شناسهٔ خبر: 38242 - سرویس دیگر رسانه ها

روسیه شرایط مساعدی برای فعالیت ایران در عرصه ادبیات دارد

نشست خبری ره‌آوردی از سرزمین چخوف درباره دستاوردهای فرهنگی نمایشگاه کتاب مسکو عصر امروز سه‌شنبه ۳۱ شهریور در شهرکتاب برگزار شد.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از تسنیم؛ علی‌اصغر محمدخانی در خصوص وضعیت کتابخوانی در ایران و روسیه گفت: یک هزار و ۶۲ عنوان کتاب از زبان روسی به فارسی ترجمه شده است که اکثر آنها ادبی است و رمان در سطح بالایی قرار دارد. کتابهای داستایوفسکی با ۲۱۱، تولستوی با ۲۰۲، چخوف با ۱۶۱، بیشترین اقبال را در ایران داشته‌اند. همچنین سیف‌الدین همایون فرخ با ۸۰ کتاب، سروش حبیبی با ۸۰، آبتین گلکار با ۴۰ کتاب بیشترین سهم را در میان مترجمان ایران داشتند و این آمار از سال ۵۷ تاکنون است.

محمدخانی ادامه داد: ۲۱۲ کتاب از زبان فارسی به روسی در این مدت ترجمه شده است که بیشترین کتابها درباره موضوعاتی چون تاریخ اسلام و تشییع، دینی و آثار ادبی است. از آثار ادبی می‌توان به مثنوی، سعدی، تاریخ بیهقی، خیام، امیرخسرو و ایرج پزشک‌زاد و... اشاره کرد.  روسیه از نظر رتبه‌بندی نشر رتبه چهارم را دارد و نصف عناوین که برابر با ۵۳ درصد از کتابها  می‌شود  با تیراژ کمتر از ۱۰۰۰ جلد چاپ می‌شود. طی ۵ الی ۶ سال گذشته تیراژ کتاب در روسیه ۴۰ درصد افت کرده است و چاپ کتاب با تیراژ کمتر از ۵۰۰ نسخه در همین بازه زمانی رواج بیشتری داشته است.

وی افزود: در سال ۲۰۱۴ کتاب داریادانسیلوا با تیراژ یک میلیون نسخه به چاپ رسیده که بیشترین آمار را از چاپ کتاب به دست آورده است و جالب آنکه این کتاب بیشتر عامه‌پسند است. در روسیه و ایتالیا اکثر افراد مشتاق خواندن کتابهای جناحی و پلیسی هستند. ۳۴۲ مرکز نشر پیکره اصلی شعر کتاب روسیه را تشکیل می‌دهند.

محمدخانی عنوان کرد: در حوزه روابط فرهنگی با مرکز نشر روسیه بیوگلوبوس تفاهمنامه‌ای امضا خواهیم کرد تا در زمینه نشر همکاری بیشتری داشته باشیم. ما متعهد به اجرای این تفاهمنامه هستیم اما روسها چندان اینطور نیستند. در حوزه ادبیات کلاسیک ایران در روسیه شناخته شده‌تر است اما شناخت ادبیات معاصر کم است و آنها کمتر با تحولات ادبیات ۳۰ سال اخیر آشنایی دارند.

وی در پایان سخنان خود گفت: امیدواریم طی سال آینده در نمایشگاه کتاب مسکو بتوانیم کارهای جدیدی انجام دهیم و ببینیم. زیرا روسیه در این زمینه شرایط مساعدی دارد.

در ادامه این مراسم میرجلال‌الدین کزاری درباره شوروی دیروز و امروز بیان کرد: من اولین بار بود که به روسیه و مسکو می‌رفتم و برداشتم از مسکو با آنچه درباره این شهر از قبل فکر می‌کردم، چندان سازگار نبود. گمانم این بود که این پایتخت بزرگ آکنده از ساختمانهای بلند و انبوه خودروهاست اما برخلاف تصورم بسیار سرسبز و دلنشین بود. ما روسیه را هرچند بخشی از جهان باختر می‌دانیم اما به واقع فرنگی نیست و این یکی از انگیزه‌هایی است که به فرهنگ و ادب روسی بیش از پیش توجه کنیم روسها خواسته یا ناخواسته با فرهنگ ایرانی از دیرباز پیوند داشتند و بسیاری این زمینه فراهم است که با آنها دادوستد فرهنگی داشته باشیم. ما از این ظرفیت‌ها بهره لازم را نبرده‌ایم.

در ادامه این مراسم هوشنگ مرادی کرمانی رمان‌نویس پس از بیان خاطراتی گفت: کارکرد ما باید این باشد که در مراکز فرهنگی حضور پیدا کنیم و با آدمهایی که فرهنگ یک شهر را می‌سازند روبرو شویم. چهره‌های مردمی کشور روییه اگر در هر جایی از ما استقبال کنند و با چهره‌ای غیر از آنچه که در جهان از ما نمایش داده می شوند آشنا شوند شرایط خیلی بهتر خواهد شد و دیدگاه دیگران نسبت به ما تغییر می‌کند.

