به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر، حجت الاسلام حمید پارسانیا، استاد دانشگاه تهران در دومین همایش اسفار مجازی که دیروز صبح در پژوهشگاه فرهنگ، هنر ارتباطات برگزار شد، گفت: ابتدا مسئله زیست جهان در تفکر صدرایی را باید مطرح کنیم و ارتباط آن را با ارتباطات ببینیم چیست و علوم ارتباطات چه ربطی به حکمت و فلسفه به صورت کلی و فلسفه صدرایی به صورت خاص دارد و این ها چه تعاملی با هم دارند. من می خواهم بیشتر روی این موضوع طرح مسئله کنم.
وی با طرح این پرسش که مسئله علوم به طور کلی و ارتباطات به عنوان یک علم به طور خاص چه نسبتی با فلسفه دارد یا می تواند داشته باشد، گفت: متاسفانه در نظام عمومی علم هنوز رویکرد پوزیتویسیتی غالب است و در نظام آموزشی ما هنوز گرفتار این رویکرد از علم هستیم و به دنبال خطا و آزمون می رویم. به تعبیری علم در کتاب های درسی با همان تعریف های آزمون و خطای مرسوم است و عملاً هم علم را در کتاب های علوم برای علوم طبیعی بیشتر به کار می بریم تا علوم انسانی.
وی افزود: اگر ارتباطات اینگونه تعریفی داشته باشد، یک آسیب جدی است که به این حوزه وارد شده است. اما می دانید که تعریف علم امروزه این گونه باقی نمانده و دچار تحولات دیگری شده است. علم به این معنا مستقل از حوزه های معرفتی دیگر نیست.
پارسانیا با اشاره به اینکه آیا کار علوم اجتماعی فقط تبیین است یا نقادی و تفسیر، گفت: هر علمی می تواند به تفسیر و نقادی حوزه های دیگر بپردازد و علوم امروزه به صورت مستقل بی معنا است.
وی در ادامه تصریح کرد: این وابستگی وابستگی جدی است و نظریه های اجتماعی وام دار موسسان خودشان هستند. رویکردهای آن هم وام دار عقبه های فلسفی خودشان هستند. بر این اساس حکمت اسلامی یقیناً تأثیرات فراوانی در این دانش خواهد داشت. یکی از این مبادی که تأثیر گذار است رویکردی است که حکمت صدرایی به اصل هستی دارد. نگاه توحیدی حکمت صدرایی به عالم و آدم به دو صورت در علوم ارتباطات اثر می گذارد.
پارسانیا در ادامه بیان کرد: کسی که با نگاه صدرایی می نگرد رویکرد انتقادی خواهد داشت. در مباحث انسان شناختی، معنایی که صدرا از انسان دارد و ارتباطی که با معانی، خدا، طبیعت ... پیدا می کند، سوالات متعددی را برای این حوزه به وجود می آورد. آیا چیزی به اسم عقلانیت ارتباطی داریم؟
وی گفت: حوزه دیگری که به هستی شناسی باز می گردد و محل تأمل است بحث ارتباطات انسانی نیست، بلکه ارتباط انسان با محیط و ... است. ملاصدرا در جهانی که زیست می کند مواجه با نحوه انسانی با عالم است. بخش دیگر از اندیشه های صدرا که در این علم تاثیر گذار است، معرفت شناسی اوست. همانجایی که علم را تعریف می کند و می گوید علم همان دانش آزمون پذیر است و بعد می گوید علم با عقل شروع می شود و حس با حضور عقل شروع می شود. ابزار علم، عقل است. آیا عقل ابزار است و یا منبع هم هست؟
پارسا نیا افزود: اینها بخشی از بحث های معرفت شناختی صدرا است که می تواند تبیین علوم ارتباطات باشد. این نظریه برخی از نظریه های دیگر را دور می کند. این چارچوب را اگر در نظر بگیریم مسیری را برای ما طراحی می کند که آن مسیر علوم ارتباطات است. اما این مسیر روشی را برای خودش تولید می کند و البته روش است نه کاربرد نظریه.
وی گفت: این ربط که مطرح کردیم یک ربط منطقی است که حکمت صدرایی یک روش برای تولید منطقی ایجاد می کند. ما باید عوامل غیر معرفتی که در حوزه تاریخ و جامعه وجود دارد را بررسی کنیم و باید عوامل غیر منطقی که نقش دارند را شناسایی کنیم پس مبادی هستی شناسی و انسان شناختی هم یک روش را در پیش روی می گذارد که با روش های علمی گذشته متفاوت است. یقینا رویکرد صدرایی روشی ایجاد می کند که همه را محدود نخواهد کرد که تنها یک مورد را تجویز کنند. روشی که حکمت صدرایی برای علوم اجتماعی آورد مخصوص خودش است و تعیین جایگاه علوم ارتباطات با علوم دیگر است و این علوم جای متافیزیک را امروزه گرفته است و دارد نقش آن را بازی می کند و ارتباطات است که جای علوم فیزیکی را گرفته است.
پارسانیا تصریح کرد: دانش های ارتباطی در واقع دانش های توزیع دانش است نه تولید دانش. یعنی دانش ارتباطات علم تولید نمی کند بلکه توزیع علم است. به نظرم این رشته به صورت رقیبی برای متافیزیک است و رشته ای بسیار چالش برانگیز خواهد بود.
در ادامه این جلسه حجه الاسلام عبدالحسین خسروپناه به صورت اجمال به تبیین نظرات خود که قبلاً در همایش اول اسفار مجازی طرح شده بود، پرداخت و گفت: باید دید صورت مسئله چیست؟ آیا از حکمت صدرایی می توان در علوم ارتباطات بهره برد یا خیر؟ ملاصدرا بحثی را در ابتدای اسفار دارد و به آن می پردازد و آن اسفار اربعه است که اسفار در اینجا به معنی جمع سفر است و به معنی چهار کتاب نیست. این چهار سفری که از عرفا گرفته است می تواند با علوم ارتباطات ربط پیدا کند؟ و اینکه محتوای فلسفه یا حکمت متعالیه کاربست و کاربرد در علوم ارتباطات دارد یا ندارد؟
وی در ادامه گفت: اسفار اربعه چهار سفر است که این چهار سفر را ملاصدرا از عرفا گرفته است. آنچه که من از علوم ارتباطات فهمیده ام اگر بخواهد با حکمت اسلامی ارتباطی داشته باشد با سفر چهارم در ارتباط است. اگر بخواهیم علوم ارتباطات مطلوب صدرایی درست بکنیم یک تعبیرش این است که براساس این چهار سفر آن را درست کنیم و این می تواند منشأ یک تحول باشد.
خسروپناه افزود: بخش دوم نسبتی که می تواند حکمت صدرایی و نوصدرایی با ارتباطات داشته باشد، این است که ببینیم که مباحثی که در صدرا وجود دارد با علوم ارتباطات چه ارتباطی دارد. ملاصدرا معتقد است که ربط خارج وجود دارد. در اینجا نگاه ما به ارتباط می تواند تاثیر بپذیرد که ارتباطات ما توحید محور باشد. پس هم در معرفت شناسی وهم انسان شناسی و... هم اثر دارد. وقتی در حکمت صدرایی برای انسان ساحت های مختلفی قائل شدید، هر ساحتی از انسان یک ارتباطاتی را تعریف می کند و در نتیجه کشف های مختلفی خواهیم داشت.