فرهنگ امروز/ روحالله کریمی*
مقدمه
برنامهی فلسفه برای کودکان طی نیمقرن حضور در حوزههای یاددهی-یادگیری، جای خود را در بیش از یکصد کشور و از جمله کشور ایران باز نموده است. در ایران با عنایت به اهمیت و جایگاه تفکر و تأمل از منظر دینی و تأکیدات مقام معظم رهبری و تأکید اسناد بالا دستی از جمله تأکید سند چشمانداز بیستساله بر پویایی فکری (۱-۷-۶) و تأکید سند تحول بنیادین آموزش و پرورش بر «پرورش، ارتقا و تعمیق انواع و مراتب عقلانیت» (ص ۱۰) و مهارتآموزی و ارتقای روحیهی جمعی، استقبال از این برنامه که هدف اصلی و نهایی آن پرورش شهروندان خردورز و اندیشمند میباشد، چشمگیر بوده و هست. این امر لزوم آمادهسازی زیرساختها، بسترهای اجرایی و ابزارهای عملیاتی را به ما گوشزد میکند. در این میان پرورش مربیان و معلمان بهعنوان عناصر تسهیلگر و کلیدی در رشد و ارتقای اندیشهی دانشآموزان حائز اهمیت فراوانی است. با عنایت به ورود این برنامه به نظام آموزشی کشور، تربیت معلمان مزین به این مهارتها در سطح دانشگاهی بهصورت اصولی و مطابق با الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت گامی بنیادین در جهت نیل به افقهای چشمانداز ۱۴۰۴ خواهد بود.
این یادداشت در صدد ارائهی دلایلی برای لزوم توجه هرچه بیشتر متولیان نظام آموزشی کشور، اساتید فلسفه، دانشجویان و فرهنگیان به برنامهی فلسفه برای کودکان و نوجوانان است. البته از همین ابتدا لازم است متذکر شویم که منظور از «ضرورت توجه بیشتر به برنامهی فلسفه برای کودکان» به هیچ عنوان از نوع شتابزدگیهایی نیست که متأسفانه در دوران وزارت سابق آموزش و پرورش و با ورود دروس «تفکر و پژوهش» و «تفکر و سبک زندگی» به پایهی ششم، هفتم و هشتم شاهد بودیم و بدون فراهم کردن مقدمات ابتدایی کار، اعم از منابع درسی خوب و مربی کارآزموده صورت گرفت.
۱- تأکیدات مقام معظم رهبری و ریاست محترم جمهوری
۱-۱. تأکیدات مقام معظم رهبری بر توسعهی برنامهی فلسفه برای کودکان بسیار زیاد است، ایشان در دیدار با فرهنگیان و اساتید استان خراسان شمالی فرمودند: «امروز در كشورهاى پيشرفتهى مادى دنيا، يكى از كارهاى اساسى و يك رشتهی مهم، تدريس فلسفه براى كودكان است. خيلىها در جامعهی ما اصلاً تصور نميكنند كه براى كودك هم فلسفه لازم است. برخى تصور ميكنند فلسفه به معناى يك چيزِ قلمبهسلمبهاى است كه يك عدهاى در سنين بالا به آن توجه ميكنند؛ اين نيست، فلسفه شكل دادن فكر است، ياد دادنِ فهم كردن است، ذهن را به فهميدن و تفكر كردن عادت دادن است؛ اين از اول بايد به وجود بيايد، قالب مهم است. اگرچه محتوا هم در همين فلسفهی كودكان حائز اهميت است، اما عمده شيوه است؛ يعنى كودك از اول كودكى عادت كند به فكر كردن، عادت كند به خردورزى؛ اين خيلى مهم است.»(۲۰/۷/۹۱)
همچنین میفرمایند: «توسعهی فرهنگى و سياسى اين است كه انسانها در جامعه احساس كنند كه مىتوانند درست بينديشند، درست بفهمند و درست فرا بگيرند؛ اگر كشورى بتواند خود را به اينجا برساند، توطئهها و گمراهگريها در آن اثر نمىكند... معلم یعنى آن کسی که مىتواند خصوصیات اخلاقى خوب را در بچه پرورش دهد، معلومات خوب را به کودک بیاموزد، فکر کردن را به کودک بیاموزد، استقلال رأى را به کودک بیاموزد.» (۱۵/۲/۸۷)
