب توده را نمی‌بیند

سلیمانی با اشاره به یکی از موارد انتقادی به اثر یرواند گفت: تنها ایرادی که بر کتاب وارد است در مبحثی است که نویسنده نقاط ضعف حزب توده را نمی‌بیند، اگرچه وی نقش اعتصابات نفتی را که سازماندهی آن توسط حزب توده صورت گرفته را شرح می‌دهد. اما باید اشاره کرد در سال ۱۳۳۰ تظاهرات پر سر و صدا بسیاری اتفاق افتاد که بیشتر تظاهرات‌ها از سوی حزب توده صورت گرفت و یکی از عوامل بی‌ثباتی کشور حزب توده بود که بهانه به دست بیگانگان داد. آبراهامیان در انتقاد به عملکرد حزب توده در کودتای ۲۸ مرداد حتی انتقاداتی که در پلنوم وسیع ۱۳۳۶ حزب توده صورت گرفت، را نمی‌بیند و به این اکتفا می‌کند که مصدق پس از جلسه شب ۲۷ مرداد با لویی هندرسون از حزب توده می‌خواهد خیابان‌ها را ترک کند.
 
وی با اشاره به برخی اسناد ترجمه شده در ایران بیان کرد: کتاب دو جلدی «اسناد سخن می‌گویند» که از سوی احمدعلی رجایی در ایران ترجمه شده و حاوی اسناد سفارت آمریکا در تهران است انتقاد بنده به اثر یرواند را تائید می‌کند. در این «اسناد سخن می‌گویند» از جمله سند ۱۳۴۶ و ۱۳۴۷ حکایت از این دارد که هندرسون با یک حالت انفعالی روبه‌روی مصدق قرار می‌گیرد و مصدق با یک حالت قدرتمند به او می‌گوید اگر ما و همه جبهه ملی در زیر تانک‌های امریکا قرار بگیریم بازهم در برابر شما می‌ایستیم و بعد با تلفن تماس می‌گیرد و می‌گوید سریع این افراد حزب توده را از خیابان جمع کنید.