شناسهٔ خبر: 38390 - سرویس دیگر رسانه ها

زرتشتیان نیکوکار؛ میراث‌داران ایران کهن

ایرانیان زرتشتی همواره در هزاره‌ها و سده‌های پی‌درپی تاریخ ایران، به‌عنوان بخشی از بدنه اجتماعی و فرهنگی این سرزمین، در انجام کارهای عام‌المنفعه نقشی پررنگ داشته‌اند.

 

 

فرهنگ امروز/ آمنه ابراهیمی: «بهروزی از آن کسی است که‌ دیگران‌ را‌ به بهروزی رساند». این جمله کوتاه در دل وندیداد، یکی از بخش‌های اوستا جای دارد. در هزاره‌های دور تاریخ ایران‌زمین، پیروان دین زرتشت براساس آموزه‌های دینی به خوشبختی دیگری می‌اندیشیدند و دستگیری بینوایان و تهیدستان را پیشه خود می‌ساختند. جوانمردی، از ارزش‌های اساسی اخلاقی در دین زرتشت است. در کتاب دینکرد که درس‌نامه‌ای از دین زرتشتی است، رادی (جوانمردی) اینگونه تعریف شده است «کسی که بخششی به کسی کند که از او امید پاداشی در گیتی نداشته باشد... رادی این است که تن را تنها به خاطر دوستی روان و دین یزدان سپارد» و نیز «رادی و بخشایشگری با همدینان و پارسایان از پی‌آمدهای میانه‌روی است که به بیشترین اندازه دین را به بالندگی می‌رساند». سنت نذر، پیشکش و هدیه در معابد، از دوران عیلامیان و مادها تا هخامنشیان و پس از آنها، سلوکی و اشکانی و ساسانی پیش آمده و در پیوند با آموزه‌های اسلام تکامل یافته است.

 

به روایت منابع تاریخی و اسناد به جای‌مانده از روزگار کهن، اندازه نذورات در ایران باستان چنان زیاده بوده که باتوجه‌به وضع معیشتی مردم، باورنکردنی به نظر می‌رسیده است. در زرتشت‌نامه، از پندهای امشاسپند اردیبهشت به‌ زرتشت می‌خوانیم که در هر شهری آتشکده بنا می‌شود بر آن وقف‌ها باید شود تا آتش آن‌که نوری از نورهای خدا و نزد ما امانت است رخشنده و فروزنده بماند. از دانسته‌های دیگر اینگونه می‌توان برگرفت که سه گونه وقف در میان زرتشتیان رواج داشته است؛ نخستین آن با عنوان آشوداد شناخته می‌شود. آشو به معنای در راه دین و داد به معنای بخشیدن. آشوداد بر این اساس همان بخشش زمین، غذا یا لباس در راه خداست. گونه دوم، نیاز است که همان بخشش به آتشکده‌ها را دربرمی‌گیرد. گونه سوم گاهنبارها است. گاهنبارها زمان‌های شش‌گانه‌ای‌اند که در اعتقاد زرتشتیان، خدا عالم را آفریده است.گاهنبارها جشن‌هایی دینی‌اند که پس از برگزاری آنها خوراک و پوشاک میان نیازمندان تقسیم می‌شود. تعلیم و تعلم و کمک به بیماران نیز در وندیداد از دیگر سویه‌های یاریگری و نیکوکاری در صفحه اندیشه زرتشتیان قلمداد شده است. اشاره به همه وقفیات و خیرات و حسنات ایرانیان زرتشتی در گذر هزاره‌ها و سده‌های تاریخ ایران بی‌تردید در این نوشتار کوتاه نمی‌گنجد. تنها به دو نمونه از وقفیات این نیک‌اندیشان و نیکوکاران در تاریخ معاصر ایران، به‌عنوان مشتی نمونه خروار در این‌جا مورد توجه قرار می‌گیرد.

 

دو وقف‌نامه برای گاهنبارها

ایرانیان زرتشتی همواره در هزاره‌ها و سده‌های پی‌درپی تاریخ ایران، به‌عنوان بخشی از بدنه اجتماعی و فرهنگی این سرزمین، در انجام کارهای عام‌المنفعه نقشی پررنگ داشته‌اند.

دو نمونه از قدیمی‌ترین وقف‌نامه‌های مربوط به زرتشتیان ایران، از دوران قاجار بر جای مانده است. سیدحسین امیدیانی، پژوهشگر در نوشتاری به آنها اشاره کرده است. هر دو وقف‌نامه به یزد مربوط می‌شود و به گاهنبارها اختصاص دارد. در نخستین سطرهای این وقف‌نامه‌ها، توصیف گاهنبارها و اهمیت آن نزد زرتشتیان یاد شده است. براساس این وقف‌نامه، زمین‌هایی از اهرستان براساس این وقف‌نامه بدین جشن اختصاص می‌یابد و هزینه نان و‌ آش و غذای تهی‌دستان و اقوام و خویشان‌شان از این درآمد صرف می‌شود و اگر برای تعمیر خانه کسی ضرورتی پیش آمد، از همان هزینه نان و غذا استفاده می‌شده است. شروط واقف طبق این وقف‌نامه باید رعایت می‌شد و تخلف از آن جایز نبوده است.

