فرهنگ امروز / عبدالمهدی مستکین؛ سابقه هرملتی در فراز و فرود تاریخ غالباً در سه بخش قابل شناسایی است؛ میراث مادی، میراث معنوی، مشاهیر و بزرگان علم و فرهنگ آن ملت.
به زبان دیگر هر ملتی برای بیان و جلوه گر ساختن جایگاه خویش در عرصه مناسبات منطقهای و جهانی و ادراک پذیر نمودن تفسیر خویش نزد سایر ملتها و بازیگران جهانی از سابقه فرهنگی و تمدنی خویش بهره میگیرد.
واین سابقه به منزله عناصر و شاکله هویت بخش و هویت ساز آن ملت و کشور تلقی میشود که از رهگذر آن کشورها اقدام به تعریف و بازتعریف منافع و هنجارهای ملی و بینالمللی خویش میکنند. نکته حائز اهمیت در تعریف هویت را میتوان درسه رویکرد، مورد ارزیابی قرار داد:
نخست آنکه هویتها به شما میگوید که کیستید. دوم آنکه به دیگران میگوید که شما کیستید. وسوم اینکه به شما میگوید که دیگران کیستند.
از این منظر؛ کیستی وچیستی هر ملتی به مثابه هویت ماندگار و پویای آن ملت در عرصه روابط متقابل ملی، منطقهای و جهانی است. در ارزیابی مفهومی از واژه «تمدن»، صاحبنظران عرصه علوم انسانی این واژه را ملهم از عناصر مادی (ملموس)زندگی بشر شامل سازهها، ابنیهها و محوطههای باستانی میدانند و هنگامی که سخن از اوصاف «فرهنگ» به میان میآید کلیه دستاوردهای معنوی (ناملموس)بشر مشتمل بر آیینها، سنتها، مهارتها، زبان، و... رخ نمایی میکند.
بر این بنیان، از رهگذر امتزاج این دوعنصر مادی و معنوی (تمدن و فرهنگ)، هویت یک ملت و کشور برساخته میشود. به بیان دیگر هویت هرفرد و ملتی به منزله کارت شناسایی و شناسنامه آن ملت تلقی میشود و هر انسانی بر بنیاد این کارت شناسایی اقدام به شناخت خود در گام نخست و در گام پسین شناخت دیگران است. کشوری که تاریخ و هویت ندارد به قول «ارنست کاسیرر» انسان شناس برجسته مانند «شنهای روان بیابانی است که با وزش هر بادی به هر سویی متمایل میگردد.»
با این تمهید آغازین؛ اخبار هولناک تخریب سامانهها و محوطههای تاریخی – هویتی کشورهای سوریه، عراق، یمن، افغانستان، لیبی و.. توسط گروه تکفیری – تروریستی داعش وطالبان آنگونه که مدیر کل یونسکو خانم بوکوا نیز اذعان دارد، اقدامی هدفمند و برنامه ریزی شده است که وی از آن به عنوان «پاکسازی فرهنگی» Cultural Cleansing یاد میکند.
اقدام هولناک گروه تروریستی داعش در از بین بردن مواریث مادی و معنوی از آن جهت بسیار مخاطرهآمیز است که این جریان ضد بشری در حال نابود کردن آلبوم هزاران ساله ملتهایی است که ریشهای کهن و تمدن ساز در عرصه جهانی داشتهاند. بعد تاریک و تیره این رفتار ناجوانمردانه و اهریمن صفتانه زمانی است که یادگارهای کهن و تاریخ ساز ملتی که قرنها توسط مردمان آن سامان صیانت و حفاظت شده و به نسل حاضر رسیده؛ تنها ظرف چند دقیقه و ثانیه ویران و محو میشود.
و شوربختانه وقتی یک ملت پیشینه تاریخی و هویتی خود را از دست داد پس از دست به دست شدن یکی دو نسل بتدریج دچار نسیان و فراموشی فرهنگی و هویتی میشود و لاجرم سرگشتگی و از خود بیگانگی او را مستعد پذیرش هویت و جهان بینی جدید میکند و درست در همین معرکه است که جریانی هدفمند و اهریمنی که توسط قدرتهای هویت ستیز هدایت میشود؛ اقدام به طراحی ومعماری هویتی تازه بر بنیاد ذائقه و شاکله تفسیری خویش میکند؛ و در یک نگاه کالبدشکافانه آن ملت و کشور را از ریشههای کهن خویش بریده و جهان بینی جدیدی را بر ساختار ذهن و روان او نصب و راهاندازی میکند. کوتاه سخن آنکه؛ مواریث مادی و معنوی شاکله مفهومی هویت هر ملتی را برمی سازد و قلب تپنده کیستی و چیستی آن ملت را در رنگین کمان هویتهای مختلف گیتی متبلور و متجلی میسازد. هر آسیب و خدشه بدین ساختار معناساز بتدریج افول و سقوط آن ملت را فراهم میآورد و حافظه تاریخی آن ملت را دچارنسیان و فراموشی میسازد. وانگهی سویه زشت و کریه این رفتارها در شکل عام آن باعث نابودی فرهنگ بشری میشود و رنگین کمان زیبا وچشم نواز فرهنگها و خرده فرهنگهای ملل مختلف جهان را که از نظر سازمان جهانی یونسکو بسیار حائز اهمیت است، تبدیل به خطوط زشت سیاه و سپید میکند.
به همان سان که چهره دژم منارههای دودزای کارخانهها و آلودگی محیط زیست؛ مرگ معصومانه رودخانهها، جنگلها،مراتع و مرغزارهای زیبا را به دنبال دارد، ویران کردن آثار تاریخی – هویتی ملتها و کشورها نیز به مثابه به صدا درآمدن ناقوس دژم مرگ تمدن و فرهنگ بشری است.
عبدالمهدی مستکین، مدیر بخش فرهنگ کمیسیون ملی یونسکو
روزنامه ایران