به گزارش فرهنگ امروز بهناز شیربانی در یادداشتی در روزنامه شرق چالشهای پورمحمدی در «سیما»ی سرافراز را بررسی کرد.
هوای ابری جامجم، گاهی توفانی میشود. از زمان نشستن محمد سرافراز پشت میز ریاست این سازمان، شمار روزهای پرتلاطم بیشتر شده؛ خصوصا از آن روز که از کوچکسازی رسانه ملی گفت. طبیعی بود که این تغییرات به مذاق عدهای خوش نیاید اما سرافراز کوتاه نیامد. برخی از شبکههای سیما را در هم ادغام کرد و نوید روزهای بهتر را به همکارانش داد. این سیاست به همین شکل ادامه پیدا کرد تا دو هفته پیش، که باز هوا در صداوسیما آشوبناک شد. اینبار مدیر شبکه چهار متن استعفایش را به دست پورمحمدی رساند، اما پیش از آن، متن این استعفا که شدیداللحن هم بود، در فضای مجازی دستبهدست شد. ظاهرا غلامرضا غلامی به دلیل نادیدهگرفتن تصمیماتش در مدیریت شبکه چهار و اختلافنظراتش با پورمحمدی ناچار به استعفا شده بود. هرچند که سرانجام پادرمیانی سرافراز کارساز بود و غائله ختم شد. این اما تمام ماجرا نیست. پیگیریهای خبرنگار «شرق» در روزهای گذشته از رویکرد تازه مدیران صداوسیما حکایت میکرد. رئیس رسانه ملی تصمیم گرفته است تا مجموعه جدیدالتأسیس مرکز گسترش فیلمنامهنویسی صداوسیما به موازات فعالیت مرکز امور نمایشی سیما فعالیت کند و این اتفاق در نوع خود جالبتوجه است.
دو مرکز موازی در یک سازمان
با تغییرات مدیریتی صداوسیما، محمودرضا تخشید با حکم علیاصغر پورمحمدی به سمت مدیرکل امور نمایش سیما منصوب شد و عملا نظارت روی ساخت برنامههای نمایشی سیما از دست مدیران شبکهها خارج شد و به مرکز جدیدالتأسیس که تا پیش از آن با نام «سیمافیلم» فعالیت میکرد سپرده شد. پورمحمدی در حکمش به چند نکته درباره چگونگی فعالیت تخشید اشاره کرده بود و ساماندهی یکپارچه برنامههای نمایشی بهلحاظ روند تولید، موضوع، محتوا و ساختار، با هدف ارتقای سطح کیفی تولیدات و براساس اهداف و سیاستهای رسانه ملی و مأموریتهای شبکهها را از مهمترین ضرورتهای تشکیل اداره کل نمایش برشمرده بود. با وجود این تصمیمگیری درمورد چگونگی ساخت برنامههای نمایشی سیما به این مرکز سپرده شد. تخشید نیز با داشتن سابقه طولانی در مدیریت گروه فیلم و سریال شبکههای تهران و سه سیما فعالیتش را در این مرکز آغاز کرد. به فاصله چندماه بعد، در واپسین روزهای شهریور ٩٤ محمد سرافراز با صدور حکمی، امین صدیقی را به سمت رئیس «مرکز گسترش فیلمنامهنویسی صداوسیما» منصوب کرد. در این حکم سرافراز از صدیقی که مشاور فرهنگیاش نیز هست، درخواست کرده بود که در سمت جدیدش بر ایجاد سازوکارهای بایسته برای ارتقای سطح کیفی فیلمنامهنویسی برای مجموعههای تلویزیونی، اهتمام به حمایت از داستاننویسی و رماننویسی، احصای اولویتها و تدوین راهبردی تولید متون نمایشی تلویزیونی، نظارت متمرکز بر مراحل مختلف تصویب، پژوهش و نگارش طرحهای نمایشی تلویزیونی، طراحی و راهاندازی بانک جامع اطلاعات آثار نمایشی تلویزیونی را جزء وظایف اصلیاش بداند و تمرکزش را روی این موضوعات بگذارد.
ایجاد دو مرکز موازی در صداوسیما با مأموریت مشترک، کمی تأملبرانگیز است. دو مرکزی که اساسا رویکردهای یکسانی به آثار نمایشی در صداوسیما دارند و مشخص نیست چرا با وجود اداره کل نمایشی سیما، سرافراز وجود مرکز دومی را لازم دیده است؟ صدیقی، از آن دست مدیرانی است که پیش از این ریاست مرکز فیلم و سریال برونمرزی را عهدهدار بوده است و با مسئولیت جدیدش بیگانه نیست اما وجود دو مرکز با مسئولیتهای موازی عملا خلاف تصمیمی است که سرافراز در ابتدای ورودش به سازمان صداوسیما در جهت کوچکسازی و چابکسازی رسانه ملی در نظر گرفته بود.