در وقف‌نامه‌ای دیگر از‌ سال ١٢٥٣ قمری نیز در توصیف وقف برای گاهنبارها می‌خوانیم «و آن روزها را‌ بسیار مبارک و میمون‌ می‌شمارند‌ و خیرات را در آن روزها‌ بجا‌ و موجب رضای حضرت خلاق علی‌الاطلاق می‌دانند و هرکس از ایشان به قدر‌ توانایی، خودداری‌ ننموده، خیراتی می‌کند، حتی اکثری از ایشان‌ خانه‌ و املاک و میاه (آب)‌ خود‌ را وقف موبد می‌سازند‌ که‌ بر سبیل دوام و استمرار همه ساله از مداخل و منافع حاصل از آنها در کل‌ یا‌ بعضی از آن روزها به مصرف‌ خیرات‌ برسانند و آن‌ را‌ وقف بر گهنبار می‌نامند»‌. این وقف‌نامه، هفت موضع زمین را دربر‌می‌گیرد.

 

ارباب کیخسرو، مردی نیک‌منش و کم‌نظیر

پس از ورود اسلام به ایران و رخدادهای پس از آن به‌ویژه گرایش مردم به آیین تازه، جمعیتی از زرتشتیان از سرزمین ایران آن روزگار کوچیدند؛ بدین ترتیب جغرافیای سکونت پیروان این دین محدود شد. حضور آنها امروزه در شهرهایی چون یزد و کرمان قابل توجه است؛ حضوری که در پیوند با سنت‌های نیک یعنی وقف و نذر، توجه زرتشتیان را در سده‌های گذشته به حال و وضع زندگی دیگر مردم می‌نمایاند. ارباب کیخسرو شاهرخ از زرتشتیان کرمانی، ازجمله افرادی است که در حوزه وقف و نیکوکاری مورد توجه قرار می‌گیرد. این ایرانی نیک‌اندیش در زمان ناصرالدین شاه قاجار زاده شد. او از چهره‌های نیکوکار، تاثیرگذار و دل‌باخته وطن بود که از دوره دوم تا دوره دوازدهم در مجلس شورای ملی به نمایندگی از زرتشتیان حضوری فعال داشت. ارباب کیخسرو شاهرخ در زندگی خود براساس اعتقادات و باورهای دینی که بدان عشق می‌ورزید، دست‌یازیدن به کارهای نیک را پیشه خود کرد. او کتابی با نام «زرتشت پیامبری که از نو باید شناخت» تالیف کرد. این نیک‌مرد زرتشتی در جایی از این اثر، اشاره می‌کند که تعلیم و تعلم به نیازمندان و تنگدستان نزد زرتشتیان براساس آموزه‌های کتاب وندیداد، جایگاهی ویژه دارد. او به پارسیانی اشاره می‌کند که در پی عمل بدین آموزه‌ها مدرسه‌هایی را وقف کرده‌اند.

او خود نیز بنیان‌گذار چند مدرسه خیریه بود. ارباب کیخسرو در پی عشق به زادگاه خود کرمان، تنها مدرسه کرمان یا مکتبخانه‌ای را که خود در آن درس خوانده بود بازسازی کرد. دو مدرسه دخترانه در محله قبه سبز به نام مزدیسنا، مدرسه جمشیدی را در محله شهر و سومین مدرسه دخترانه را بیرون از دروازه ناصریه برای کرمانیان بنا کرد. مدرسه پسرانه محله پرموتن نیز از دیگر مرکزهای آموزشی به شمار می‌آید که او ساخته است. در روستاهای قناغستان و اسماعیل‌آباد نیز ارباب کیخسرو مدرسه‌هایی دیگر بنیان گذاشت. مدرسه ملی شهر کرمان نیز از یادگارهای او است که به نام مدرسه ملی ایرانشهر در زمین اهدایی ارباب گشتاسب ساخته شد.

خیرخواهی وی، یک نیکوکار را بر آن داشت تا مدرسه‌ای وقفی را به نام وی نامگذاری کند. ارباب کیخسرو در تهران نیز کارهایی عام‌المنفعه انجام داد. او که انجمن زرتشتیان را نیز بنیان‌گذارده بود، با کمک بانویی نیکوکار به نام راتن بایی بانجی که از بازماندگان سلسله موبدان در هند بود، مدرسه‌ای خیریه برای دختران بنا کرد. این مدرسه به نام انوشیروان تاتا پدر بانو راتن، انوشیروان دادگر نامیده شد. برخی از این مدرسه‌ها گرچه در آغاز به زرتشتیان اختصاص داشت اما دیگر دانش‌آموزان در بلندمدت برای فراگیری علم و دانش به آن وارد شدند. ارباب کیخسرو همچنین برای ایجاد آرامگاه زرتشتیان، با کمک‌های مردمی بودجه‌ای فراهم آورد و پس از ساخت آرامگاه، آن را بر جامعه زرتشتی ایران وقف کرد.

روزنامه شهروند