در ادامه این مراسم الهه کولایی استاد مطالعات اوراسیا با بیان تاریخچه مختصری از روسیه و فرهنگ روسیه گفت: جامعه، مردم و تاریخ روسیه چه قبل و چه بعد از اتحاد روسیه درس‌های بسیاری برای ما دارد. در شرایط فعلی دولت روسیه باید به این واقعیت که سه چهارم این کشور در آسیاست و بخش بزرگی از ارتباط آنها با مسلمانهاست، واقف باشند. کشور روسیه ۱۵ تا ۳۰ میلیون مسلمان دارد روسیه هم شرقی و هم غربی است و ویژگی‌های اوراسیایی در آن به چشم می‌خورد. ما جامعه و سیاست و قدرت روسیه را از طریق ادبیات روسی می‌شناسیم. این توجه تا زمان اتحاد شوروی بود و با فروپاشی آن نوشته‌ها نسبت به تحولات روسیه کاهش پیدا کرد.

وی افزود: روسها نتوانستند غربی شوند و با توجه به نگاه بومی خود رشد کردند بنابر این با تمام این مواضع می‌توانیم از این تجربیات درس بگیریم. روسیه ویژگی‌های و عناصر هویتی خاص خود را دارد و نمی‌‌تواند با ادغام در غرب مزایای هویتی خود را به دست بیاورد. روسیه پس از فروپاشی شوروی به عنوان یک کشور آسیایی  اروپایی نشان داد که فروپاشی راه نجات روسها نیست. روسها درس‌های بسیاری برای جامعه ما دارند و مبادله تجربیات باعث یکپارچگی و تقویت فرهنگی می‌شود. ما نیازمند ایجاد فرصت‌هایی هستیم که امکان انتقال دیدگاه‌ها با ملت روسیه فراهم شود و بدانیم که می‌توانیم در حوزه علمی و آکادمیک فعالیت کنیم.

در ادامه این مراسم گروس عبدالملکیان شاعر با بیان پرسشی که خانم سادی کویا درباره ماهیت شعر پرسیده بود و به او پاسخ داده بود گفت: به خانم سادی‌کویا پاسخ دادم که یک شاعر چیزی را پیدا می‌کند که پنهان کند یعنی شعر را زیر خاکی از تخیلات، تشبیهات و تصویرپردازی‌ها پنهان می‌کند که گاه مخاطب به گنجی بیش از آنچه باید می‌رسد. در حاشیه آن جلسه اینطور برداشت می‌شد که روس‌ها بیشتر با ادبیات کلاسیک ایران آشنا بودند و چه در غرب و چه در شرق اگر داستان زندگی بزرگان ادبیات را بررسی کنیم، می‌بینیم که توجهی نیز به شعر فارسی داشتند. الکساند پوشکین و سرگئی یسنین ارادت خاصی به ادبیات فارسی داشتند اما آشنایی آنها با ادبیات معاصر ما خیلی محدود است و ما هم شناخت محدودی نسبت به شعر روسی داریم.

وی با اشاره به تاثیرپذیری ادبیات ایران از نظریات مکاتب روسی گفت: ما در حوزه نظری ادبی هم در یک دوره خاص تحت تاثیر نظریات روسی هستیم. به واسطه ساختار تاریخی - اجتماعی یک فضای شعری اتفاق افتاده که معطوف به حوزه اجتماعی است. از دوره‌ای هم ما تحت تاثیر مکتب رمانتیسم بودیم و در دهه ۴۰ شاعرانی در تقابل با جریان اجتماعی نگاه‌شان به سمبولیسم‌های فرانسه بود اواخر دهه ۵۰ و ۶۰ شاعرانی داریم که فضای شعری‌شان معطوف به جنگ و تاریخ اجتماعی است و بالاخره شعر در دهه ۷۰ از نظریات فرمالیت‌های روس  تاثیر می‌پذیرد.

عبدالملکیان در پایان سخنان خود گفت: انتقال شعر به عنوان یک مقوله فرهنگی باید از درون اتفاق بیفتد و شاعران روس باید ما را بشناسند و از درون کشورمان ما را معرفی کنند.

در ادامه این مراسم آبتین گلکار استاد ادبیات و زبان روسی با اشاره به اینکه قبلا مطالعاتی در زمینه ادبیات روسیه داشته است، توضیح داد: من درباره ادبیات معاصر روس در زمینه رمان و داستان کوتاه مطالعاتی داشتم و متوجه شدم ادبیات روسیه بعد از فروپاشی چندان تغییری نکرده است. هنوز خوانندگان ما به ادبیات کلاسیک روس بیشتر اهمیت می‌دهند و کمتر با ادبیات مدرن آشنا هستند.

گلکار افزود: یک جریان قالب در روسیه توجه به افرادی در اجتماع است که مجالی برای بروز و ظهور خود نداشتند و جزو طبقات اجتماعی در زمان کمونیست‌ها محسوب نمی‌شدند. بیان این موضوعات در زمان کمونیست‌ها یک تابو بود و الان توجه به این آثار با توجه به برداشته شدن محدودیت‌ها بی‌رویه شده است و حتی پدر و مادرهای روس به دلیل محتوای نامناسب اجازه خواندن برخی کتابهای روسی را به فرزندان خود نمی‌دهند.

وی در پایان در باره ویژگی این نوع ادبیات روسی گفت: توجه به قهرمانان حاشیه‌ای موضوع روز آنهاست و ا کثر آنان از نمادهایی مثل آتش‌سوزی و توفان برای توصیف دوران بحران استفاده می‌کنند که پایان آن مشخص نیست. آندری کورکف رمانی دارد که تمام ماجرای آن در قطاری اتفاق می‌افتد که مقصد آن مشخص نیست. این وضعیت معلق بودن، آشفتگی و سراسیمگی همیشه در ادبیات آنها وجود داشته است.