فرهنگ امروز/ بهناز شیربانی: صبح زود با صدای زنگ تلفن از خواب بیدار میشوم. «روزنامههارو دیدی؟ حاشیههای خندوانه تمومی ندارد! بهنظرت موضع رامبد جوان درباره اظهارنظرهای مردم نسبت به برنامهاش چیست؟» پاسخی برایش ندارم. به نظر من هم حقیقتا اتفاقاتی که در سطح اجتماعی در چندسال اخیر دیده میشود گاهی فراتر از حد انتظار است. یکی، دو روزی است که موج اظهارنظرها درباره برنامه «خندوانه» و رأی به کمدین برتر، فضایی مثل روزهای نزدیک به انتخابات ریاستجمهوری را تداعی میکند؛ با همان التهاب و واکنشهایی که از طرف طرفداران دو جناح سیاسی دیده میشود. برای رفتن به سر کار آماده میشوم و پیامکی کوتاه هم برای رامبد جوان میفرستم: «میخواستم درباره حواشی اخیر «خندوانه» با هم صحبت کنیم».
پاسخ جوان مثبت است. صدای رامبد جوان از آنسوی خط، قدری نامفهوم به نظر میرسد. صدای بوق و همهمه خیابان مانع از شنیدن صدایش میشود. جوان در حال رانندگی است؛ اما صدایش مثل همیشه پرانرژی. گفتوگویی را که چندی قبل با هم داشتهایم به یاد میآورد. میگوید باید درباره چی با هم صحبت کنیم؟ خیلی زود میروم سر اصل مطلب و اینکه آیا او هم مثل ما از فضایی که این یکی، دو روز در جریان انتخاب کمدین برتر «خندوانه» به وجود آمده، غافلگیر شده است؟ سکوت کوتاهی میکند و پاسخ میدهد: «حقیقتا خودم هم غافلگیر شدم و فکر میکنم نیاز است تا تحلیلگران مسائل اجتماعی درباره این موضوع صحبت کنند. بارها به این نکته تأکید کردهام که «خندوانه» بههیچوجه سیاسی نیست. مشخص است که نه امیرمهدی ژوله متعلق به جناح خاصی است و نه امین حیایی. بارها تأکید کردهایم که «خندوانه» تنها برای شادکردن مردم ساخته شده و اجرای این مسابقات به دلیل هیجان و شادی بیشتر مردم است و در انتهای برنامه هم که به رسم همیشگی شعار خلیجفارس و ایران را میخوانیم. پس تکلیف ما مشخص است. بهگمانم این رفتارها نیاز به تحلیل روانشناسی دارد تا آسیبشناسی دقیقی روی آن صورت بگیرد». صدای رامبد جوان مدام قطع و وصل میشود. شنیدن صدایش کمی دشوار است اما برای شنیدن ادامه صحبتهایش مشتاقم. اما قبل از آن ببینیم چرا خندوانه به این نقطه رسید.
شویی که ناگهان معروف شد
کمتر کسی تصور میکرد شوی تلویزیونیای که رامبد جوان از ۲۱ خرداد سال ۹۳ در شبکه نسیم مقابل دوربین برد، به حدی از محبوبیت برسد که رفتهرفته به رقیب جدی برنامه «٩٠» تبدیل شود و از آن به «حمله رامبد جوان به امپراتوری عادل فردوسیپور» یاد شود. سری اول این برنامه آبان ۹۳ با نقشآفرینی رامبد جوان در نقش جد بزرگ و حضور عوامل سریال خانه سبز پایان یافت و سری دوم آن از ۲۹ فروردین ۹۴ با دکوری جدید روی آنتن رفت و از همین سری بود که محبوبیت این شوی تلویزیونی رفتهرفته بیشتر شد. رامبد جوان ماههاست برای اجرا و ساخت این برنامه فشار سنگینی را تحمل میکند و تمام تلاشش این است که بدعتی که بهواسطه این برنامه براي مردم به وجود آمده، مسیر درستی را طی کند. شاید در این مدت میتوانست به دیگر مسئولیتهایش برسد و فیلم و سریالی را برای سینما یا تلویزیون آماده کند اما انتخابش خندوانه است. به قول خودش اگر «خندوانه» سریال بود یا چیزی غیر از اتفاقی که هست، نمیتوانست پای آن بایستد. «الان کف دستم میخارد برای دکوپاژکردن فیلم و فیلمسازی. اما احساسم این است که این برنامه الان دیگر مثل یک باشگاه خنده و شادی است و چراغش باید روشن باشد. واقعیت این است که مردم به این شادی نیاز دارند».