در جای دیگر میفرمایند: «امروز در دنيا به زبان كودكى به كودكان فلسفه مىآموزند؛ يعنى چيزى كه از نظر بعضى از طراحان كشور ما بىمعنى است، فكر مىكنند فلسفه مخصوص آدمهای ريش و سبيلدار و كسانى است كه يك سنى از آنها گذشته باشد. نگاه مدرن به مسائل حيات، امروز پيشروان علمى دنيا را به اينجا رسانده كه بايد فلسفه را از دورهى دبستان به كودكان تعليم داد، البته با زبان كودكى.»(۱۲/۲/۸۵)
۱-۲. رئیس محترم جمهور، جناب آقای دکتر روحانی در آیین بازگشایی مدارس در مهرماه ۱۳۹۲ با تأکید بر اینکه لازم است زنگ انشا در مدارس احیا شود، گفتند: «البته منظور بنده زنگ انشا به معنای سنتی آن نیست، بلکه به این صورت است که در این ساعت دانشآموز بیاموزد که ابتدا از معلم و مدرسهی خود انتقاد کرده و برای اصلاح و بهتر شدن اوضاع پیشنهاداتی ارائه کند.» رئیسجمهور پیشنهاد کردند زنگی به نام زنگ گفتوگو در مدارس ایجاد شود: «به خصوص در دورهی تحصیلی متوسطه و سالهای پایانی تحصیلات دبستان خوب است ساعات گفتوگو و مباحثه ایجاد شود تا دانشآموزان با گفتوگو کردن با یکدیگر و نقد کردن مؤدبانه از همین دوران آشنا شوند و آن کرسیهای آزاداندیشی که رهبری معظم انقلاب در تشکیل آنها تأکید دارند از همین جا آغاز شود.» دکتر روحانی به وزارت آموزش و پرورش پیشنهاد کرد تمهیدات لازم برای گنجاندن این موضوعات بهعنوان محتوای آموزشی در مدارس اهتمام شود و گفت این موضوعات باید جزو مواد درسی نمرهدار در نظر گرفته شود تا دانشآموزان با مباحثه و تضارب آرا از همان سالهای ابتدایی آموزش آشنا شوند. در واقع برنامهی درسی فلسفه برای کودکان بهترین راه تحقق آن چیزی است که رئیسجمهور محترم در این سخنرانی پیشنهاد کردند.
۲- تأکیدات اسناد بالادستی
۲-۱. یکی از اهداف اصلی برنامهی فلسفه برای کودکان نهادینه کردن اخلاق است، این برنامه از زیرمجموعههای اخلاق کاربردی نیز محسوب شده است؛ ازاینرو، با توجه به نیازهای جامعه، ورود آکادمیک برنامهی فلسفه برای کودکان و نوجوانان به دانشگاهها میتواند پیشزمینهای برای تحقق اهداف اسناد بالادستی از جمله طرحهاي كلان اولويتدار در زمينه آموزش، پژوهش و فناوري در كميسيون علوم انساني، معارف اسلامي و هنر مبنی بر تدوین نظام جامع اخلاق کاربردی و ارائهی راهکارهای رشد نگرش و رفتار اخلاقی باشد.
۲-۲. البته با توجه به تأکید قانون پنجم توسعه کشور بر تولید علوم بومی در زمینهی علوم انسانی و تأکید سیاستهای کلی طرح توسعهی پنجم کشور در طراحی الگوی توسعهی اسلامی- ایرانی، ارائهی الگویی برای توسعهی برنامهی فلسفه برای کودکان که متناسب با فرهنگ اسلامی- ایرانی باشد، ضروری به نظر میرسد. حتی بنیانگذاران این برنامه نیز بر لزوم بومیسازی آن تأکید داشتهاند؛ لیپمن از اصلیترین بنیانگذاران برنامهی فبک، معتقد است: «از آنجا که برنامهی فلسفه برای کودکان بیشتر برنامهای مبتنی بر زبان و مهارتهای گفتاری است، ترجمهی ویژه متناسب با فرهنگ و آداب و سنن آن کشور از ضرورتهای این برنامه است.»
۲-۳. از آنجایی که فلسفه برای کودکان مطالعهای میانرشتهای (فلسفه، روانشناسی، تعلیم و تربیت، ادبیات) است با تأکید قانون برنامهی پنجم توسعه کشور (۴-۱۵-ه-۴) مبنی بر گسترش مطالعات میانرشتهای در حوزهی علوم انسانی مطابقت دارد.
