شناسهٔ خبر: 37716 - سرویس دیگر رسانه ها

«سینمای یانچو» مهم‌ترین یادگار ایرج کریمی برای سینمای ایران

کتاب «سینمای یانچو» نوشته گراهام پتری با ترجمه ایرج کریمی برای نخستین بار در سال 1369 منتشر شد. با وجود اهمیت میکلوش یانچو به‌عنوان فیلمساز صاحب سبک تاکنون تنها همین کتاب درباره او به فارسی ترجمه و منتشر شده است. در واقع یکی از یادگارهای مهم زنده‌یاد ایرج کریمی برای سینمای ایران ترجمه همین کتاب محسوب می‌شود.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛  سینمای ایران در دهه ۶۰ و ابتدای دهه ۷۰ گرایش زیادی به سینمای هنری اروپا، به‌ویژه حوزه اروپای شرقی و سینمای شوروی داشت. سینمای هنری اروپا از منظر اندیشه‌گی در سطحی بالاتر از آثار تولید شده در هالیوود قرار داشته و دارد. مهم‌ترین مساله برای هالیوود «سرگرمی مخاطبان» است، اما فیلمسازان سنت اروپایی از این سخن ژیل دلوز، فیلسوف شهیر فرانسوی که «سینما فرمی از اندیشیدن در قرن بیستم است» پیروی کرده‌اند.

غفلت این روزهای سینمای ایران از سینمای هنری اروپا
پول و امکانات بسیار هالیوود در نظام‌ سینمایی هیچ کشوری وجود ندارد. شاید یکی از دلایل گرایش فیلمسازان ایرانی به سنت زیبایی‌شناختی سینمای هنری اروپا که فیلم‌های کم‌خرجی تولید می‌کردند، همین مساله باشد. نکته مهم در این میان این است که این گرایش باعث تولید و انتشار کتاب‌های مناسب، به ویژه تک‌نگاری‌هایی درباره فیلمسازان برجسته سینمای هنری اروپا شد و همچنین در دوره‌های مختلف جشنواره فیلم فجر در آن سال‌ها نیز بخشی به مرور آثار این هنرمندان اختصاص می‌یافت. امری که در این سال‌ها مورد غفلت قرار گرفته است. کتاب‌های «سرگی پاراجانف»، «سینمای الکساندر داوژنکو» و «سینمای یانچو» نام شماری از این کتاب‌هاست.

«سینمای یانچو» مهم‌ترین یادگار کریمی برای سینمای ایران
«سینمای یانچو» نوشته گراهام پتری کتابی درباره میکلوش یانچو (۲۰۱۴ ــ ۱۹۲۱) فیلمساز مجارستانی و یکی از کارگردان مطرح در تاریخ سینما است که در سال ۱۳۶۹ با ترجمه زنده‌یاد ایرج کریمی روانه کتابفروشی‌ها شد. با وجود اهمیت این فیلمساز تاکنون تنها همین کتاب درباره او به فارسی ترجمه و منتشر شده است. در واقع یکی از یادگارهای مهم زنده‌یاد ایرج کریمی برای سینمای ایران ترجمه همین کتاب است. متاسفانه این کتاب تاکنون تجدید چاپ نشده است.

فیلم‌های این سینماگر شهیر روایت‌های حماسی و آیینی او از خشونت، ستم، تحقیر و سرکوب در پهنه تاریخ معاصر مجارستان هستند. وی یکی از معدود سینماگرانی است که در کنار تصویر ناب و اندیشه، به قصه نیز اهمیت می‌دهد. پرویز جاهد، منتقد مشهور ایرانی درباره آثار یانچو می‌گوید: «فیلم‌های یانچو، از نظر درونمایه، بسیار عمیق و متفکرانه و از نظر بصری بسیار زیبا، خیره کننده و خیال‌انگیزند.»

«مزامیر سرخ»، «راه بازگشت من به سوی خانه»، «سکوت و فریاد»، «الکترا»، «زنگ‌ها به رم رفته‌اند»، «رذیلت‌های خصوصی، فضیلت‌های عمومی»، «راپسودی مجار»، «سه ستاره»، «ناامیدها»، «باد زمستانی»، «سرخ و سفید»، «صلح طلب»، «فن و آئین»، «فصل هیولاها»، «کار استادانه» و «فرشتگان خدا» نام شماری از فیلم‌های یانچو است.
یانچو در سال ۱۹۷۲ برنده جایزه بهترین کارگردانی از جشنواره بین‌المللی فیلم کن برای فیلم «مزامیر سرخ» شد. وی همچنین استاد آکادمی فیلم بوداپست بود و بین ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۲ در موسسه ارتباطات دانشگاه هاروارد آمریکا تدریس می‌کرد.