اما نکتهای که جای بحث دارد فضای سیاسی است که گهگاه حاشیههای فراوانی برای این برنامه به وجود میآورد. این منازعات سیاسی در «مسابقه خنداننده برتر» به اوج رسید؛ مسابقهای طراحیشده که ۱۶ نفر از کمدینهای معروف در گروههای دونفره قرار گرفتهاند و در یک شب هر دو کمدین همگروه در برنامه حاضر میشوند و به هر کمدین ۱۵ دقیقه وقت داده میشود که استندآپ کمدی خود را اجرا کند. بعد از اجرای کمدینها، برنده به وسیله رأی مردم از طریق سامانه ۷۸۰ یا سایت رسمی خندوانه مشخص میشود. این مسابقه تا هفته پیش بدون حاشیه برگزار میشد تا اینکه در رقابت بین امیرمهدی ژوله و امین حیایی، فضا رنگوبوی سیاسی گرفت و کار به درگیری در فضای اجتماعی کشیده شد. متهمکردن آنها به وابستگی به طیفهای سیاسی موج رسانهای عجیبی را به راه انداخت و تأثیر مستقیمی در آرای مردمی آنها گذاشت. جوان ضمن ابراز ناراحتی از اتفاقات پیشآمده در روزهای اخیر بار دیگر بر اینکه «خندوانه» سیاسی نیست تأکید میکند: «هیچکدام از ما نگاه سیاسی به «خندوانه» نداریم. طبعا ممکن است موضوعات مورد بحث در مواقعی بههم گره بخورد. مثلا نگاه سیاسی یا فرهنگی در برخی موارد با هم تداخل داشته باشد. نگاه و طراحی ما در این برنامه اصلا سیاسی نیست و تنها اجتماعی و فرهنگی است. اگر با دید یا زاویهای دیگر به یک اتفاق نگاه کنیم میتوانیم تعبیر سیاسی از آن دربیاوریم مثل اینکه من در خانهام بنشینم و اخبار سیاسی نگاه کنم یا صفحه سیاسی یک روزنامه را با دقت بخوانم. در این صورت من آدم سیاسیای هستم؟ اینکه چه نوع رفتاری میتواند رفتار سیاسی باشد و اینکه تا چه حد آسیبزننده باشد یا آسیبپذیری ایجاد میکند نیاز به تحلیل دارد. نمیدانم چرا عدهای اصرار دارند که ما را به جریانات سیاسی گره بزنند؟»
نگاه سیاسی به «خندوانه» نداریم
رامبد جوان در میانههای صحبتهایش احساساتی میشود و با تمام وجودش از نگاه و تفکری که برای ساخت این برنامه در نظر گرفته شده دفاع میکند. خودش هم نمیداند چرا بیجهت هربار او را به تفکر یا گروه سیاسی خاصی مرتبط میکنند. چندماه پیش هم که او را متهم کردند که دعوت او از برخی چهرهها گرایش فکری او را بیان میکند هم تأکید کرد که طبعا یک برنامه تلویزیونی سیاستهای خاص خودش را دارد، اما نمیتوان ما را به این متهم کرد که برخی از کارها را بنابه دستور یا فرمایش انجام میدهیم؛ مثلا لازم نیست کسی به ما دستور بدهد درباره شهدا یا جانبازان صحبت کنیم. ما به آنها معتقدیم و باید درباره قهرمانیشان صحبت کنیم و یادآوری کنیم کسانی از جانشان گذشتند تا ما الان اینجا باشیم و یک عدهای هنوز وجود دارند که جانباز هستند و همین مردمی هستند که ما بین آنها زندگی میکنیم. چرا عدهای فکر میکنند این حرفها به من حکم میشود؟ من از دو نماینده تفکر راستیها و چپیها برای حضور در برنامه دعوت کردم و خواهم کرد و شاید عدهای نپذیرند در برنامه حضور داشته باشند. این اتفاق، دیگر تقصیر من نیست. اما حضور حدادعادل در یکی از برنامههای اخیر او باز هم آتش این حواشی را تندتر کرد. انتخاب لبخند حدادعادل بهعنوان خنده برتر باعث شد برخی تصور کنند که قطعا نگاه سیاسی خاصی پشت این انتخاب وجود داشته است. پاسخ جوان به این شایعه جالب است. میگوید: «آقای عادل بهعنوان یک ادیب که کارهای تحقیقاتی انجام میدهد و رئیس فرهنگستان زبان و ادب است به برنامه دعوت شد و ما از این منظر با او معاشرت میکنیم. واقعا تکلیف ما روشنتر از این نمیتواند باشد. ما قصد سیاسیکاری نداریم و تنها برای شادی و یادآوری شادی به مردم، این برنامه را تولید میکنیم».