۲-۴. یکی دیگر از تأکیدات قانون برنامهی پنجم توسعه کشور عبارتست از «ایجاد تحول در برنامههای آموزشی و پرورشی و درسی در حوزهی دانش با هدف کسب شایستگیهای مورد نیاز فرد ایرانی در نظام آموزش و پرورش در دورهی آموزش عمومی مبتنی بر فلسفهی تعلیم و تربیت» (۴-۱۹- الف-۱-۱-۱) و همچنین «تحول در نظام آموزش و پرورش با هدف ارتقای کیفی از طریق هدایت تحصیلی و بر اساس علایق و ویژگیهای دانشآموزان» (۴-۱۹-الف-۲-۱). با توجه به اینکه برنامهی فلسفه برای کودکان در پی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش و تبدیل نظام حافظهمحور بر تأملمحور است با این هدف نیز همخوانی دارد.
۲-۵. برنامهی فلسفه برای کودکان با تقویت روحیهی قانونگرایی، خلاقیت و ابتکار، خودباوری و عزت نفس، عقلگرایی و مبارزه با موهومات و خرافات، شهروندپروری و تحکیم الگوی مردمسالاری دینی، تفکر نقادانه و پویایی فکری در راستای اهداف سند چشمانداز بیستسالهی کشور (۱-۷-۲&۱-۷-۶) و نقشهی جامع علمی کشور است.
۳- خدمات برنامهی فلسفه برای کودکان و نوجوانان به نظام تعلیم و تربیت
۳-۱. تقويت قدرت پردازش به جای حافظه: از بزرگترین مشکلات نظام تعلیم و تربیت ما حافظهمحوری است. برنامهی فلسفه برای کودکان در تلاش برای تغییر این الگوست تا تأملمحوری را جایگزین حافظهمحوری کند، این گامی بلند بهسوی تربیت جوانانی خلاق و مبتکر برای پیشبرد هرچه بیشتر علم و معرفت در نظام آموزشی خواهد بود.
۳-۲. قرار دادن تعليم و تربيت در مسير رشد فردي و اجتماعي و حل مسائل خود فرد: از مشکلات اصلی نظام آموزش و پرورش ما ناهمخوانی محتوای آموزشی با سؤالات و مسائل اساسی و روزمرهی دانشآموزان است؛ به همین دلیل دانشآموزان با آموختههای خود رابطه برقرار نمیکنند و آنچه میآموزند بهراحتی بعد از امتحان فراموش میکنند و کمتر چیزی از دورهی آموزش و پرورش نصیبشان میشود که در زندگی آینده به خصوص در مسائل روزمره زندگی به کارشان آید. از آنجایی که برنامهی فلسفه برای کودکان یکی از پاسخهای قابل توجه به همین مشکلات در دیگر کشورها بوده است، توجه به راهحلهای پیشنهادی این برنامه لازم به نظر میرسد.
۳-۳. بالا بردن موفقيتهاي تحصيلي بهواسطهی محقق بار آوردن دانشآموزان و آموزش فرايند حل مسئله در کليهی عرصههاي درگير: تحقیقات میدانی نشان میدهد که اين برنامه با آموختن کندوکاو و حل مسئله و مواجهه با مشکلات و تلاش براي حل آنها توانسته است در مدارسي که اجرا شده تأثیر چشمگیری در موفقيتهاي تحصيلي دانشآموزان آن مدارس در تمامی دروس آنها بگذارد.
۳-۴. بالا بردن هوش طبق پژوهشهای میدانی موجود و تأييد ماندگاري آن در درازمدت.
۳-۵. ارتباط دروس با یکدیگر: برنامههای درسی تلفیقی و بینرشتهای امروزه در بسیاری از نقاط جهان، آن هم از همان دروس دورهی پیشدبستان مورد توجه قرار گرفته است. در نظام سنتی آموزش، رشتهها و دروس علمی مختلف با یکدیگر همپوشانی ندارند و هریک بهمثابهی جزیرهای جدا از دیگری، گویی بخشی از دانش را دربارهی جهان در اختیار ما قرار میدهند و در کنار هم کل معرفت ما را در مورد جهان میسازند. تأملمحوری در نظام آموزش به نوعی موجب اتصال این جزایر گسسته به یکدیگر است. در حلقهی کندوکاو در بسیاری موارد حلقه و مربی مجبورند رشتههای علمی را در مرزهای خود با یکدیگر پیوند دهند؛ نتیجه آنکه دانشآموز در نظام تأملمحور به این نتیجه میرسد که اولاً رشتههای علمی در مرزهای مهمی با یکدیگر همپوشانی دارند و ثانیاً حقایق بسیاری ممکن است در مورد جهان وجود داشته باشد که در هیچیک از رشتههای مرسوم موجود مورد تحقیق قرار نگرفته باشد.
