به گزارش فرهنگ امروز به نقل از روزنامه شرق؛ همه بار آموزش مفاهیم در مدارس ایران برعهده کتاب درسی است و معلمان موظفاند تدریسشان را دقیقا بر پایه کتابی ارائه دهند که در سراسر کشور و برای همه دانشآموزان با هر سطح از معلومات، یکسان است. بااینهمه ایران در کتابهای درسی همه مقاطع و پایهها و بهویژه کتابهای درسهای علوم تجربی، اشکالات بسیاری دارد. در ادامه برخی از این اشکالات را فهرستوار بیان میکنیم.
١- بسیاری از کتابهای درسی ایران، ترجمه کتابهای درسی خارجی است. این ترجمهها هم معمولا ترجمه نارسا و مبهمی است که دانشآموز از درک مفاهیم آن ناتوان است. اصرار مسئولان بر خلاصهشدن این کتابها نیز مزید بر علت میشود. کتابهای خارجی معمولا شکلها و مثالهای متعددی دارند، اما این شکلها و مثالها در ترجمه حذف میشوند.
٢- در برخی موارد در متن کتاب از اصطلاحات و واژههایی استفاده میشود که دانشآموز از درک آن ناتوان است. گفتنی است سالها پیش تحقیقی در آموزش و پرورش انجام و در آن مشخص شد دانشآموزان هر پایه، با معنی چه کلماتی آشنا هستند و میتوان از این واژهها استفاده کرد و معنی چه کلماتی را نمیدانند و نباید از این کلمات در آن پایه خاص استفاده کرد.
٣- تراکم مفاهیم علمی در سراسر یک کتاب یکسان نیست؛ به این معنا که کتاب در چندین صفحه به بیان موضوعاتی میپردازد که بسیار سادهاند و نیازی به بیان آنها نیست؛ اما در ادامه بهیکباره انبوهی از مفاهیم دشوار عرضه میشود؛ برای مثال، در فصل اول کتاب شیمی سال اول دبیرستان، بهطور مفصل درباره آب صحبت میشود که نمونهای از تکرار بیدلیل است؛ اما در ادامه بهیکباره چند مفهوم دشوار مانند انحلالپذیری، منحنی انحلالپذیری، محلول سیرشده سیرنشده و فراسیرشده و...، بیان میشود که درک آن بسیار دشوار است.
٤- پیشنیازها در تدوین کتابها رعایت نمیشود. برای مثال دانشآموز سال اول دبیرستان مهارت چندانی در رسم نمودارهای ریاضی ندارد. بااینهمه کتاب شیمی سال اول دبیرستان از دانشآموز میخواهد تغییرات دمای اتمسفر را برحسب تغییرات ارتفاع در نموداری رسم کند و بگوید این تغییرات نشانه چیست و برایناساس، لایههای مختلف هوا را شناسایی کند. بدیهی است تعیینتکلیفهای اینچنین دشواری (که قطعا از توان همه دانشآموزان خارج است)، کتاب را به عنصری بیثمر در فرایند آموزش تبدیل میکند.
٥- انتظار مؤلف از دانشآموز در برخی موارد بسیار سطح پایین و در بسیاری از موارد سطح بالاست؛ برای مثال در یک مورد از دانشآموز سال اول دبیرستان میپرسند آب چه کاربردهایی در زندگی روزمره ما دارد؟ که پرسشی در سطح پایه اول ابتدایی است؛ اما از طرف دیگر از دانشآموز میخواهد با نگاه به یک شکل و یک نمودار، مهمترین و دشوارترین قانونهای علمی مانند قانون بویل و قانون شارل را خودش به تنهایی کشف کند. بدیهی است این قانونها بسیار دشوارند و حتی پس از آنکه معلم این قانونها را بیان کرد، دانشآموزان از درک مفهوم و معنای قانونها ناتوان هستند.