خندوانه و دوقطبی ژوله - حیایی
طی یکی، دو روز گذشته برخی چهرهها مثل «امیر تتلو» یا «رضایا»، از خوانندههای زیرزمینی ایرانی، که ژوله در اجرایش با آنها شوخی کرد، واکنش تندی نشان ندادهاند و اتفاقا از عملی که باعث شادی مردم میشود استقبال کردند و اینبار طرفداران آنها هستند که از حق آنها و نادیدهگرفتنشان نمیگذرند.
امین حیایی، یکی از کمدینهای برنامه اخیر خندوانه که در مرحله نخست مسابقات با آرای بسیاری به مرحله دوم راه پیدا کرد و اینروزها بهواسطه حضورش در فیلم «قلادههای طلا» حواشی بسیاری برای گرایش فکری او ایجاد شده است هم واکنش نشان داد و در یادداشتی نوشت: «من امین حیایی، بهعنوان بازیگری که سالهایسال در سینما و تلویزیون میهمان چشمهای شما بودم، فقطوفقط برای شادی مردم کشورم در جایگاه خنداننده ایستادهام نه هیچچیز دیگری. و اصلواصل و مهمترین اصل بهنظر من دوستی، صلح و شادی مردم ایران است، ما همه با هم دوست و یکدل هستیم پس خواهش میکنم از هرگونه بیاحترامی بپرهیزیم و تلاش کنیم مهر را به چشمهای هم هدیه کنیم». رامبد جوان هربار در ابتدای برنامهاش مردم را به رعایت انصاف و رأی عادلانه دعوت میکند و شنیدن مواضع او بعد از حواشی اخیر جذاب است. در ادامه این گفتوگو میگوید: «من این جنجالها را به رسمیت نمیشناسم. همه، موضع من را نسبت به ساخت برنامه میدانند. ژوله یا حیایی سردمدار جناح فکری خاصی نیستند. همیشه گفتهام که عاشق مردم هستم و تمام تلاشمان را برای شادی آنها انجام میدهیم. حقیقتش این است که ساخت این برنامه آنقدر کار دشواری است و گرفتاریهای خاص خودش را دارد که میشود به این چیزها توجه نکرد و اگر به این حواشی بپردازیم، از اتفاق اصلی دورتر میشویم».
مشغول فیلمسازی میشوم
صحبتم با رامبد جوان کمی طولانی شده است و او هم در شرایطی نیست که بیش از این امکان صحبت داشته باشد. مدتی دیگر فصل دوم برنامه «خندوانه» تمام خواهد شد و مشخص نیست فصل سوم این برنامه بار دیگر چه زمانی روی آنتن خواهد رفت. «تعطیلی برنامه به این دلیل است که من فیلم سینمایی خواهم ساخت که باید برای حضور در جشنواره فیلم فجر آماده شود و بعد از آن فصل سوم «خندوانه» را آغاز خواهم کرد». این پاسخی است که جوان درباره تعطیلی موقت برنامهاش میدهد. ظاهرا فرصتی فراهم شده که از فعالیتهای دیگرش که فیلمسازی است عقب نماند و با دست پر در جشنواره امسال حضور داشته باشد.
او در پاسخ به این پرسش که آیا صحبت از ساخت برنامهای با شمایل «خندوانه» مطرح است و بهجای آن پخش خواهد شد، یا خیر؟ میگوید: «نمیدانم. امکان دارد که چنین تصمیمی گرفته شود اما من در جریان پروژه دیگری نیستم».
از رامبد جوان خداحافظی میکنم. در این فکرم که چرا وقتی برنامهای میتواند در غیبت برنامههای مفرح تلویزیون طیف وسیعی از مخاطبان را سرگرم کند، با چنین حواشیای بیش از پیش زیر ذرهبین میرود؟ آشنا نبودن مخاطبان با طنز اجتماعی چقدر به این فضا دامن زده؟ در این چندسال بارها دیدهایم که موج این حاشیهسازیها، مدیران را مجاب کرده است که عطای پخش برنامهای را به لقایش ببخشند و به حواشی پایان دهند. بااینحال بهنظر میرسد دیگر نمیتوان چیزی را پیشبینی کرد و باید منتظر ماند و دید چه آیندهای در انتظار این برنامه پرمخاطب تلویزیونی است؟
روزنامه شرق