۳-۶. تأکید بر مهارتآموزی به جای تأکید بر یادگیری صرف: هدف تعلیم و تربیت کمک به فراگیران برای کسب دانش مورد نیاز به منظور مشارکت در جامعه در مقام شهروندان مسئول است. چنانچه فرایند آموزشی صرفاً ناقل اطلاعات از سوی آموزگار به دانشآموز باشد، نمیتوان انتظار داشت که نظام آموزشی از وظیفهی اصلی خود سربلند بیرون آید. در مقابل، برنامهی فبک بر مهارتآموزی و مسئولپروری شهروندان تأکید میکند، مهارتهایی را به دانشآموزان آموزش میدهد که مهمترین و اساسیترین مهارتهای زندگی است و در کوچکترین تصمیمگیریهای زندگی به کار میآید و درعینحال جای خالی آنها در نظام آموزشی ما بسیار پررنگ است.
۴- خدمات برنامهی فلسفه برای کودکان به فرهنگ عمومی
۴-۱. مقابله با تهاجم فرهنگی، مدگرایی و تبلیغات رسانهای: برنامهی فلسفه برای کودکان با رشد مهارتهای تفکر در دانشآموزان به ایشان این مهارت را میدهد که به ارزیابی عقلانی «مد روز» بپردازند.
۴-۲. رشد قضاوت اخلاقی و در راستای تدوین نظام جامع اخلاق کاربردی: مسئلهی اخلاق یکی از مسائل عمدهی جامعهی ماست. آنچه مشخص است عامه مردم و از جمله دانشآموزان و نوجوانان ما نسبت به اخلاقیات و همچنین سنتها و آداب بومی-اسلامی خود با ضعف و یا لااقل خطراتی مواجهند. یکی از دغدغههای اصلی برنامهی فلسفه برای کودکان موضوع اخلاق است، روش این برنامه، رشد قضاوت اخلاقی در کودکان و نوجوانان از طریق کندوکاو اخلاقی است که بهصورت گروهی و مشارکتی صورت میپذیرد. هدف کندوکاو اخلاقی تعلیم ارزشهایی خاص به کودکان نیست، هدف کندوکاو اخلاقی بیشتر تأملی پایدار و بیانتها در باب ارزشها، معیارها و اعمالی است که ما با آنها زندگی میکنیم تا به طور آزاد و عمومی با در نظر گرفتن همهی دیدگاهها و واقعیات دربارهی آنها بحث شود. پیشفرض کندوکاو اخلاقی این است که چنین بحث و تأملی که در فضای اعتماد متقابل، صمیمیت و انصاف شکل بگیرد، بیش از هر نظام دیگری که صرفاً بچهها را با «قواعد» آشنا میکند و تأکید میکند که «باید تکلیفشان را انجام دهند»، میتواند مسئولیت و هوش اخلاقی کودکان را پرورش دهد. در کتابی که اخیراً با عنوان «کندکاو اخلاقی: تربیت اخلاقی در برنامهی فلسفه برای کودکان» توسط اینجانب تألیف شده و توسط انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی منتشر شده است، تلاش شده نشان داده شود که حلقهی کندوکاو اخلاقی بهعنوان رویکرد خاص برنامهی فلسفه برای کودکان در تربیت اخلاقی چه مزیتهایی بر رویکردهای رقیب در تربیت اخلاقی دارد.
۴-۳. مقابله با خرافهگرایی و افراطیگری: خرافهگرایی یکی از اصلیترین مشکلات حال حاضر جامعهی ما میباشد؛ از یک سو دکانهای روزانهی خرافهگرایان و از سوی دیگر تبلیغات روزمرهی مهاجمان فرهنگی که سنن دینی را در ردیف خرافات معرفی میکنند، از چالشهای پیش روی جامعهی ما است. برنامهی فلسفه برای کودکان با تحلیل مفاهیم و رشد عقلانیت و خردورزیِ جامعه به مردم کمک میکند تا خرافه را از غیرخرافه تمییز دهند.
۴-۴. عمق بخشيدن به دینداری: اين برنامه کمک ميکند دانشآموزان از سطحينگري فراتر رفته و با درک عميقتري که از مفاهيم و معاني پيدا ميکنند متون و آيات و روايات ديني را بهتر، عمیقتر و پایاتر بفهمند؛ هرچند باید توجه داشت که این از لوازم و پیامدهای برنامهی فلسفه برای کودکان است و نباید از ابتدا از جمله اهداف آن محسوب شود، چراکه در این صورت ماهیت فلسفی آن تضعیف شده و ماهیت کلامی به خود میگیرد.
