فرهنگ امروز/ سید ابوالحسن مختاباد؛
رأی دادسرای انقلاب بر برائت مجید درخشانی، آهنگساز و موزیسین خوشنام ایرانی و دستور منع تعقیب تمامی اعضای گروه ماه (یا ماهبانو) از جهاتی بسیار مهم است. متأسفانه خبر لغو دو کنسرت استاد شهرام ناظری و علیاکبر مرادی، شیرینی این خبر مهم را تا حدودی کمرنگ کرد و آن را در حاشیه قرار داد. البته لغو آن کنسرتها نیز بسیار مهم است و اسباب آزردگی خاطر، بهخصوص لغو کنسرت استاد ناظری که در این دو سال اخیر کم برای این دولت مایه نگذاشت، با حسننیت وارد میدان شد و از قرار از یکسو مشکلاتی را برای اجرای کنسرت فرزندش به وجود آوردند و از دیگرسو کنسرتش را در تبریز بههم زدند؛ کنسرتی که بهگمانم بهنوعی تقویت همبستگی ما ایرانیان است که یک موزیسین از کرمانشاه و کردستان در تبریز به اجرای برنامه میپردازد و مشخص نیست کدام شیرپاکخوردهای چنین رفتاری کرده که کنسرتی اینچنینی را لغو کرد.
اما بازگردیم به رأی برائت برای جناب درخشانی.
شاکی آقای درخشانی و گروه ماه، پلیس امنیت ایران بود که از آقای درخشانی و گروهش به دلیل «تهیه و تدوین و انتشار فیلم تکخوانی زنان در راستای قبحشکنی این موضوع» شکایت کرده بودند. اما دادسرا، شکایت را وارد ندانست و علاوه بر آن رأی به منع تعقیب اعضای گروه داد.
با عنایت به اینکه قوانین دادگاههای جمهوری اسلامی برآمده از احکام اسلامی است (بهدلیل آنکه این قوانین از زیر نظر و نگاه فقهای شورای نگهبان میگذرند)، تفسیر چنین حکمی این است که اگر یک گونه موسیقی حداقل در نوع فاخر و سنتی آن با صدای تکخوان باشد و توزیع هم شود مشکل خاصی ندارد و میتوان این کار را تکرار کرد، چراکه کار غیرقانونی، غیرعرفی و غیراخلاقی، صورت نگرفته است.
این از معدود نوبتهایی است که علیه یک موزیسین صاحبنام طرح دعوی میشود و کار در همان مرحله دادرسی وارد تشخیص داده نمیشود. یعنی جرمی صورت نگرفته و این کار قبحشکنی هم نیست.
وقتی کاری انجام میشود که ابتدا از دید دادگاه و قوه قضائیه جرم تشخیص داده میشود و بعد از شکایت و دادرسی مشخص میشود آن فعالیت جرم نیست، نتیجه این رأی آن میشود که میتوان آن فعالیت را استمرار داد و هیچگونه قبح و قباحتی هم ندارد.
در چندسال گذشته شکایتهایی از سوی موزیسینها به دادگاه صورت گرفت مثل شکایت خانواده مرحوم فرهاد از صداوسیما بابت پخش بدون مجوز آثار مرحوم فرهاد که اتفاقا این شکایت به مراحل خوبی هم رسیده بود که خانواده مرحوم فرهاد پاپس کشیدند و ادامه ندادند.
نگارنده امیدوار بود که خانه موسیقی در این زمینه تحرکی از خود نشان دهد و حتی با نگارش یک نامه یا دادن بیانیه از دادسرا و شعبه یادشده قدردانی کند. اما وقتی خبر چنین امر مهمی را روی سایت خانه موسیقی هم قرار نمیدهند، دیگر چه انتظاری از پیگیری چنین نکته مهمی؟
دراینمیان اما برای تقویت چنین ادبیاتی چه نیکوست که آقای مجید درخشانی و اعضای گروه به تشریح دقیقتر این ماجرا بپردازند تا اگر نمونههای مشابهی رخ داد، از این تجربه دیگران هم بتوانند استفاده کنند.
روزنامه شرق