٦ - بیان برخی مفاهیم که باوجود دشواربودن، هیچ کاربردی ندارند. نظریه کوآنتومی ساختار اتم و تعیین چهار عدد کوآنتومی برای هر الکترون در کتاب شیمی سال دوم دبیرستان، یک نمونه از این مفاهیم است. اولا کمتر دانشآموزی است که بتواند این مفاهیم دشوار را درک کند اما حتی به فرض درک چنین مفهومی، باید تأکید کرد این موضوع نه به عمیقترشدن بینش علمی دانشآموز کمک میکند، نه کاربردی در زندگی روزمره دارد، نه به یادگیری درسهای دیگر کمک میکند و نه حتی یادگیری درس شیمی در سالهای بالاتر را آسانتر میسازد. هدف از ارائه چنین مفهوم دشواری در پایه دوم دبیرستان، پرسشی است که تاکنون مؤلفان کتابهای درسی به آن پاسخ ندادهاند.
٧- بسیاری از تکلیفهای کتابهای درسی، فراتر از توان دانشآموزان است. برای مثال در کتاب شیمی سال اول دبیرستان در تعریف صفر مطلق گفته شده است: «لرد کلوین دمای ٢٧٣- درجه سانتیگراد را صفر مطلق نامید؛ زیرا پایینتر رفتن از این دما را غیرممکن میدانست. (نظر شما چیست؟)» در مورد این پرسش باید گفت نهتنها دانشآموزان از درک این مفهوم ناتوانند که بعید داست دانشجوی سال دوم و سوم کارشناسی شیمی هم بتواند به این پرسش پاسخ دهد که چرا این دما، پایینترین دمای ممکن است. در دوره دانشجویی نگارنده، دانشجوی سال سوم شیمی از استاد درس شیمیفیزیک میپرسد از کجا میدانید ٢٧٣- درجه، پایینترین دمای ممکن است؟ شاید در آینده دانشمندان بتوانند سردکنندههای بهتر و قویتری بسازند و ما به دماهای کمتر برسیم، کما اینکه بسیاری چیزها، قبلا غیرممکن تلقی میشد اما بعدها با اختراع یک دستگاه، امکانپذیر شد. البته در این بحث و جدل عمده دانشجویان کلاس نیز همین نظر را داشتند. بسیاری از دبیران نیز بر این باورند که این قانون فقط امروزه درست بوده و در آینده ما میتوانیم با ساخت دستگاههای بهتر و کارآمدتر به دمای کمتر برسیم. به نظر میرسد وجود این اشکال و موارد مشابه، از ترجمه خطبهخط کتابهای خارجی و مشورتنگرفتن از کارشناسان برای تهیه محتوای کتابهای درسی ناشی میشود.
٨- سلسله مراتب و آموزش گامبهگام در کتابهای درسی رعایت شود. مثلا در صفحه ٣٦ کتاب شیمی سال اول دبیرستان، چگونگی بهوجودآمدن سختی موقت و روشهای حذف آن و همچنین تشکیل استالاگمیت و استالاکتیت، با استفاده از فرمولهای شیمیایی بیان شده است، در حالیکه دانشآموز تا آن موقع اصلا با فرمولهای شیمیایی آشنا نیست. نتیجه اینکه دانشآموز این فرمولها و مفاهیم را یاد نمیگیرد و بهترین کار را در حفظکردن این رابطهها میبیند؛ حفظ کردنی که فراموشی زودهنگام را در پی دارد و باعث توسل به روشهای غیرقانونی برای قبولی در امتحان میشود.
***
وجود اشکالات بسیار از این دست، نشانه آن است که مؤلفان کتابهای درسی، نه خود تجربهای در تألیف و تدوین کتابهای درسی دارند و نه حاضرند افتخار معنوی و مزیتهای مادی تألیف کتابهای درسی را با دیگران شریک شوند و نه وزارت آموزشوپرورش درباره این اشکالات، از مؤلفان کتابها توضیح میخواهد. امید است با تغییر نظام آموزشی و تدوین کتابهای جدید، مؤلفان به این موارد بیشتر توجه کنند.