۴-۵. مقابله با بحران هويت و به دست آوردن عزت نفس: اين برنامه کمک ميکند کودکان و نوجوانان معناي زندگي خود را خود بسازند و بدينوسيله هويت خود را انسجام بخشند؛ آنها اهداف زندگي خود را مورد بازنگري و تعمق قرار ميدهند و از اين طريق با درک عميقتري از خود و اهداف خود هويت خود را بازمییابند.
۴-۶. افزایش قدرت نهگویی و مقابله با فشار دوستان ناباب: دانشآموزان ياد ميگيرند که بدون دليل تبليغ يا وسوسهاي را نپذيرند و بدينترتيب فريب دوستان ناباب را نخورند و در مقابل آنها مقاومت کرده و با آوردن استدلالهاي خود آنها را بهسوي فعالیتهای سالم بکشانند.
۵- خدمات برنامهی فلسفه برای کودکان به فلسفه
۵-۱. از پیشفرضهای برنامهی فلسفه برای کودکان و نوجوانان این است که فلسفه امری مشکک است، فلسفه نه چیزی جدا از زندگی آدمی بلکه تنیده در آن است که با کوچکترین توجه عمیق به گفتوگوهای روزانه وارد حیطهی فلسفه میشویم. از آنجایی که این روزها آوردن فلسفه و علوم انسانی به بطن زندگی و خارج کردن فلسفه از برجعاجنشینی از مهمترین دغدغههای فلاسفهی ایران و جهان است و حتی شعار روز جهانی فلسفه در سالهای اخیر مانند «فلسفه و زندگی» و «نسبت نظر و عمل» دلیلی بر این مدعا است، برنامهی فلسفه برای کودکان میتواند راهحلی برای این حلقهی مفقوده در نظام آموزشی کشور باشد. فلسفه برای کودکان تنها از فلسفه خدمات نمیگیرد، این برنامه با آشنا کردن کودکان و نوجوانان با فلسفه بهعنوان چیزی که در بطن سادهترین گفتوگوهای آنان وجود دارد و دور از زندگی آنان نیست، راهی برای آشتی نظر و عمل خواهد بود.
۵-۲. یکی از دغدغههای عمومی فارغالتحصیلان رشتهی فلسفه همواره مسئلهی شغل بوده است. برنامهی فلسفه برای کودکان دقیقاً جایی است که فلسفه کاربرد خود را نشان میدهد و به عمل درمیآید. این از گفتههای مشهور بنیانگذاران این برنامه است که جایی که فلسفه میتواند کاربرد خود را نشان دهد در تعلیم و تربیت است. اگر نقادانه و خلاقانه اندیشیدن مهارت است و اگر این مهارتها قابل آموزش به دیگران هستند، اصولاً رشتهی فلسفه اولین جایی است که میبایست این مهارتها را به فارغالتحصیلان خود آموزش داده باشد. به علاوه، یک مربی خوب فلسفه برای کودکان باید بهخوبی با سؤالاتی که ذهن بشر را در طول تاریخ به خود مشغول کرده است و سرنوشتی که این سؤالات در تاریخ داشتهاند، آشنا باشد تا بتواند بهخوبی یک حلقهی کندوکاو فلسفی را هدایت کند.
۵-۳. مرجعیت دادن به ایران در ارائهی الگوی مبتنی بر مبانی بومی در جهان و بهویژه در میان کشورهای اسلامی: برنامهی فلسفه برای کودکان بهصورت آکادمیک در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری بیش از ۳۰ سال است که در چندین دانشگاه در سراسر جهان شروع به فعالیت کرده است که از آن جمله میتوان به دانشگاههای ایالتی مونتکلیر در نیوجرسی آمریکا، دانشگاه لاوال در کانادا و دانشگاه فناوری کوئینزلند در استرالیا اشاره کرد؛ همچنین فعالیت مراکز تحقیقاتی متعدد در این زمینه مانند ICPIC ,IAPC ,FAPSA, ACPC, SOPHIA, گواهی بر توجه روزافزون جهانیان به این حوزه است. تجربهی ورود به حوزههای پیشرو علمی در جهان مانند نانوتکنولوژی و رویان نشان میدهد که ورود به این حوزهها با توجه به تواناییهای اندیشمندان ایرانی بهخوبی میتواند ما را در ردیف پیشقراولان آنها در جهان مطرح نماید. از آنجایی که فلسفه برای کودکان و نوجوانان شاخهای نوظهور در فلسفه محسوب میشود، پرداختن و توجه جدی به آن میتواند مرجعیتی ویژه به ایران در این حوزه در میان کشورهای منطقه و بهوِیژه کشورهای اسلامی ببخشد.
*عضو شورای پژوهشی گروه فلسفه برای کودکان و نوجوانان (فبک) پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
roohollahkarimi@ut.ac.ir