رمزگشایی از صحبتهای سلحشور
تابستان سال ٩٠ بود که فرجالله سلحشور در گفتوگو با «مهر» با بیان اینکه «آثار مذهبی مظلوم هستند»، از عملکرد تلویزیون ایران انتقاد کرد و گفت: «اگر ما قصد تولید آثار لودگی و مبتذل داشته باشیم صداوسیما هیچ مشکلی با ما نخواهد داشت». پس از آن هم انتقادهای این کارگردان به تلویزیونی که زمانی سرمایهگذاری هنگفتی برای سریال «یوسف پیامبر»ش کرده بود، ادامه پیدا کرد. اما نکته جالب، انتقاد این کارگردان از عملکرد «سیمافیلم» بود. او با انتقاد از عملکرد سیمافیلم در ساخت آثاری چون «یوسف پیامبر» و «مختارنامه» گفته بود: «این مرکز از ابتدا نشان داد که نمیتواند آثار اینچنینی را مدیریت کند. کمااینکه دیدیم ساخت سریال «مختارنامه» با چنددهمیلیارد تومان بودجه، هفت سال به طول انجامید. درحالیکه ابتدا با دوونیممیلیارد قرارداد ساخت آن بسته شده بود. یا سریال «در چشم باد» که قراردادی ۹۰۰ میلیونی داشت، به ۲۰، ۳۰ میلیارد سر زد که این نشانگر عدم مدیریت سیما فیلم است».
سلحشور درعینحال هزینه ساخت سریال «یوسف پیامبر» را «بسیار کم» دانسته بود. بهگفته او سریال یوسف در دو سال و ۹ ماه و با بودجه هفتمیلیاردی ساخته شد. این کارگردان که چند سالی است پیگیر ساخت سریال حضرت موسی (ع) است، اخیرا در مصاحبه با «سینماپرس» (سایت وابسته به جواد شمقدری) از تلاشهای سرافراز برای ساخت سریالش گفته: «او (سرافراز) تنها کسی است که با تعداد معدودی از مؤمنان فعال در این سازمان تلاش میکنند این سریال ساخته شود و مدافع ساخت این مجموعه هستند، والا تا دلتان بخواهد در صدا و سیما افرادی هستند که نمیخواهند این مجموعه ساخته شود!» در بخش دیگری از صحبتهایش هم گفته: آقای سرافراز خیلی محکم پای کار ایستاده اما متأسفانه عوامل و زیرمجموعهاش همان کسانی هستند که در سالهای اخیر این سریالهایی را که از تلویزیون این روزها پخش میشود، تصویب میکنند. صحبتهای دیروز و امروز سلحشور حاکی از اختلاف نظرهایی در سازمان صداوسیماست که سبب شده دو مرجع برای ساخت آثار نمایشی ایجاد شود. این کارگردان از یگانه مرجعی که برای تصویب ساخت آثار نمایشی سیما وجود داشته، ناامید شده است و بعید نیست مراحل تولید و ساخت سریالش را به مرکز گسترش فیلمنامهنویسی سیما بسپارد. در خوشبینانهترین حالت باید امیدوار بود که با ایجاد مرکز گسترش فیلمنامهنویسی صداوسیما، روی فیلمنامه سریالهای تلویزیونی رسانه ملی تأمل بیشتری شود و از این پس حداقل شاهد ارتقای کیفیت فیلمنامههای تصویبشده باشیم. سروساماندادن به بحران فیلمنامه در تلویزیون، که در سالهای اخیر بسیاری از آن صحبت کردهاند و تا به امروز هیچ تلاشی هم برای برونرفت از این بحران اندیشیده نشده است، از مهمترین اتفاقاتی است که مرکز گسترش فیلمنامهنویسی صداوسیما میتواند قدمهای مثبتی برای آن بردارد اما پرسش اینجا است که آیا موازیکاری این مرکز با «مرکز نمایشی سیما» در آینده چالش دیگر مدیران صداوسیما خواهد بود؟
بهنظر میرسد از این پس باید چشمانتظار اتفاقاتی جالب در حوزه نظارت بر برنامههای نمایشی سیما باشیم.