این فیلمساز مجارستانی به باور عموم منتقدان از قله‌های سینمای اندیشه‌ورز اروپای شرقی به شمار می‌آید. فیلم‌های یانچو، هم از هر دو منظر ساختار و محتوا مخاطب را به تفکر وامی‌دارند. سینما برای یانچو به هیچ عنوان یک عامل سرگرم کننده نبود.

«سینمای یانچو» و سینمای یانچو
در «سینمای یانچو» به هر دو وجه زیبایی‌شناسی بصری و درون‌مایه آثار یانچو به طور کامل پرداخته شده است. کتاب چهار فصل دارد که عناوین آن به ترتیب عبارتند از: «سینمای میکلوش یانچو»، «قدرت/ رهبری/ خشونت/ انقلاب»، «رمزها و معماها/ انفعال/ دشت/ زنان» و «ایماژ/ موسیقی/ صدا/ رنگ/ حرکت». کتاب همچنین مقدمه‌ای نیز با عنوان «کشور یانچو» به قلم لورانت ژیگانی دارد.

با توجه به اهمیت تاریخ معاصر مجارستان در فیلم‌های یانچو، مقدمه کتاب گزارش کاملی است درباره وضعیت سیاسی، فرهنگی و اقتصادی مجارستان در قرن بیستم. ژیگانی در این مقدمه به چرایی اهمیت تاریخ مجارستان نزد هنرمندان و روشنفکران مجاری پرداخته و دلایل رونق سینما پس از جنگ جهانی دوم در این کشور را مورد تحلیل و بررسی قرار می‌دهد. در میان آثار یانچو فیلم «سکوت و فریاد» درباره انقلاب سال ۱۹۱۹ در مجارستان است. مقدمه ژیگانی در راستای کشف و درک رمزهای این فیلم کمک شایانی به مخاطبان می‌کند.

یکی از ویژگی‌های سبکی یانچو استفاده از نماهای طولانی است و ترکیب‌بندی تصویری او به‌گونه‌ای است که می‌توان هرکدام از پلان‌های او را به مثابه یک تابلوی نقاشی درنظر گرفت. فیلم «باد زمستانی» ساخته شده در سال ۱۹۶۹ صرفا از ۱۳ نما ساخته شده که برخی از آنها گاه تا ۱۰ دقیقه هم زمان می‌برد. البته در این نماها دوربین در یک جای ثابتی قرار ندارد. استفاده از این امکانات باعث شده تا وجه روانشناختی شخصیت‌های فیلم‌های یانچو تشدید شده و ذهن مخاطب را درگیر کند. در میان نماها یانچو از صدا نیز به عنوان یک عامل اثرگذار مهم استفاده می‌کند. در فصل‌های سوم و چهارم کتاب این دو مساله مورد واکاوی قرار گرفته است.

با توجه به این نکته که یانچو در آثار خود به‌جز پرداختن به تصویر ناب، به قصه نیز اهمیت می‌دهد، مطالعه این کتاب در کنار دیدن فیلم‌های یانچو، می‌تواند کلاس درس مناسبی برای فیلمسازان جوان باشد. سینمای ایران به شیوه فیلمسازی یانچو نیاز بسیار دارد. خود زنده‌یاد کریمی نیز از سبک بصری یانچو در فیلم‌های خود به ویژه «باغ‌های کندلوس» بهره بسیاری برد.

«سینمای یانچو» نوشته گراهام پتری و ترجمه زنده‌یاد ایرج کریمی در سال ۱۳۶۹ با شمارگان سه هزار نسخه و ۹۵ صفحه از سوی انتشارات بنیاد سینمایی فارابی روانه کتابفروشی‌ها شد.

درباره مترجم

ایرج کریمی، فیلمنامه‌نویس، کارگردان، منتقد و مترجم سینما در سال ۱۳۳۲ در تهران به‌دنیا آمد و در یازدهم شهریور امسال (۱۳۹۴) بر اثر سرطان مغز استخوان درگذشت. «چند تار مو»، «از کنار هم می‌گذریم»، «باغ‌های کندلوس» و «نسل جادویی» نام برخی از فیلم‌های اکران شده کریمی است.

«عباس کیارستمی؛ فیلمساز رئالیست»، «۱۰ سال با هملت»، «مداد قدیمی: فیلمنامه سینمایی برای کودکان و نوجوانان و پدرهایشان» و «ادبیات از چشم سینما» نام شماری از کتاب‌های تالیفی منتشر شده کریمی و ترجمه فیلمنامه «روکو و برادرانش» نوشته لوکینو ویسکونتی نیز نام دیگر ترجمه منتشر شده کریمی است.