به گزارش فرهنگ امروز به نقل از روزنامه اعتماد؛ داریوش فرهنگ گفت: «دغدغه من جدا از دغدغه مردم نيست و آن انتظار يك گشايش در كارها است.» داريوش فرهنگ شرحدغدغههاي اينروزهايش را با گفتن اين جمله كوتاه آغاز كرد و به اينجا رسيد كه از خبرهاي تلخي بگويد كه اين روزها شنيده:«مدتهاست خبر سرطان همكاران و هموطنانمان را بهصورت خيلي غيرطبيعي ميشنويم و به راحتي از كنار آن ميگذريم. يا خبر خشكسالي و بيآبي كشورمان را ميشنويم و بدون اينكه كاري انجام دهيم، از كنار آن ميگذريم. مدتهاست عادت كردهايم هر روز و هر ساعت خبري از اختلاسهاي كلان چند هزار ميلياردي را بشنويم، به سرعت از اين خبر مهم بگذريم و فردا هم يك اختلاس جديد از جاي ديگر سر باز كند و هيچكس هم كاري نكند.»
فيلمساز ايراني اينروزها نگران احوال مردم است و تعريف ميكند: «مدتهاست يك خبر خوشي كه لبخند فراموش شده مردم را به لبان آنها برگرداند، نميشنويم. چشمهاي مردم بيفروغ شده و دلهاي آنها خسته است. نشانهاي از اميد، كار، نشاط و سعادت در اوضاع زندگي مردم ديده نميشود.»
دغدغههاي فرهنگ از مردم فراتر نميرود و باز ادامه ميدهد: «وقتي مردم با اين دغدغهها روبهرو هستند، نميتوان دغدغه شخصي داشت. شرايطي بسيار رياكارانه، بياخلاق و دروغ اين طرف و آنطرف جاري شده و با قدرت درحال تاختن است. به نظر ميرسد ارزشها با كلمات جابهجا شده مثلا انگار شريف بودن جاي خودش را به چاپلوسي و دلالي داده. سادهدلي جاي خودش را به سادهلوحي داده است. اگر كسي بخواهد احترام براي خود و كارش قايل باشد، انگار عقبمانده است و از آن قافله عقب مانده. همهچي درهم و برهم و شلوغ است و آدمها سرجاي خود قرار ندارند. در اين شرايط انتظار داريد دغدغه من چه باشد. انگار همه در يك رقابت بياخلاقي مسابقه ميدهيم كه از قافله عقب نمانيم. امروز را بگذرانيم و فردا دوباره روز از نو به همين منوال ادامه دهيم.»
نگراني حرف اصلي داريوش فرهنگ است و همه را درباره آينده كشور مسوول ميداند، آيندهاي كه معلوم نيست چه ميراثي براي آن به جا گذاشته شود: «من اعتقاد دارم همه ما از دولت، مسوولان و مجلس دربرابر آينده و تاريخ ايران مسوول هستيم و بايد جواب دهيم. كدام ميراث را ميخواهيم براي آيندگان به جا بگذاريم، هر سال بيشتر به اهميت اين جمله ميرسم كه انگارهر سال دريغ از پارسال شده است.»
اين كارگردان به كمكاريهاي فرهنگي هم اشاره ميكند و ميگويد: «تلويزيون و وزارت ارشاد دچار بحران شديد مالي شدهاند، بحراني كه باعث شده كارها با كيفيت ساخته نشوند وخيلي از كارها بهصورت باري به هرجهت و خنثي توليد شوند. در دهه ٦٠و ٧٠ توليدات سينما و تلويزيون جذابتر و حرفهايتر بود و موضوعات و مضاميني كه سوژه قرار ميگرفت، براي مردم بيشتر اهميت داشت. فرهنگ ما به خصوص تلويزيون از مردم عقبتر است، بايد يك خانهتكاني اساسي و يك برنامهريزي درست در رسانهها و مخصوصا تلويزيون انجام شود، جهان و انديشهها تغيير كرده و ما بايد اين را بپذيريم.»
فرهنگ، اشارهاي هم به تقويت انگيزه مردم ميكند: «بايد انگيزهها را بهحركت دربياوريم. مردم درگير روزمرّگي شدهاند كه ديگر كسي فاصله يك متري خودش را هم نميبيند، چه برسد به ديدن دورنما.»
اين كارگردان از چند طرح و پروژه سينمايي و تلويزيونياش خبر ميدهد كه به دليل بحران مالي كنار گذاشته شده اما او همچنان منتظر است كه در كارها گشايشي ايجاد شود.